در واقعه جانگداز کربلا همراه پدر و در کنار جدش حضرت سید الشهداء(ع) کودکی بود که به چهارمین بهار زندگیش نزدیک میشد. دوران امامت امام محمد باقر(ع) از سال ۹۵ هجری که سال شهادت امام زین العابدین(ع) است آغاز شد و تا سال ۱۱۴ هجری یعنی مدت ۱۹ سال و چند ماه ادامه داشته است.
پیش از دوران امام باقر(ع)، خفقان سیاسی به اندازهای بود که در برخی از ادوار انتقال آموزههای ناب اسلامی فقط از طریق دعا و یا در قالب آموزشهای دینی به چند پیشکار و خدمتگزار که با امام حشر و نشر داشتند، صورت میگرفت اما امام باقر(ع) با درایت تمام توانست شکافی را که در گذر سالهای متمادی بین قرآن و عترت در باورهای دینی بخش عظیمی از مردم پدید آمده بود، از میان بردارند. به مناسبت میلاد امام محمد باقر(ع) خبرنگار ایکنا به گفتوگو با معصومه ظهیری، استاد حوزه علمیه خواهران درباره تبیین نقش این امام در گسترش علم پرداخت. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
دوران امامت امام محمد باقر(ع) در تاریخ ۹۵تا ۱۱۴ هجری قمری مقارن با تضعیف بنیامیه، درگیریهای داخلی آنان و فاصله گرفتن حاکمیت از کنترل شدید فرهنگی بود. این شرایط، فضای نسبتاً مناسبی برای فعالیت علمی فراهم کرد.
امام باقر(ع) با درک دقیق این فرصت تاریخی، نهضت علمی گستردهای را پایهگذاری کرد، نهضتی که محور آن بازگشت به قرآن، سنت نبوی و عقل دینی بود. ایشان با تشکیل حلقههای درس در مدینه، علوم مختلفی چون تفسیر قرآن، فقه، حدیث، کلام و اخلاق را بهصورت منظم آموزش دادند؛ بهگونهای که بسیاری از مورخان، آغاز «جنبش علمی اهلبیت» را از عصر امام باقر(ع) میدانند. (ابنسعد، طبقات الکبری، ج۵).
از ویژگیهای مهم این دوره، نظاممند شدن آموزش دینی بود. امام باقر(ع) بهجای آموزش محدود و پنهانی، به تربیت شاگردان برجستهای، چون زراره بن أعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و ابوبصیر پرداخت که هر یک به مرجع علمی تبدیل شدند.
شیخ مفید تصریح میکند که فقیهان شیعه پیش از امام باقر(ع) پراکنده بودند، اما در زمان ایشان «علم آل محمد شکافته شد» (الإرشاد، ج۲). همین گسترش سازمانیافته علم، زمینهساز شکلگیری مکتب علمی امام صادق(ع) در نسل بعد شد.
یکی از بزرگترین تهدیدهای اسلام در قرن اول هجری، تحریف معنوی دین بود؛ نه از طریق حذف آیات، بلکه با جعل حدیث، تفسیر به رأی، و توجیه رفتار حاکمان ستمگر. امام باقر(ع) با رویکردی عالمانه و آرام، به مقابله با این انحرافات پرداخت.
ایشان معیار تشخیص حق را عرضه حدیث بر قرآن معرفی کرد و فرمود: «هر حدیثی که با قرآن سازگار نباشد، باطل است» (کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۹). این اصل، سدّی علمی در برابر جعل حدیث و تحریف معارف شد.
علاوهبر این، امام باقر(ع) با تبیین صحیح مفاهیمی چون قضا و قدر، امامت، جهاد، امر به معروف و عدالت، برداشتهای تحریفشده اموی را اصلاح کرد. امویان با ترویج جبرگرایی، ظلم خود را الهی جلوه میدادند اما امام باقر(ع) با تأکید بر اختیار انسان و مسئولیت اجتماعی، این قرائت را باطل کرد (مجلسی، بحارالانوار، ج۵). بدینسان، ایشان بدون ورود به تقابل نظامی، با روشنگری علمی از اسلام اصیل محافظت کرد.
