زهرا فراهانی هستم، متولد ۱۳۵۳، پنجاه و یک ساله. کار حفظ قرآن را از سیوهفت سالگی، وقتی که سه فرزند داشتم، شروع کردم. شاغل در آموزش و پرورش هستم. رشته اصلی من پرستاری است اما در آموزش و پرورش به عنوان حقالتدریس وارد شدم و بعد از آن استخدام آموزش و پرورش شدم. در حال حاضر بیستوچهار سال است که به عنوان مربی بهداشت در آموزش و پرورش و در مقطع ابتدایی فعالیت دارم.
از کودکی به حفظ قرآن علاقهمند بودم و در مسابقات قرآن شرکت میکردم. بعد از اینکه وارد آموزش و پرورش شدم، در مسابقات مختلف فرهنگیان هم شرکت کردم و رتبههایی کسب کردم. به پیشنهاد یکی از دوستان، حفظ کل قرآن را شروع کردم و مدت سه سال طول کشید تا حافظ کل قرآن شدم.
شاید بعضیها به من میگفتند که حفظ قرآن و کار کردن و مدیریت و رسیدگی به امور زندگی سخت است، اما وقتی هماهنگی و نظم در کارها باشد و برنامهریزی داشته باشی، به همه کارها و برنامههای خود میرسی و کارهای سخت شدنی میشود. این نیست که بگویی نمیتوان به هدف رسید؛ در واقع اگر برنامهریزی داشته باشی، به هدفت دست پیدا میکنی.
به نظر من مهمترین چیزی که قرآن به کسی که حفظ میکند میدهد، آرامش است. من آرامشم را در زندگی مدیون قرآن هستم. خیلی از موارد که مشکلی داشتم، با توسل به قرآن مشکل من حل شده است.
ضمن تقدیر از همسر و فرزندانم باید بگویم که در این راه همواره کنار من بودهاند و مرا همراهی کردهاند. بسیار خوشحالم که توانستم این راه را انتخاب کنم و انشاءالله بتوانم موفق باشم
این آرامش میتواند در زندگی مصداق زیادی داشته باشد. چون مادر وقتی با آرامش زندگی کند، میتواند این آرامش را به بچهها، همسر و کل خانواده تزریق کند. چه بهتر که این آرامش از سرچشمه الهی یعنی قرآن باشد.
باید بگویم قرآن به وقت ما برکت میدهد. میتوانیم بسیاری از وقتهای مرده و بیهوده را صرف خواندن قرآن کنیم. وقتی به این نتیجه میرسیم که قرآن چقدر میتواند در زندگی ما مؤثر باشد، وقتهای ما نظم پیدا میکند و برای باقی کارها نیز به نظم میرسیم.
بعد از حفظ قرآن، اولویت اول من خانوادهام شد. رسیدگی به امور منزل و تربیت فرزندان را در کنار تدبر و عمل به قرآن قرار دادم. احساس کردم فرزندانم گذشت بیشتری پیدا کردهاند و رابطهام با آنها دوستانهتر شده است. وقتی قرآن میخوانم، توفیقات زیادی از خداوند میگیرم و این موضوع در مادری من اثر مستقیم گذاشته است.
تجربهای که این تأثیر را برایم ملموس کرد، آیه ۱۲ سوره حجرات بود. آن آیه را برای بچههایم توضیح دادم که غیبت کردن مانند خوردن گوشت برادر مرده است. همین مثال باعث شد اثرات غیبت را بفهمند و گذشتشان بیشتر شود. درباره حجاب، خلوص نیت و اینکه کارها باید برای خدا انجام شود هم با آنها صحبت میکنم. این نگاه قرآنی اثر زیادی در تربیتشان داشته است.
یک مادر حافظ قرآن باید الگوی عملی برای فرزندانش باشد. من تلاش کردم بعد از حفظ، قرآن را در زندگی جاری کنم؛ یعنی اول حفظ، بعد تدبر و سپس عمل. وقتی مادری با قرآن زندگی کند، تربیت فرزندانش رنگ و بوی الهی میگیرد و بسیاری از مشکلات کمرنگ میشود. آیه ۱۲ سوره حجرات بیشترین اثر روحی و تربیتی را بر من داشته و همیشه تلاش کردهام اثرات آن را برای فرزندانم توضیح دهم تا در زندگی اجتماعیشان گذشت بیشتری داشته باشند.
چالشها زیاد است اما با برنامهریزی میتوان آنها را پشت سر گذاشت. من وقتهای مرده را کنار گذاشتم؛ مثلاً اگر سریالی دوبار پخش میشد، تکرارش را نمیدیدم و زمانش را صرف حفظ قرآن میکردم. خداوند امتحانات زیادی برای ما قرار میدهد، اما با قاطعیت و مدیریت زمان میتوان موفق شد.
پیام من این است که اگر به قرآن عمل کنیم، بسیاری از مشکلات زندگی حل میشود. حفظ مقدمه تدبر است و تدبر مقدمه عمل. مادری یعنی تربیت نسل با نور قرآن. اگر مادران قرآن را در زندگی جاری کنند، هم خودشان آرامش بیشتری خواهند داشت و هم فرزندانشان تربیت قرآنی مییابند.
در مجموع قرآن نقش بسیار بزرگی در زندگی من داشته است. هر زمان قرآن میخواندم، چالشهایم کمرنگ میشد. در تربیت فرزندان نیز وقتی مشکلی داشتند، آنها را میبخشیدم و با استناد به آیات قرآن نگاهشان را تغییر میدادم. بعد از حفظ قرآن، اولویت اولم خانواده شد و سپس قرآن. اگر به قرآن عمل کنیم، ریشه بسیاری از مشکلات حل میشود.
با توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب در خصوص تربیت حافظان قرآن باید بگویم وقتی فرزندان جامعه ما تربیت قرآنی داشته باشند، به سمت پیشرفت و یک زندگی درست و همراه با آرامش میروند. اگر واقعاً میخواهیم تربیت درستی داشته باشیم و فرزندانی درست تحویل جامعه دهیم، باید تربیت ما تربیت قرآنی باشد.
انتهای پیام