در میان هیاهوی هجوم زنان و دختران برای خرید طلا و جوهرات در پاساژهای قدیمی و گاهی نستبا مدرن اطراف و پراکندگی بوی مطبوع و نامطبوع غذاهای مدرن و سنتی خیابان ارم قم، ساختمانی با قدمتی نیم قرن و با ظاهری سنتی و اسلامی رخنمایی میکند. یادگاری از
آیتالله العظمی سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی از مراجع تقلید دوره معاصر که بیشتر مردم او را با قرائت نماز میت بر پیکر مطهر امام خمینی(ره) میشناسند.
اگر دقایقی در برابر پلههای این مدرسه حوزوی بایستی گویی فضای زیست متفاوتی بین معنویت و نامعنویت را تجربه میکنی؛ از یکسو خیابان شلوغ ارم که این روزها از فرهنگ بدحجابی و حتی بی حجابی مدرنیته غربی در امان نمانده است و از سوی دیگر مدرسه علمیهای که صدای قال الباقر و قال الصادق(ع) از آن شنیده میشود و دارالقرآن و کتابخانهای دارد که به گفته مسئولان آن دومین کتابخانه دارای نسخ خطی در جهان تشیع است. مدرسهای که هنوز با سیستم کاملا سنتی حوزوی اداره میشود و هم طلبه آزاد دارد و هم طلابی که آینده خود را در کسوت روحانیت جستوجو میکنند.
طبق قرار قبلی و به مناسبت برگزاری سی و دومین سال ارتحال آیتالله العظمی گلپایگانی خدمت حجتالاسلام و المسلمین حسن غروی؛ مدیر
مدرسه آیتالله العظمی گلپایگانی رسیدیم و در فرصتی نه چندان وسیع به علت نزدیکی به نماز ظهر و تقید ایشان به نماز جماعت اول وقت گفتوگوی کوتاهی مهمان او بودیم.
ایشان به گفته خودش چند سالی است که مدیریت این مدرسه را برعهده دارد؛ مدرسهای که صرفا یک مدرسه حوزوی نیست بلکه به برکت فکر خلاق و ذهن مبدع آیتالله العظمی گلپایگانی شامل کتابخانه بسیار بزرگ و دارالقرآنی است که البته این روزها شور روزهای اول تاسیس را ندارد.
حجتالاسلام غروی در مورد این مدرسه، گفت: این مدرسه از باقیات الصالحات این مرجع بزرگوار تقلید است؛ ایشان حقیقتا از مراجع بزرگی بودند که فکر و اندیشه و همت بلندی داشتند و جلوتر از زمان میاندیشیدند و حرکت میکردند. خود این مدرسه به خوبی نمایانگر این اندیشه پیشرو است؛ آیتالله العظمی گلپایگانی سالها قبل از انقلاب زمین این مدرسه را خریداری کردند و در اوایل انقلاب اسلامی به بهرهبرداری رسید؛ در آن زمان به ظاهر ساختمان مدرسه بسیار بزرگتر از نیاز آن زمان به نظر میرسید ولی با وقوع انقلاب اسلامی و پیوستن گستره زیادی از نوجوانان و جوانان به حوزه، این مدرسه علمیه به مرکز ثقل حوزه قم تبدیل شد.
این مدرسه نزدیک به 100 مدرس بزرگ و کوچک دارد و روزانه قریب به تحقیق 14هزار استاد و طلبه مشغول به تحصیل بودند و اگر این مدرسه ساخته نشده بود معلوم نبود این مقدار طلبه باید در کجا درس بخوانند و آیتالله گلپایگانی چنین پیشی بینی و ایندهنگری را داشتند.
بزرگترین مدرسه جهان تشیع
این مدرسه امروز هم بزرگترین مدرسه جهان تشیع در قم، نجف اشرف و اصفهان و مشهد از جهت تعداد طلبه و استاد است. هم اکنون روزانه حدود 5 هزار طلبه در این مدرسه تحصیل دارند با وجود اینکه به دلایلی حضور طلاب در حوزه کاهش یافته است. حدود 32 سال از ارتحال این مرجع تقلید میگذرد ولی گویی ایشان در بین ما حضور معنوی دارند و وجود معنوی او را در لحظه لحظه و نقطه نقطه این مدرسه حس میکنیم. زمانی طلاب در داخل حرم و در فضایی بسیار محدود مجبور بودند تنگاتنگ بنشینند و مباحثه کنند و درس بخوانند ولی این مدرسه پذیرای هزاران طلبه و استاد در اوان انقلاب شد.
