شاید تنها نشان نور چشم پیامبر(ص) در مدینه خانه حضرت زهرا(س) باشد که درون مسجد النبی قرار دارد و تنها خانهای است که در زمان حیات حضرت رسول(ص) صاحبانش اجازه داشتند در خانهشان را به درون مسجد النبی باز کنند. عجیب است؛ تنها خانهای که در زمان حضرت محمد(ص) و به دستور مستقیم ایشان که آن هم به امر الهی بود، درش به درون مسجد النبی باز ماند، قرنهاست که درب آن را بستهاند.
درِ مسجد حضرت زهرا(س) که جزو مساجد سبعه در مدینه است نیز سالهاست با بلوکهای سیمانی و کانتینر از چشمها دور نگه داشته شده تا کسی در آنجا نشانی از ایشان پیدا نکند.
در مدینه اما باغ فدک، نشانی عمیق از حضرت فاطمه(س) دارد. باغی که به پیامبر(ص) هدیه شد و ایشان به حضرت زهرا(س) آن را بخشید. بعد از رحلت پیامبر، خلیفه اول، آن را تصرف و خدمتکاران آن را اخراج کرد. خلیفه دوم آن را به یهودیان بازگرداند. خلیفه سوم آن را به مروان و دیگران بخشید و تا زمان عمر بن عبدالعزیز از دست فرزندان حضرت زهرا(س) خارج بود.
با شروع حکومت عمر بن عبدالعزیز، وی فدک را به فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها بازگرداند، ولی یزید بن عبدالملک مجدداً از آنها باز پس گرفت. سفاح خلیفه عباسی به عبدالله محض بازگرداند، ولی منصور دوانیقی مجدداً فدک را غصب کرد، مهدی عباسی دوباره به فرزندان فاطمه(س) برگرداند، ولی موسی بن مهدی آن را پس گرفت. مأمون آن را طی حکمی کتبی به فرزندان زهرا سلام الله علیها بازگرداند، ولی بعد از مأمون، متوکل این ملک را از فرزندان فاطمه(س) پس گرفته و آن را به عمر بازیار واگذار کرد و عبدالله بن عمر بازیار درختانی را که پیامبر(ص) در آنجا کاشته بود را قطع کرد.
از دوره متوکل به بعد باغ فدک از دست فرزندان فاطمه(س) خارج شده و بیش از این در منابع تاریخی به مسئله فدک پرداخته نشده است. این باغ اکنون در منطقه حائط (فدک) قرار دارد و موقعیت سابق خود را که در مسیر راه مدینه بود از دست داده و متروک است؛ متروک و البته منتظر. فدک وقف بود و اداره آن از حضرت فاطمه(س) به فرزندان ایشان رسیده و زمانی که انشاءالله دور نیست، آخرین سلاله پاک حضرت زهرا(س) خواهد آمد و این موقوفه را دوباره به وقفیت بازگردانده و آباد خواهد کرد.
اما فدک فقط یک باغ نیست؛ یعنی حضرت فاطمه(س) با شجاعت و درایت بیمانندشان اجازه ندادند این ارثیه مهم حضرت رسول(ص) به ایشان صرفاً یک زمین تصرف شده باقی بماند. در خصوص حق خود یعنی حق آل محمد(ص) و در خصوص آنچه از حضرت رسول(ص) به ایشان و فرزندانشان رسیده و از آنها غصب شد، چنان قرا سخن گفتهاند که برای همیشه تاریخ میتوان به کمک خطبه فدک به ابعاد عظیم اندیشههای حضرت فاطمه(س) پی برد.
برای یافتن نشان حضرت فاطمه(س) بیش از هر چیز دیگری در طول تاریخ باید به سراغ این خطبه رفت.
شاید بتوان در یک جمع بندی کلی در خصوص این خطبه، گفت: خطبه فدکیه شش محور اصلی دارد. اول خداشناسی: سخنانی عمیق درباره خدای متعال و صفات و افعال الهی بیان میکند. دوم مسئله نبوت و بیان ویژگیها و اهداف نبوت. سوم قرآنشناسی و اشارهای به معارف بنیادین قرآنی و بیان فلسفه و حکمت برخی از احکام و ارزشهای اسلامی چهارم، معرفی خود و پیامبر اکرم(ص) و خدمات اجتماعی پیامبر و آسیبشناسی جامعه اسلامی پساپیامبر و تشریح چگونگی شکلگیری انحراف و فساد در جامعه. پنجم مسئله فدک و نقد ادله غاصبان فدک و ششم یاریخواستن از انصار و اتمام حجت با جامعه اسلامی.
آیتالله مصباح یزدی در توصیف این خطبه میگوید: «خطبه مبارک حضرت زهرا(س) با مضامین بلند و در عین حال زیبای خویش که تلولو وحی قرآنی است، یکی از بهترین و افتخارآمیزترین منابع شیعی بهشمار میآید. این خطبه ازنظر فصاحت و بلاغت، اتقان مطالب و شیوۀ استدلال، جدال و مناظره در اوج است و چکیدهای از عقاید مذهب شیعه بهشمار میآید.
اگر کسی بگوید این خطبه حضرت زهرا(س) ضامن بقای مذهب تشیع شد، سخنی بهگزاف نگفته است.» (رساترین دادخواهی و روشنگری، ج۱، ص۸۳).
و چه ارزشمند است که هفته گرامیداشت مقام زن و روز مادر را بهانهای ارزشمند برای قرائت و تفکر در مفاهیم این خطبه و شناخت بهتر خطیب بزرگوار آن قرار دهیم.
انتهای پیام