داستان، از دیرباز پل ارتباطی میان گذشته و نسلهای آینده بوده است؛ پلی که تجربههای انسانی، ارزشها و باورها را از دل زمان به امروز میرساند. در این مسیر، نویسندگان و داوران ادبی نقش اساسی ایفا میکنند؛ کسانی که با دقت و دغدغه، روایتها را به شکلی زنده و ملموس به مخاطب منتقل میکنند. فاطمه مهرابی، نویسنده و داور چهاردهمین دوره جایزه ادبی یوسف، سالهاست که با نگاه واقعگرایانه و تجربههای هنری خود در حوزه ادبیات داستانی، نه تنها آثار تأثیرگذار خلق کرده، بلکه نسل جدید نویسندگان را نیز تربیت میکند.
در گفتوگو با مهرابی، اهمیت روایت در انتقال مفاهیم ارزشی، جایگاه ادبیات دفاع مقدس در فرهنگ امروز و نقش جشنوارهها در شناسایی و پرورش استعدادهای جوان بررسی شده است. او با نگاهی دقیق به واقعیتهای جنگ و مقاومت، نشان میدهد چگونه داستان میتواند تلخیها، حماسهها و زندگی انسانها را همزمان بازنمایی کند و نسلی که تجربه مستقیم جنگ نداشته، با مفاهیم ایثار و دفاع از وطن ارتباط برقرار کند.
داستان قدرتی فراتر از انتقال ساده اطلاعات دارد. دادههای تاریخی یا گزارشهای خبری ممکن است واقعی باشند، اما داستان تجربه انسانی را در دل خود دارد. وقتی خواننده وارد دنیای یک شخصیت میشود، تلخیها و شیرینیهای زندگیاش را حس میکند و این همان چیزی است که مفاهیم ارزشمند را در جانش مینشاند. روایت، یک پل بین ذهن و قلب است؛ پلی که تاریخ و فرهنگ را به گونهای درونی منتقل میکند که حافظه عقل تنها از عهده آن برنمیآید.
این تجربه باعث شده نگاهم به داستان همیشه دو بعدی باشد: هم واقعگرا و هم تاثیرگذار. من به دنبال این هستم که زندگی واقعی انسانها را با ظرافت بازنمایی کنم، اما نه فقط به عنوان گزارش، بلکه به عنوان تجربهای که بتواند مخاطب را درگیر کند و حس کند خودش در دل داستان حضور دارد. این نگاه همچنین به من کمک کرده است که در مدیریت کانون ادبی، نسل جدید نویسندگان را تربیت کنم و به آنها یاد بدهم چگونه با ابزار داستان، فرهنگ و هویت خود را منتقل کنند.
جشنوارهها و رویدادهای ادبی، بستر شناسایی استعدادهای جوان و هدایت محتوایی آثار هستند. آنها نه تنها فضای رقابت سالم ایجاد میکنند، بلکه نویسنده را به تفکر عمیقتر درباره موضوعات ملی و انسانی وادار میکنند. برای مثال، مفاهیمی مانند ایثار، مقاومت و دفاع از وطن وقتی در قالب داستان بیان شوند، تجربهای ملموس و انسانی پیدا میکنند و این تجربه، ارزش آن را برای نسل جدید چند برابر میکند.
نسل امروز تجربه مستقیم جنگ را ندارد و ممکن است فاصله ذهنی با مفاهیم دفاع مقدس داشته باشد. داستان با بازنمایی دقیق زندگی انسانها در شرایط جنگ، به آنها کمک میکند تلخیها و حماسهها را همزمان درک کنند. نکته مهم، بازنمایی انسانیت در شرایط سخت است؛ اینکه جنگ فقط خشونت نیست، بلکه انتخابها، امیدها و مقاومت انسانها را نیز در بر دارد. وقتی مخاطب این ابعاد را درک کند، تجربهای انسانی و واقعی از تاریخ پیدا میکند.
این جنگ کوتاه، برای نسلی که تجربه مستقیمی از جنگ ندارد، نوعی مواجهه عینی با مفهوم دفاع از وطن بود. دیدیم که علیرغم تفاوت دیدگاهها، در برابر تهدید دشمن، مسئله وطن میتواند عامل وحدت ملی باشد. نویسندگان امروز میتوانند از این تجربهها استفاده کنند و نشان دهند که مقاومت و دفاع نه تنها مفهومی تاریخی، بلکه واقعیتی جاری و ملموس است. این امر ادبیات دفاع مقدس را زنده و قابل ارتباط با حال و آینده نگه میدارد.
واقعگرایی باعث میشود مخاطب احساس کند داستان واقعی است و با شخصیتها همذاتپنداری کند. اما اگر داستان فقط واقعگرا باشد، گاهی جنبه هنری و احساسی لازم را ندارد. عناصر داستانی، تخیل و درام، کمک میکنند پیامهای اخلاقی و ارزشی بدون تحمیل مستقیم به مخاطب منتقل شوند و ذهن او را با خود همراه کنند. به عبارت دیگر، این ترکیب، روایت را هم جذاب و هم مؤثر میکند.
نویسنده مثل پلی است میان تاریخ و نسلهای آینده. وظیفه ما فقط روایت واقعیتها نیست، بلکه بازآفرینی هویت، فرهنگ و ارزشهاست. اگر بتوانیم دغدغههای واقعی مخاطب امروز را بشناسیم و با آنها ارتباط برقرار کنیم، ادبیات داستانی دفاع مقدس نه تنها گذشته را حفظ میکند، بلکه هویت ملی و فرهنگی نسل جوان را تقویت میکند. این مسئولیتی است بزرگ، اما در عین حال فرصت بینظیری برای اثرگذاری واقعی بر جامعه.
در کانون ادبی، ما با جوانانی مواجه هستیم که استعدادهای فراوان دارند اما نیازمند هدایت و تجربهاندوزی هستند. ما به آنها میآموزیم چگونه داستان بنویسند، چگونه ارزشها و تجربههای انسانی را در دل روایت بگنجانند و چگونه با مخاطب امروز ارتباط برقرار کنند. این فرآیند، نه تنها تولید آثار با کیفیت را تضمین میکند، بلکه جریانسازی فرهنگی و حفظ هویت ادبی نسل آینده را نیز به همراه دارد.
به آنها میگویم که اول از همه با قلب خود بنویسند. واقعیتها و تاریخ مهماند، اما بدون حس و تجربه انسانی، داستانها فقط مجموعهای از دادهها خواهند بود. مهم است که با دغدغههای مخاطب امروز ارتباط برقرار کنند و داستان را وسیلهای برای بازآفرینی هویت، ارزشها و تجربههای انسانی ببینند. این مسیر دشوار است اما اگر صادقانه طی شود، اثرگذارترین نوع ادبیات خواهد بود.
انتهای پیام