استاد فتحالله مجتبایی طی سخنانی در این مراسم اظهار کرد: سخنران باید حافظهای استوار داشته باشد، حال آنکه از حافظه من چیز چندانی باقی نمانده و بسیاری مطالب را فراموش میکنم. با دو شمع نمیتوان تصویری روشن ساخت و من نیز اکنون تنها به لطف دوستان دیده میشوم وگرنه سخن گفتن در چنین مجلسی برایم بیش از آنکه مایه افتخار باشد، مایه شرمندگی است.
وی افزود: سخنانی درباره من گفته میشود که خودم آنها را درباره خویش نمیپذیرم. همواره خود را دانشآموز و طلبهای میدانم که در طول بیش از هشتاد سال فقط درس آموخته و درس دادهام و هنوز نیز میل به آموختن در من زنده است. با این همه از صمیم قلب از دوستانی که در حق من اظهار لطف میکنند، سپاسگزارم.
استاد مجتبایی بیان کرد: جناب موسوی بجنوردی از عزیزترین همراهان من است. چهل سال در مرکز پژوهشی کنار یکدیگر بودیم. هنوز به یاد دارم روزی که برای همکاری به آنجا دعوت شدم که در آغاز فکر میکردم که اندیشهام با ایشان کاملا متفاوت است و باور نمیکردم در ادمه نیز چنین کاری به سامان برسد، اما پیامی از ایشان دریافت کردم و تصمیم گرفتم بیایم.
وی ادامه داد: آنچه پیش از هر چیز مرا به ایشان جذب کرد، صداقت و درستی ایشان بود. کشورهایی مانند عراق و ترکیه آرشیوها و منابع گسترده دارند، اما ما کمتر از آن بهرهمندیم. سالهای پیش از انقلاب بنا شد بخشی از ایرانیکا به فارسی ترجمه شود. من و جناب صادقی مأمور همکاری در این پروژه شدیم و کوششهای فراوانی شد تا این کار به سرانجام برسد. در آن زمان شمار همکاران ما از هفت یا هشت نفر بیشتر نبود و جناب صادقی با ما همراه شدند. به یاد دارم که در یکی دو سال نخست هر سال یک مجلد منتشر میشد؛ در حالی که در تهران هر روز دهها روزنامه به چاپ میرسید.
وی تصریح کرد: باید از لطف خداوند شاکر باشم و نیز از سرکار حسنی که از مفاخر این سرزمین هستند و همچنین از دوستان دیرین خود که دوستیمان به سالهای پیش از انقلاب بازمیگردد. احترام و محبت اساتید همیشه شامل حال من بوده و من از دانش، خلق نیکو و رفتار بزرگواران ایشان بسیار آموختهام. پیوسته آرزو کردهام که در کار و زندگی موفق، سربلند و سلامت باشند. با وجود کسالت، مسئولیتهای ارزشمند فرهنگی را پذیرفته و همچنان ادامه میدهند، که جای تقدیر دارد.
استاد مجتبایی بیان کرد: در پایان اشارهای داشته باشم به یادداشتهایی که پدرم به جا گذاشته بود. پدرم متخصص امور دیوانی بود و خط مورس و رونوشتبرداری دقیق را نیک میدانست. تحصیلات رسمیاش کامل نبود، اما زبان فرانسه را به خوبی آموخته بود. عموی بنده نیز صاحب فرهنگ مشهور فرانسه به فارسی بود و پدرم با او همکاری داشت. هرچند مشکلات زندگی فرصتهای بسیاری را از او گرفت، اما مردی سختکوش و علاقهمند به کار بود.
وی گفت: مرحوم پدرم سالها در دستگاه ناصری خدمت کرد و از برجستگان آن مجموعه بود. پس از دوران مظفرالدینشاه به سبب اختلافنظر با محمدعلی میرزا از کار برکنار شد و مدتی بیکار ماند. با این حال رابطه دوستانهای با یکی از شاهزادگان قاجار داشت که در دوران حاکمیت خود دوباره او را به کار فراخواند. در این دوره بود که بسیاری از مکاتبات و گزارشهای دیوانی را نگاشت؛ اسنادی که امروز بخشی از آنها باقی مانده و به دست ما رسیده است، گرچه بسیاری از اشارات آن روزگار برای ما که در کودکی آنها را میدیدیم، مفهومی روشن نداشت، اما در ذهنمان ماندگار شد.
یادآور میشود، در پایان سخنان استاد مجتبایی و با حضور اساتید و مسئولان حاضر ضمن برپایی مراسم جشن میلاد استاد، از کتاب گزیده اسناد دیوانی عهد قاجار و جلد دوم کتاب گفتارهایی در تاریخ و فرهنگ استاد مجتبایی رونمایی شد.
انتهای پیام