به مناسبت 3 جمادیالثانی و شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، خبرنگار ایکنای خراسان رضوی، گفتوگویی با فروغالزمان تجلی تهرانی، پژوهشگر دینی با موضوع «الگوگیری از حضرت زهرا(س) و نقش آموزههای دین در تربیت و رفتار روزمره مسلمانان» انجام داده است، که در ادامه میخوانیم؛
خداوند بانویی را آفریده است که محدثه بود و با ملائکه سخن میگفت. پس از رحلت رسول اکرم(ص) تا زمان شهادت ایشان، فرشتگان مقرب بر حضرت نازل میشدند، با وی گفتوگو میکردند و از اخبار آینده خبر میدادند. امیرالمؤمنین(ع) این گفتوگوها را یادداشت میفرمودند و آن مجموعه اکنون بهصورت صحیفهای نزد امام زمان(عج) محفوظ است. این بانو، همان کسی است که با قرائت حدیث شریف «کساء» درمییابیم بهطور مستقیم کلام پروردگار متعال را استماع میکرده است. حضرت(س) مکالمه میان پروردگار متعال و جناب جبرئیل را میشنیدند و نزول جبرئیل(ع) بر پیامبر اکرم(ص) را مشاهده میکردند. ازاینرو سخن گفتن درباره چنین شخصیتی بسیار دشوار است؛ شخصیتی که معصوم(ع) درباره ایشان میفرماید: «ما حجت خداییم بر مردم و مادرمان فاطمه(س) حجت بر ماست».
شناخت این شخصیت عظیم بسیار سنگین است و اگر بخواهیم بفهمیم چگونه میتوان از حضرت تبعیت و اطاعت کرد و تحت امر ایشان بود، شرط نخست آن معرفت است؛ اما این معرفت بهطور کامل در دسترس ما نیست. تنها حداقلی، سایهای و پرتوی اندک از وجود آن حضرت(س) اکنون برای ما قابل دسترسی است.
وقتی میخواهیم آن حضرت را الگوی رفتار خود قرار دهیم، باید توجه داشته باشیم که این الگوگیری مانند نظامهای تربیتی غربی نیست که رفتارهای کلیشهای ارائه میکنند؛ بلکه در اسلام عمل بر پایه نیت است و نیت باید درست باشد. پشتوانه نیت، معرفت است؛ بنابراین هرچه نیت انسان خالصتر، کاملتر و جامعتر باشد، عمل او نیز سالمتر، کاملتر و جامعتر خواهد بود.
خود نیت نیز از معرفت سرچشمه میگیرد؛ هرچه معرفت عمیقتر، صحیحتر و روشنتر باشد و از سرچشمههای نورانی و ربانی نشأت گرفته باشد، بهطور طبیعی خالصتر میشود و در پرتو آن، عمل بهتر شکل میگیرد و ظهور پیدا میکند و در نتیجه، انسان را به سعادت میرساند.
در دین مقدس اسلام، رفتار و عمل انسان مجموعهای از اعمال و کردارهایی است که او را به سعادت اخروی، یعنی لقاء پروردگار متعال و رسیدن به آن کمالی که خداوند برایش مقدر کرده، رهنمون میشود. هر آنچه خارج از این مسیر باشد، صرفاً رفتارهای کلیشهای و ظاهربینانهای است که در روانشناسی ماتریالیستی و لیبرالیستی مطرح میشود.
در این نظامهای فکری، الگوهای رفتاری صرفاً ظاهریاند و تأثیرشان تنها تا مرگ ادامه دارد و پس از آن هیچ اثری بر جای نمیگذارند؛ اما در دین مبین اسلام، رفتارها و اعمال انسان تأثیراتی فراتر از این عالم دارند. حیات انسان، بر اساس تعالیم ادیان الهی، محدود به جهان مادی نیست؛ ازاینرو رفتار انسان نیز باید فراتر از این دنیا تعریف، تبیین و کُدگذاری شود.
اگر بخواهیم الگوی رفتاری برای یک بانوی مسلمان در حوزههایی مانند همسرداری، تربیت فرزند، معاشرت با همسایه و حتی حکومتداری مشخص کنیم، شخصیت حضرت زهرا(س) بهترین مرجع است. برای الگوبرداری از ایشان، نخستین شرط شناخت و معرفت به شخصیت ایشان است. یک بانوی مسلمان باید نیت و معرفتش از حضرت زهرا(س) سرچشمه گیرد، زیرا اعمال ایشان صرفاً برای رضایت و خشنودی پروردگار متعال انجام میشد و مقصد نهایی ایشان، پروردگار متعال بود.
حضرت زهرا(س) به مرحلهای از کمال رسیدند که غضب ایشان موجب غضب خداوند و رضایت ایشان موجب خشنودی خداوند میشود. از اینرو، الگوی رفتاری ما نیز باید در مسیر رضایت و خشنودی پروردگار باشد. البته ایشان فراتر از این مرحله هستند؛ به گونهای که خشنودی خداوند متعال به خشنودی ایشان و رضایت خداوند به رضایت ایشان وابسته است.
وقتی چنین نگاهی در زندگی حاکم باشد—چه در فرزندپروری و چه در سایر امور—میتوان گفت که الگوی ما حضرت زهرا(س) است. این رویکرد با دستورالعملهای روانشناسی مدرن تفاوت دارد؛ زیرا معرفت اصل است و اعمال ما معلول آن معرفت محسوب میشوند. وقتی هدف اصلی ما جلب رضایت و خشنودی خداوند باشد، در فرزندپروری، تعامل با دیگران و عبادات، به دنبال راههایی خواهیم بود که رضایت پروردگار را جلب کند و این مسیر بر اساس معرفت عمیق و صحیح شکل میگیرد. در نهایت، تمام رفتارهای اجتماعی ما باید حول محور این سؤال بچرخد: «چه کنیم تا خداوند از ما راضی باشد؟» و این معرفت به ما کمک میکند تا در تمامی ابعاد زندگی از الگوهای رفتاری صحیح پیروی کنیم.
