صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۲۴۵۷۳
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۷
یادداشت

تعاون در منطق قرآن صرفاً یک توصیه اخلاقی فردی نیست، بلکه اصلی بنیادین در سامان‌بخشی به حیات اجتماعی انسان به‌شمار می‌آید. آیات الهی با پیوند زدن تعاون به مفاهیمی چون برّ، تقوا و نظم تکوینی عالم، نشان می‌دهند که همیاری آگاهانه و مسئولانه، نقشی تعیین‌کننده در هدایت جامعه و پیشگیری از انحراف‌های فردی و جمعی دارد.

زندگی اجتماعی انسان از آغاز تاکنون، همواره مبتنی بر پیوند، تعامل و هم‌افزایی میان افراد بوده است. هیچ جامعه‌ای بدون وجود سازوکارهای همیاری و مسئولیت‌پذیری متقابل قادر به تداوم و سلامت نخواهد بود. در این میان، ادیان الهی به‌ویژه اسلام، با نگاهی بنیادین به ساختار هستی و فطرت انسان، «تعاون» را نه صرفاً یک توصیه اخلاقی، بلکه اصلی قاعده‌مند و جهت‌دهنده در سامان اجتماعی معرفی کرده‌اند. تعاون در منطق دینی، مفهومی فراتر از همکاری‌های مقطعی و منفعت‌محور است و پیوندی عمیق با مفاهیمی چون تقوا، عدالت، هدایت و سلامت جمعی دارد. از همین رو، بررسی مفهوم تعاون در قرآن و تبیین نسبت آن با نظم تکوینی عالم و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی انسان، می‌تواند افق روشنی از کارکرد این اصل در شکل‌گیری جامعه‌ای سالم و الهی ارائه دهد. سیده‌زهرا حسینی رزمگاه، مدرس دانشکده علوم قرآنی مشهد و پژوهشگر دینی، یادداشتی در اختیار ایکنای خراسان‌‌رضوی قرار داده است که در ادامه می‌خوانیم؛

تعاون، واژه‌ای دینی با مضمونی اخلاقی و مبتنی بر قرآن و حدیث است. این واژه در لغت به معنای «یاری رساندن متقابل» و «همیاری» آمده است (ابن منظور، فیومی، فیروزآبادی، دهخدا، ذیل «عون»).

از منظر وجودی، انسان‌ها افزون بر بُعد فردی، دارای نیازهایی هستند که تنها در بستر اجتماع و جامعه برطرف می‌شود؛ امری که هر انسان به‌طور فطری ضرورت آن را در درون خود می‌یابد. ازاین‌رو، انسان ناگزیر است با تشکیل جامعه، در مسیر پاسخ‌گویی به نیازهای اجتماعی خویش گام بردارد. تفاوت‌ها و توانمندی‌های فردی انسان‌ها در حوزه‌های جسمی، روحی، فرهنگی و… نیز خود مقتضای زندگی اجتماعی و عامل نقش‌آفرینی مکمل افراد برای یکدیگر است. بر همین اساس، اساس زندگی اجتماعی و مدنی بر تعاون و همیاری استوار است.

فعل «تَعاوَنوا» در آیه ۲ سوره «مائده»، هم در قالب امر و هم در قالب نهی بیان شده است: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ؛ یکدیگر را بر انجام کارهای نیک و تقوا یاری دهید و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یاری نکنید و از خدا پروا کنید.»

برخی مفسران، با توجه به گستره مفهومی این آیه، تعاون را به معنای همیاری متقابل در هموار ساختن مسیر خیر و نیکی و نیز مسدود کردن راه‌های شر و بدی دانسته‌اند (زمخشری، طبرسی، آلوسی، طباطبایی، ذیل آیه ۲ سوره مائده).

فلسفه این مفهوم در سلامت اجتماع، زمانی روشن‌تر می‌شود که اصل قاعده‌مندی هستی تبیین گردد: «الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ/ وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ؛ آن خدایی که (عالم را) خلق کرد و همه را به حد کمال خود رسانید/آن خدایی که هر چیز را قدر و اندازه‌ای داد و به راه کمالش هدایت نمود.» (اعلی، ۲ و ۳).

اصل «تسویه» و «تقدیر» از قوانین جامع الهی است که به‌مثابه زیرساخت همه امور عالم تعریف شده است. پروردگار متعال، خلق را آن‌گونه که شایسته بوده آفرید و همه امور هستی را بر اساس اصول و قواعدی دقیق، همچون مفاهیم ریاضی، سامان داد. تمامی فرایض و احکام نیز قواعدی ضروری و الزام‌آور در مسیر حرکت انسان و جامعه به شمار می‌آیند. ازاین‌رو، حتی کوچک‌ترین تخطی از این اصول و قواعد، انسان را از مسیر صحیح خارج کرده و به تعبیر قرآن، موجب دوری از راه هدایت می‌شود.

این قاعده نه‌تنها در ساحت فردی، بلکه در عرصه اجتماعی نیز جاری است و تقوا می‌تواند سلامت جامعه و حرکت آن در مسیر حق را تضمین کند: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ برای هر کس پاسبان‌ها از پیش رو و پشت سر برگماشته شده که به امر خدا او را نگهبانی کنند. خدا حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حالشان را تغییر دهند و از نیکی به بدی شتابند، و هرگاه خدا اراده کند که قومی را به بدی اعمالشان عقاب کند هیچ راه دفاعی نباشد و برای آنان هیچ کس را جز خدا یارای آنکه آن بلا بگرداند نیست.»(رعد، ۱۱).

همان‌گونه که انسان‌ها در جزئی‌ترین امور فردی همواره میان دو جهت متقابل نور و ظلمت قرار دارند، در بُعد اجتماعی نیز نسبت به دو مسیر «برّ» و «اثم» دارای نقشی مسئولانه‌تر هستند؛ چراکه همه کنش‌های انسانی، افزون بر آثار فردی، پیامدهای اجتماعی گسترده‌تری نیز به همراه دارد.

چنان‌که اختلافی در حد یک‌صدم یا حتی یک‌هزارم در معادلات ریاضی می‌تواند پاسخ مسئله را از مسیر صحیح خارج کند، کوچک‌ترین انحراف فردی نیز قادر است مسیر یک جامعه را دگرگون سازد؛ خواه این انحراف ظاهری باشد یا باطنی. زیرا خداوند تخطی را هم در ظاهر و هم در باطن ممنوع دانسته است:
«حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ؛ بگو که خدای من هر گونه اعمال زشت را چه در آشکار و چه در نهان و گناهکاری و ظلم به ناحق و شرک به خدا را که بر آن شرک هیچ دلیلی نفرستاده است و این که چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید، همه را حرام کرده است.»(اعراف، ۳۳).

بی‌تردید، حرکت در مسیر تکوینی عالم آن‌گونه که مقدر شده، آسان‌تر است و اصلاح تکوینی و ضروری همه امور نیز در گرو پایبندی به همین قاعده‌مندی الهی است.

انتهای پیام