ایشان قبل از این مدرسه هم در دهه 50 مدرسه حوزوی حضرت ولیعصر(عج) را شبیه به سیستم دبیرستانی با میز و صندلی در خیابان صفائیه درست کردند که خدمات علمی ارزندهای داشته است و شاگردان بزرگی تربیت کرد که مستندی هم در این باره در حال ساخت است و ساخت این مدرسه هم نشانه نواندیشی و آیندهنگری این مرجع بوده است.
حجتالاسلام غروی در پاسخ به این پرسش ایکنا که دروسی که در این مدرسه ارائه میشود عمدتا چیست؟ گفت: دروس این مدرسه در سطوح عالی و خارج با محوریت فقه و اصول و کتب کفایه و رسائل و ... ارائه میشود و البته به صورت کمرنگ دروس میانرشتهای برخی رشتههای علوم انسانی و اسلامی را هم داریم؛ نقطه ثقل تدریس در اینجا فقه و اصول است و البته بیش از 20 درس تفسیر قرآن هم دایر است و نسبت به سایر مراکز علمی بسیار پررونق و پرتردد است و استادان این مدرسه تدریس در اینجا را عنوانی افتخارآمیز و معتبر برای خود میدانند و این مدرسه علاوه بر رونق علمی خط و مشیی اعتدالی در مسائل مختلف دراد و بیش از هر چیز رنگ و بوی حوزوی دارد.
مدیر مدرسه آیتالله العظمی گلپایگانی که در سخنانش بارها بر فکر پیشروانه این مرجع تقلید تاکید داشت به تاسیس مدرسه اسلامی لندن اشاره کرد و افزود: آیتالله العظمی بروجردی مرکز اسلامی هامبورگ را در چندین دهه قبل تاسیس کردند و مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی هم مدرسه اسلامی لندن را برای شیعیان و مسلمانان مستقر در انگلیس تاسیس کردند که یگانه مؤسسه تبلیغی شیعه در این کشور و حتی در بخشی از اروپا بوده است که البته بعد از آن آقایان دیگری هم مدراس مشابهی تاسیس کردند.
زمانی که اسرائیل در دههای قبل به جنوب لبنان حمله کرد و زمانی که امام موسی صدر در آنجا بودند، مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی در این منطقه ساختمانی درست کردند و همه ایتام شیعه را پناه دادند و این مرکز تنها ملجا و پناهگاه این مظلومان بود و البته بعدا سایر مراجع هم به تبعیت ازیشان اقدام کردند؛ ایشان به روز و فراتر از روز و زمان حرکت میکردند.
حجتالاسلام غروی در ادامه به نواوری دیگری از این مرجع تقلید اشاره کرد و گفت: ایشان زمانی دارالقرآن را در این مدرسه ایجاد کردند که این نوع کارها در حوزه وجود نداشت؛ البته قرآن متاسفانه همیشه مهجور بوده است ولی این مرجع قرآنی و نواندیش اقدام به تاسیس دارالقرآن کردند و به حافظان قرآن بیشتر از بقیه شهریه دادند و کنفرانسهایی هم با موضوع قرآن با حضور کسانی که امروز هر کدام جزء مفسران و مراجع تقلید هستند برگزار کردند. ایشان از نویسندگان و پژوهشگران قرآنی هم حمایت داشتند و حتی قرآن چاپ میکردند که حرکتی مبتکرانه در دوره خود بود و امروز البته دیگران از کار ایشان الگو گرفتهاند.
تالیف دایره المعارف فقهی
به گفته حجتالاسلام غروی تالیف دایره المعارف فقهی هم از دیگر کارهای مبتکرانه و نوآورانه و پیشروانه آن مرحوم است که البته امروز در حوزه تالیف این نوع آثار رواج دارد؛ وقتی انسان به عملکرد و افکار ایشان مینگرد میبیند فکر روشنی داشت و از مراجع روشن ضمیری بود که آیندهنگری در آن موج میزند و صدقه جاریه و خیرات ایشان امروز هم در خدمت افراد زیادی از مبلغان و مجتهدین و ... است.
حتی تاسیس بیمارستان از سوی ایشان هم کاری نوآورانه بود زیرا در آن زمان بیمه وجود نداشت و به خصوص فقرا اعم از طلاب و غیر طلاب هزینه درمان نداشتند و از این طریق کمک بزرگی به این قشر و عمدتا فقرای غیر طلبه شد.
