سرویس اندیشه ایکنا به مناسبت هفته پژوهش، در گفتوگویی با افتخار یوسفی، معاون آموزشی جامعهالزهرا(س)، به بررسی راهبردها و اقدامات این نهاد در تقویت پژوهشهای مسئلهمحور، چالشهای کاربردیسازی پژوهشها، جایگاه کتب واسطه در آموزش و همچنین مقایسه وضعیت پژوهشهای دینی و قرآنی ایران با دیگر کشورها پرداخته است. مشروح این گفتوگو تصویر روشنی از چشمانداز و دستاوردهای علمی جامعهالزهرا(س) ارائه میدهد که در ادامه مشروح آن را میخوانیم.
ایکنا ـ ابتدا بفرمایید با توجه به اینکه پژوهشهای متعددی در کشور، بهویژه در حوزههای علوم انسانی و اسلامی انجام میشود که گاهی جنبه کاربردی چندانی ندارند، جامعهالزهرا(س) در دوره مدیریت شما چه اقداماتی برای تقویت پژوهشهای فاخر و کاربردی انجام داده است؟
یکی از اقدامات جامعهالزهرا(س) که در معاونت پژوهش در حال انجام است، ایجاد چشمانداز و راهبرد پژوهشی است. این اقدام با تعریف اولویتهای پژوهشی متناسب با نیازهای اسلامی ـ اجتماعی در حوزه زن و خانواده و از طریق تدوین نقشه راه پژوهشی با اهداف مشخص دنبال میشود.
معاونت آموزش نیز با همافزایی هرچه بیشتر در این عرصه گام برداشته و بهمنظور ترویج فرهنگ تعالی پژوهشی، شیوه آموزش را به سمت آموزش پژوهشمحور سوق داده است. البته با توجه به اینکه این تغییرات نیازمند زیرساختهای کالبدی و انسانی است، اجرای آن با شیب ملایم و بهتدریج در حال انجام و توسعه است و امید میرود در سالهای آتی شاهد نتایج اثربخش و تحولآفرین آن باشیم.
این اقدامات در چند بخش در حال انجام است که از جمله میتوان به طراحی اولویت پژوهشی با موضوع «الگوی سوم زن مسلمان؛ ماهیت، ابعاد و الزامات حکمرانی در تحقق آن» و اجرای برنامههای متنوع در همین راستا اشاره کرد؛ از جمله برگزاری نشستهای علمی، تشکیل هستههای پژوهشی، تعامل با مراکز علمی مختلف و سایر فعالیتهای مرتبط. همچنین برگزاری همایش کتاب سال بانوان، تعامل با مراکز علمی و مجامع بینالمللی و حضور و مشارکت پژوهشگران جامعهالزهرا(س) در همایشهای ملی و بینالمللی از دیگر اقدامات این حوزه است.
موضوع دیگر، برگزاری دورهها و کارگاههای پژوهشی، تخصصی و ارتقایی با هدف تولید آثار فاخر پژوهشی است. در این راستا میتوان به آموزش نوآوری در مقالهنویسی با استفاده از فرمولهای ساختارمند، آموزش مقالهنویسی همایشی، آموزش یادداشتنویسی علمی، آموزش شاخصها، الگوها و فرایندهای نظریهپردازی، آموزش روش تحقیق کیفی، آموزش طرحنامهنویسی، آموزش نگارش پایاننامه، آموزش روش استفاده از هوش مصنوعی در پایاننامهنویسی و آموزش روش استخراج مقاله پژوهشی از پایاننامه اشاره کرد.
همچنین برگزاری دورههای پژوهشی به سه زبان انگلیسی، عربی و اردو با هدف تولید و ترجمه آثار، بهویژه در حوزه زن و خانواده، تشکیل انجمنهای علمی ـ پژوهشی در رشتههای مختلف علوم انسانی ـ اسلامی و نشر و چاپ نشریات علمی در سه سطح پژوهشی، تخصصی و داخلی، از دیگر فعالیتهایی است که در جامعهالزهرا(س) و در بخشهای مختلف در حال پیگیری و اجراست.
ایکنا ـ پژوهشهای حوزه و دانشگاه، بهویژه در زمینه دین و علوم انسانی، تا چه حد توانستهاند وارد سطوح مدیریتی و تصمیمگیری جامعه شوند و در عمل کاربردی شوند؟
ایکنا ـ برخی استادان دانشگاه معتقدند که وکالتنویسی (نوشتن کتب واسطه برای آشنایی دانشجویان و طلاب با متون روایی مانند کافی و تهذیب) موجب شده است تا رجوع مستقیم به منابع اصلی کاهش یابد و درک دانشجویان از متون اصیل دینی محدود شود. نظر شما در اینباره چیست و چگونه میتوان تعادل میان استفاده از کتب واسطه و رجوع به منابع اصلی را برقرار کرد؟
در پاسخ به این سؤال، شایسته است ابتدا نقاط قوت و ضعف استفاده از کتب واسطه تبیین شود تا بتوان به پاسخ صحیح و نتیجهبخش دست یافت. با توجه به ویژگیها و خصوصیات طلاب جوان، بهویژه نسل جدید، در بهرهمندی از وکالتنویسی، میتوان به نقاط قوتی همچون فهم آسان و روان اصطلاحات، مباحث و مسائل متون روایی و فقهی اصلی، بهرهمندی از تجربیات اساتید معاصر و مدیریت زمان اشاره کرد.
