صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۸۰۴۱
تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۸
روزنی به سعادتِ زیارت/۳

وقتی گام در بقیع می‌گذاریم، نبودنِ نشانی بر قبر دختر پیامبر(ص)، دیگر یک فقدان ساده نیست؛ یادآوری سنت الهی است. او که مزارش پنهان است، اصلِ ماندگاری است. کوثرِ خداوند، نیازی به سنگ و ضریح ندارد دشمنان او دیر یا زود سرافکنده‌گان ابد تاریخ خواهند بود.

به‌منظور آشنایی عمیق‌تر دانشجویان اعزامی به عمره مفرده با مفاهیم معرفتی، قرآنی و معنوی مرتبط با این سفر نورانی، مجموعه‌ای از نکات و تأملات معنوی از سوی معصومه حاجی‌عموشا، استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه امام صادق(ع) و یکی از اساتید همراه کاروان دانشجویی را از نظر محترمتان می‌گذرانیم.

این نکات با هدف ارتقای بهره‌مندی زائران جوان از فضای معنوی مدینه و مکه و فراهم‌ آوردن بستری برای تأمل بیشتر در معارف وحیانی، در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد تا این سفر، نه تنها یک زیارت، بلکه تجربه‌ای عمیق‌تر، فهم‌پذیرتر و اثرگذارتر در مسیر رشد روحی آنان باشد. 

متن سومین یادداشت به شرح ذیل است: 

به‌منظور همراهی معرفتی با دانشجویانی که قدم در سفر نورانی عمره مفرده گذاشته‌اند، گاهی باید مکث کرد، چشم‌ها را از شلوغی‌های اطراف برداشت و بر واژه‌هایی تمرکز کرد که در ظاهر ساده‌اند اما در باطن، جهانی از معنا را در خود جای داده‌اند. در زیارت مدینه و در ایام شهادت حضرت زهرا(س)، فهم عمیق‌تر از سوره «کوثر» می‌تواند راهی باشد برای نزدیک‌شدن به حقیقت بقیع و مظلومیت بانویی که مزارش پنهان مانده است.

این ایام، فرصت مناسبی برای دقت بیشتر در واژه‌های الهی است؛ دقتی که پرده از رابطه عاطفی، شخصی و عمیق خداوند با پیامبر(ص) برمی‌دارد. وقتی خداوند می‌خواهد نزدیک‌ترین و صمیمانه‌ترین سخن را با پیامبرش بگوید، از ساختارهای زبانی ویژه استفاده می‌کند؛ شروع سوره با جمله اسمیه مؤكده، خطاب پیامبر با ضمیر ک (تو)، ضمیر نا و تکرار آن و... واژه‌هایی که حس آرامشی عمیق و عنایتی ویژه را به رسول خدا (ص) منتقل می‌کند.

«إِنّا أَعْطَیناکَ الکَوثَر» فقط خبری نیست که به پیامبر(ص) برسد، بلکه کلامی برای آرام‌کردن قلبی است که زیر بار آزارها و تهمت‌ها زخمی شده است. واژه «أعطینا» نه فقط «دادن»، بلکه عطایی وسیع، ماندگار و جمعی است؛ عطایی که اسباب طبیعی عالم نیز در تحقق آن دخیل بوده‌اند و کوثر این «خیر کثیرِ نامحدود» در سنت تفسیری شیعه، به وجود مقدس حضرت زهرا(س) پیوند خورده است؛ بانویی که سرچشمه نسل پیامبر(ص) و ماندگاری جریان رسالت و امامت شد.

جالب اینکه واژه «کوثر» در قرآن کریم تنها یکبار استفاده شده و از ریشه کَثُرَ (به معنی زیاد شد) آمده است و اینجا در قالب «صیغۀ مبالغه» کثرت آن را دوچندان کرده است تا نشان دهد خیر الهی برای پیامبر(ص)، بیرون از حد شمارش و اندازه‌گیری است. این همان خیر کثیری است که امروز در بقیع، زیر آسمانی بی‌گنبد، در مظلومیتی تاریخی، بی‌نشان مانده است؛ اما در حقیقت، او سرچشمه همه نشانه‌هاست.

واژه «شَانِئَکَ»  فقط یک‌بار در قرآن آمده و بار معنایی «دشمنی آشکار و آزاردهنده» دارد. همان‌هایی که در کوچه و خیابان آشکارا پیامبر (ص) را «مقطوع النسل» می‌خواندند اما پاسخ الهی این‌گونه است: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الأبتر»؛ دشمن توست که ریشه‌اش الی الابد بریده می‌شود، نه تو. تکرار حرف «ر» در «أبتر» نوعی تأکید شنیداری است؛ انگار خدا این پیام را برای همیشه در گوش تاریخ تکرار می‌کند: حق، ماندگار است، باطل رفتنی. 

در چنین فضایی، وقتی گام در بقیع می‌گذاریم، نبودنِ نشانی بر قبر دختر پیامبر(ص)، دیگر یک فقدان ساده نیست؛ یادآوری سنت الهی است. او که مزارش پنهان است، اصلِ ماندگاری است. کوثرِ خداوند، نیازی به سنگ و ضریح ندارد دشمنان او دیر یا زود سرافکنده‌گان ابد تاریخ خواهند بود.

دانشجوی زائر، اگر این ظرایف را در دل نگه دارد، زیارت‌نامه را طور دیگری می‌خواند. سلام‌ دادن بر بقیع، تبدیل می‌شود به گفت‌وگوی قلبی با حقیقتی که خدا وعده داده همیشگی است.

انتهای پیام