برای دستیابی به رفتارهایی که موجب خشنودی خداوند شود، باید مطابق آموختههای انبیاء و اولیاء الهی عمل کنیم. معصومین علیهمالسلام به ما نشان دادهاند که با انجام چه اعمالی میتوان رضایت پروردگار را جلب کرد و این اعمال، مقدمهای برای دستیابی به معرفتی است که در حال حاضر به آن دسترسی نداریم. با این الگوبرداری، بهصورت علمی اجمالی راه روشن میشود که چه باید کرد تا به معرفت حقیقی برسیم.
در روانشناسی مدرن ممکن است رفتارهایی آموزش داده شود که زندگی را راحت و آرام میکنند، اما در اسلام هدف اصلی این است که بدانیم چه اعمالی انجام دهیم تا معرفت خداوند در وجود ما تجلی پیدا کند، به انسانی کامل تبدیل شویم و برای آنچه خداوند اراده کرده، آماده باشیم. مقصود نهایی از نتیجه اعمال، لقاء پروردگار است.
انبیاء و اولیاء الهی برای آنکه مردم را با حقایق عالم آشنا کنند، آنان را به سعادت حقیقی برسانند و زندگی را تنها به این دنیا محدود ندانند، دستوراتی برای زندگی روزمره وضع کردند که هدف نهایی آن رسیدن به کمال است. بنابراین، اگر بخواهیم از شخصیت حضرت زهرا(س) الگوگیری کنیم، باید توجه داشته باشیم که ایشان چگونه برای رضای خداوند و محبت او عمل میکردند و نیتشان در این اعمال چه بود. برای مثال، کسی که قصد تربیت فرزند دارد، باید از خود بپرسد: «چگونه میتوان فرزند را پرورش داد تا خداوند از این تربیت راضی باشد؟»
دستورات انبیاء و اولیاء به ما کمک میکنند تا در تعاملات با دیگران، همواره رضایت و خشنودی پروردگار مدنظر قرار گیرد. این دستورات شامل راهکارهای متنوعی برای زندگی روزمره، از جمله خوردن، خوابیدن، تعامل با خانواده و جامعه، هستند که همه حکم تمرین عملی دارند. مجموعهای از رفتارها شامل واجبات، حرامها، مستحبها و مکروهات، به ما کمک میکند تا به رضایت خداوند نزدیکتر شده و به سعادت حقیقی دست یابیم. لازم است به این دستورات توجه کنیم و آنها را در زندگی روزمره بهصورت عملی به کار ببندیم.
برای الگوبرداری از حضرت زهرا(س)، باید عزم و اراده خود را بر اساس رفتارها و اعمال ایشان استوار کنیم. ایشان همواره در پی خشنودی پروردگار متعال بودند و ما نیز باید این مسیر را دنبال کنیم. خداوند متعال فرمودهاند: «الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا»؛ یعنی «کسانی که برای رسیدن به ما کوشیدند، بیتردید آنان را به راهها و شیوههای خودمان راهنمایی میکنیم». اگر ما نیز با نیت خالص و درست این مسیر را انتخاب کنیم، خداوند راههای خیر و سعادت را پیش روی ما قرار خواهد داد.
در این مسیر، مانعی بزرگ وجود دارد: منیت یا خودخواهی. طبق دستورات ائمه و انبیاء علیهمالسلام، پیروی از مسیر رضای خداوند، منیت را از بین میبرد. کسی که در جستجوی رضای پروردگار است، دیگر به دنبال منافع شخصی نیست؛ مانند مادری که بدون هیچ توقعی به فرزندش خدمت و محبت میکند. این مسیر، مسیر عبودیت است؛ یعنی با جلب رضای پروردگار، هم منیت از بین میرود و هم خشنودی خداوند حاصل میشود.
بنابراین عبد در جستجوی رضایت خداوند، به دنبال خودخواهی و منافع شخصی نیست. ما نیز باید فرزندانمان را بر همین اساس تربیت کنیم تا آنان نیز در زندگیشان رضایت خداوند را هدف قرار دهند. وقتی حضرت زهرا(س) را الگوی رفتار خود قرار میدهیم، این ویژگیها را به فرزندانمان میآموزیم و انتظار داریم که آنها نیز این الگو را به نسل بعد منتقل کنند. به فرزندان آموزش میدهیم که در هر کاری که انجام میدهند، تمرکز بر رضایت خداوند باشد؛ اگر کاری موجب خشم خداوند میشود، از آن پرهیز کنند و اگر موجب خشنودی اوست، آن را به انجام رسانند.
برای درک این مسائل، باید به دین و شریعت مراجعه کنیم که شامل واجبات، مستحبات، مکروهات و ترک حرام است و به عنوان شریعت مقدس اسلام برای ما تعریف شده است. در این مجموعه، راههای پرهیز از غضب الهی و جلب خشنودی خداوند را مییابیم. این آموزشها باید سلسلهوار منتقل شود؛ یعنی فرزندان ما نیز این اصول را به نسل بعد بیاموزند.
این مسیر، پاسخگوی رفتارهای ما در همه زمینهها خواهد بود؛ چه فردی قاضی باشد، چه حاکم، کارمند یا حتی مادری که در خانه است، همه باید این راه را دنبال کنند. اگر همه افراد جامعه این مسیر را پیروی کنند، همان مسیر سعادت، ولایت، عبودیت، عرفان و معرفت خداوند خواهد بود.
انتهای پیام