کارهای ایشان چون از روی اخلاص بوده است و نظر امام زمان(عج) بر روی آن بوده است برکات زیادی داشته و دارد و این برکات استمرار خواهد داشت.
سخن که به اینجا رسید صدای ملکوتی اذان بلند شد و این یعنی خاتمه گفتوگو. حاج آقا از فرصت بلند شدن هم استفاده کرد و برای آخرین نکته از مسجد بزرگ آیتالله العظمی گلپایگانی که در درون این مدرسه قرار دارد یاد کرد و گفت این مسجد و حداقل پذیرای 700 نفر است؛ مدتها آن مرحوم(آیتالله العظمی گلپایگانی) در این مسجد اقامه نماز داشتند سپس فرزند بزرگ ایشان و الان هم حجت الاسلام غروی.
و اما کتابخانه؛
گفت و گو که تمام شد گشتی در کتابخانه زدیم و آقای ذاکری، مدیر داخلی کتابخانه با توضیحاتی از عظمت و مانایی این یادگار ماندگار سخن گفت.
10 هزار نسخه خطی نفیس در گتابخانه آیتالله گلپایگانی
به گفته وی نزدیک به 30 هزار جلد کتاب در موضوعات مختلف در کتابخانه وجود دارد که البته بیشتر آنان کتب دینی است و نزدیک به 10هزار نسخه خطی در 14هزار جلد از قرن دوم هجری تاکنون موجود است که مهمترین آن چند جلد قرآن به خط کوفی بر روی پوست آهو و منسوب به امام زین العابدین(ع) است. این کتابخانه از جهت نسخ خطی دومین کتابخانه بعد از کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی در قم محسوب میشود.
ذاکری با بیان اینکه کتابخانه سه اتاق مطالعه دارد به کتب علوم قرآنی و تفسیری اشاره کرد و افزود: کتب تفسیری از قرن هفتم در اینجا وجود دارد همچنین کتب حدیثی اصلی شیعه از جمله آثار نفیس موجود در این کتابخانه است. کتابخانه مخازنی برای نگهداری کتب سنگی و چاپی دارد که عمدتا آثار مرتبط با دو قرن اخیر در آن قرار دارد و هفت هزار جلد از این نوع اثر موجود است.
به گفته وی، از ویژگیهای بارز این کتابخانه، مخزن مخصوص نگهداری نسخ قدیمی خطی است که بیش از ده هزار کتاب خطی منحصر به فرد در این مخزن بزرگ در شرایط مناسب و با تهویه و دمای مناسب نگهداری میشود. فضایی که هر کسی اجازه ورود به آن را ندارد و اگر محققان هم اثری را طلب کنند تصاویر آن در اختیارشان قرار میگیرد.
بخش دیگر کتابخانه اختصاص به کتب علوم قرآنی و تفسیری دارد که در حال بازسازی و تعمیرات است و البته در آن قرآنهایی به زبانهای مختلف از جمله اسپانیولی، ترکی، انگلیسی و ... همچنین مجلات و روزنامههای قدیمی از سال 1313 از جمله روزنامه اطلاعات(تاسیس از سال 1305 ه ش) در آن نگهداری میشود.
از پلههای کتابخانه که در زیرزمین بزرگی قرار داشت و البته غبار زمان در چهره آن هویدا بود بالا آمدیم در سالن خروجی کتابخانه و در جنب مسجد تابلونوشتههایی از خاطرات مرتبط با آیتالله العظمی گلپاگانی نصب شده بود تا عبرت و اندیشه برای دیگران باشد. بر روی یکی از این تابلوها نوشته بود؛ «روزی فقط یک بادام»؛ یادآور خاطرهای شگفت از ایشان که فرموده بود گاهی یک روز را فقط با خوردن یک بادام سپری میکردم ولی هرگز از درس خواندن دست نکشیدم و سختی زندگی نه تنها اراده مرا سست نکرد بلکه طعم تحصیل علم و فراگیری دانش را در کام من شیرین کرده بود.
بر روی تابلوی دیگری نوشته بود: «تنها روزی که برای درس دیر کردند»؛ ماجرایی عجیب اما واقعی؛ یک روز آن مرحوم بر خلاف روال معمول دیر به درس آیتالله العظمی حائری یزدی؛ مؤسسه حوزه میروند و در مورد تاخیر میگویند کودک 5 سالهای داشتم که در حوض خفه شده بود و مشغول تجهیز و تدفین او بودم.
و تابلوهای زیادی که روزها فکر و ذهنم را به خود مشغول کرد.
گزارش از علی فرجزاده
انتهای پیام