در مقابل، نقاط ضعف بهرهمندی از وکالتنویسی شامل مواردی از قبیل ضعف ارتباط علمی طلاب جوان با زبان، سبک نوشتار، محتوای دقیق و فضای تاریخی متون اصلی و در نتیجه کاهش فهم علمی آنان از مباحث دقیق، اصیل و مستدل متون، وابستگی طلاب به شرحها و ترجمههای متون و عدم تفکیک میان نظرات و اندیشههای صاحبان منابع اصلی با مفسران و تحلیلگران این منابع، و نیز ضعف در مهارتهای متنخوانی، استنباط و استدلالورزی است.
بنابراین، وکالتنویسی و نگارش کتب واسطه میتواند بهعنوان ابزاری مفید برای معرفی مفاهیم و متون پیچیده به دانشجویان و طلاب مورد استفاده قرار گیرد؛ اما در عین حال، اگر این روش بهدرستی مدیریت نشود، ممکن است به کاهش رجوع مستقیم به منابع اصلی بینجامد که امری مطلوب نخواهد بود.
ایکنا ـ دیدگاه شما درباره مقایسه وضعیت پژوهشهای دینی و قرآنی در ایران با دیگر کشورهایی که این مباحث در آنها رایج است، چیست؟
قبال به قرآن و پژوهشهای قرآنی پس از انقلاب اسلامی بهطور چشمگیری افزایش یافته و این یکی از مهمترین برکات فرهنگی و مذهبی انقلاب است. از سوی دیگر، میزان توجه و کنکاش اندیشمندان غربی در جهان معاصر نسبت به مباحث دینی و قرآنی نیز هر روز بیشتر شده و گاهی حتی از توجه مسلمانان فراتر میرود.
در این شرایط و با توجه به ظرفیتهای موجود در ایران، برای اثرگذاری حداکثری نیازمند تعامل بیشتر با جریانهای جهانی، توسعه روششناسی و تمرکز بر مسائل معاصر هستیم. زیرا تلفیق عمیق سنت غنی اسلامی با روشهای نوین پژوهشی میتواند به تولید دانش دینی متعادل و اثرگذار منجر شود.
این نکته در فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با جامعهالزهرا(س) نیز مطرح شد؛ حضرت آقا بر ضرورت حضور در مجامع بینالمللی با تکیه بر معارف دینی تأکید داشتند و فرمودند: «باید در مجامع بزرگ جهانی و اسلامی با استناد به آیات و روایات و نهجالبلاغه، مطالب عالی دینی را بیان کنند که این کار هم در پیشرفت و شناساندن کشور در دنیا و هم در ایجاد امت اسلامی تأثیرگذار خواهد بود.
با توجه به برگزاری رویدادهای علمی و دستاوردهای حاصله در سالهای اخیر در ایران و دیگر کشورهای اسلامی، میتوان گفت که پژوهشهای دینی و قرآنی در ایران، به دلیل سنتهای علمی عمیق و تأکید بر منابع اصیل دینی، همچنان در سطح منطقهای و جهانی جایگاه ویژهای دارند.
برای رشد و پیشرفت بیشتر، نیازمند بهکارگیری روشهای نوین تحقیقاتی، تقویت تعاملات علمی بینالمللی و ارتقاء اندیشهها و فعالیتهای پژوهشی هستیم. در حالی که کشورهای دیگر با بهرهگیری از رویکردهای میانرشتهای، فناوریهای نوین و تضارب آراء، در حال ایجاد تحولاتی در این حوزه هستند، این روند میتواند تأثیر مثبت قابل توجهی بر پژوهشهای دینی و قرآنی در ایران نیز داشته باشد.
ایران بهعنوان یکی از مراکز مهم مطالعات اسلامی و دینی، دارای تاریخچه غنی در پژوهشهای دینی و متون اسلامی است. در سالهای اخیر، پژوهشهای دینی در ایران بهویژه در زمینههایی مانند فلسفه دین، تفسیر قرآن و علوم حدیث توسعه یافتهاند. در مقابل، در برخی کشورهای اسلامی دیگر و حتی کشورهای غربی، پژوهشهای دینی ممکن است از رویکردهای متفاوتی برخوردار باشند. این کشورها به دلیل تنوع فرهنگی و مذهبی، فرصتهای متفاوتی برای بررسی و تحقیق فراهم میکنند و مواد درسی در آنها بهگونهای ارائه میشوند که دانشجو با تاریخ تحول علم، بیشتر از دانشجوی دانشگاههای ایران آشنا میشود. مقایسه میان این دو رویکرد میتواند نقاط قوت و چالشهای هر یک را آشکار سازد.