پس از واقعه عاشورا، فقه اسلامی دچار رکود و آشفتگی شده بود؛ از یکسو فقه درباری و از سوی دیگر قیاس و رأی شخصی رواج داشت. امام باقر(ع) نخستین امامی است که فقه اهل بیت(ع) را بهصورت منسجم و قاعدهمند عرضه کرد.
ایشان منابع فقه را قرآن، سنت پیامبر(ص) و سنت ائمه معصومین(ع) دانست و صراحتاً قیاس را مردود شمرد (شیخ طوسی، عدةالاصول، ج۱). این رویکرد، فقه را از سلیقهگرایی نجات داد.
امام باقر(ع) با پاسخگویی دقیق به مسائل عبادی، اقتصادی، قضایی و اجتماعی، فقه را به متن زندگی مسلمانان بازگرداند. حجم بالای روایات فقهی نقلشده از ایشان در ابواب طهارت، صلاة، صوم، حج و معاملات، نشاندهنده نقش بنیادین ایشان در فقه شیعه است.
محمد بن مسلم میگوید: «سی هزار حدیث فقهی از امام باقر(ع)؛ شنیدم» (نجاشی، رجال). این احیای فقهی، پایههای فقه جعفری را استوار ساخت.
تمدن نبوی، تمدنی مبتنی بر علم، اخلاق، عدالت و کرامت انسان بود که در دوره اموی به سلطنت، تبعیض و دنیاگرایی تبدیل شده بود. امام باقر(ع) با بازتعریف دین بهمثابه سبک زندگی، تلاش کرد روح تمدن پیامبر(ص) را زنده کند. ایشان علم را محور عزت جامعه اسلامی دانست و فرمود: «کمال انسان در فهم دین است» (کلینی، الکافی، ج۱). این نگاه، علم را به عنصر تمدنساز بدل کرد.
از سوی دیگر، امام باقر(ع) اخلاق نبوی را در رفتار فردی و اجتماعی احیا کرد؛ سادهزیستی، کرامت فقرا، گفتوگوی علمی با مخالفان و پرهیز از خشونت، همگی نشانههای تمدن نبوی بود. امام نهضتی فرهنگی ایجاد کرد که هدف آن تربیت انسان مؤمنِ آگاه بود، نه صرفاً حفظ قدرت. به همین دلیل، مورخان معتقدند تمدن علمی–فرهنگی شیعه، ادامه طبیعی تمدن نبوی است که توسط امام باقر(ع) و امام صادق(ع) احیا شد (جعفر مرتضی عاملی، الحیاة السیاسیة للإمام الباقر).
تا پیش از امام باقر(ع)، شیعه بیشتر بهعنوان جریانی عاطفی و سیاسی شناخته میشد اما ایشان تشیع را به مکتبی فکری، استدلالی و علمی تبدیل کرد.
امام باقر(ع) با آموزش مبانی اعتقادی امامت، توحید و نبوت، هویت معرفتی شیعه را تثبیت کرد. مناظرات علمی ایشان با خوارج، قدریه و علمای درباری، نشان داد که تشیع توان پاسخگویی عقلانی به مسائل زمانه را دارد (طبرسی، الاحتجاج).
همچنین امام باقر(ع) با اعزام شاگردان به شهرهای مختلف مانند کوفه، بصره و خراسان، شبکهای از مبلغان آگاه ایجاد کرد. این شاگردان نهتنها ناقل حدیث، بلکه مروج اندیشه شیعی بودند.
نتیجه این سیاست، افزایش کمی و کیفی شیعیان و خروج آنان از انزوا بود. به تعبیر امام صادق (ع): «پدرم علم را در دلها زنده کرد» (بحارالانوار، ج۴۶). این توسعه فکری، تشیع را به جریانی پایدار در تاریخ اسلام بدل ساخت.
انتهای پیام