از بين اين علما و اساتيد، سيد محمدرضا شفيعی پدر بزرگوارش و علامه آيت الله العظمی حاج سيد علی بهبهانی رامهرمزی بيش از ديگران در او اثر گذاشت.
آيتالله شفيعی پس از پايان دروس مقدماتی برای ادامه تحصيل رهسپار حوزه علميه نجف اشرف شد و دروس سطح را از محضر حضرات آيات: شيخ محمدعلی اردبيلی، شيخ ميرزا كاظم تبريزی، شيخ مسلم ملكوتی، شهيد مدنی تبريزی، شيخ غلامرضا سعيدی كاشمری و سيد محمدجعفر موسوی مروج بهره برد.
آنگاه در دروس خارج فقه و اصول آيات عظام: سید ابوالقاسم خویی، حكيم، امام خمينی(ره)، شيخ ميرزا باقر زنجانی، شيخ محمدعلی معزی دزفولی، سيدعلی بهبهانی شركت نمود و از خرمن دانش آن بزرگان خوشه چيد. آيت الله شفيعی، پس از بازگشت از نجف و درگذشت پدرش، از سوی مردم اهواز به عنوان امام جماعت منصوب شد و به تبليغ احكام اسلام پرداخت.
ایشان درباره شاگردی خود در نزد آیت الله العظمی بهبهانی مینویسد: «نگارنده این مجموعه اینجانب میتوانم مراتب و مراحل تلمذ خود بر آیت الله العظمی بهبهانی (قده) را در یک تقسیم چهارگانه به شرح ذیل بگنجانم.
الف) نخستین روز که خواستم (پس از اتمام ششم ابتدایی نظام قدیم) دوران طلبه شدن خود را آغاز کنم، مرحوم والدم یک کتاب چاپ شده از علم صرف و نحو را برداشته و مرا به نزد آیت الله بهبهانی برده و به منظور تبرک و تیمن از ایشان خواست که نخستین درس حوزوی را به من تعلیم فرماید تا حقیر کار خود را در محضر آن فقید سعید آغاز کرده باشم. آن حضرت هم تقبل فرموده و از صفحه نخست آن کتاب قرائت نموده و چندین دقیقه برای اینجانب درس گفتند.
ب) در سال های نخستین ورود به اهواز که به ضعف پیری و گسترش مرجعیت دچار نشده بود، عصرها در منزل برای فرزند خود سید محمدتقی و نواده دختری خود آقای سید عبدالرسول مصطفوی درس مقدمات میگفتند؛ حقیر در کنار آنان برخی از بخشهای حاشیه ملاعبدالله و قوانین را فراگرفتم.
ج) در سالیان دیگر که برنامه تحصیلی من در محضر دیگر اساتید پیش رفته بود با استدعا از حضورشان، عصرها جلد اول کفایه الاصول تا بحث طلب و اراده از مباحث اوامر را و نیز قسمتی از امور عامه (مباحث وجود)، شرح تجرید (کشف المراد علامه حلی را از ایشان اخذ نمودم.
د) پس از مراجعت از نجف اشرف (به شرحی که قبلا مرقوم گردید) به مدت حدود شش سال از درس خارج فقه و اصول معظم له بهرهمند شده و بخش وافری از اصول کمتر از یک دوره) و بخشهایی از فقه (کتاب الصوم) را در حضورشان آموزش دیدم و تقریرات درسهای خارج ایشان را تأليف نمودهام که به نام «بدایع الاصول» به چاپ رسیده است.
آنچه ذکر شد سوای نکات علمی، تحقیقات سودمند، آموختنیهای فراوان و افاضات و افادات اسلامی و قرآنی اخلاقی و معنوی، در علوم و فنون مختلف و دانشهای گوناگون عقلی و نقلی بی شماری است که در طول دوران مصاحبت و معاشرت با ایشان، سؤال نموده و جواب گرفتهام و یا ایشان به مناسبتی بیان داشته و یا در پاسخ دیگران ذکر فرموده و اینجانب استفاده نموده و برخی را به رشته تحریر کشیدهام. جزاه الله عني خير ما يجزي استاذأ عن تلامذته».
و هم ایشان در مقدمه چاپ جدید «الفوائد العلیة» استادش علامه بهبهانی مینویسد:
«سالها پیش، در جمع اعضای مجلس خبرگان رهبری - که من هم از آنها بودم و هستم - به محضر رهبر انقلاب اسلامی، حضرت امام سید علی حسینی خامنهای شرفیاب شدم و به محض اینکه نگاه مبارکشان به من افتاد، پس از احوالپرسی فرمودند: «امروز صبح مشغول مطالعه کتاب الفوائد العالیه سید بهبهانی بودم، اما در آن ارجاعات یا ذکر منابع و مصادری که کار بررسی و تأیید آن را برای مراجعهکنندگان آسان کند، نیافتم.» بنابراین به مقام رهبری - که سایهاش بر سرشان باد - گفتم: «این کتاب بیش از یک چاپ دارد. منظورتان کدام نسخه است؟
ایشان پاسخ دادند: آخرین نسخهای که در یک جلد چاپ و منتشر شده است. بنابراین، من به بررسی کامل کتاب از ابتدا تا انتها پرداختم، سپس وظیفه تأیید و تصحیح را به پسرم، عالم فاضل، نور چشمم، سید محمدرضا الشافی، واگذار کردم تا شخصاً آن را انجام دهد. من شخصاً بر این امر نظارت داشتم. یک سال بعد، جلد اول را به حضرت امام رهبر تقدیم کردم و ایشان آن را بررسی کردند و از آن و آنچه در آن انجام داده بودند، راضی بودند. سپس، یک سال بعد، "سال اول و دوم، تمام کتاب را به ایشان - که سایهاش مستدام باد - نشان دادم و ایشان از آن خوشحال شدند و با خوشحالی و مژده از من پذیرفتند و برای من و فرزند عزیزم - که خداوند متعال او را حفظ کند - دعا کردند..." بسیار جای تعجب است که حضرت رهبر، با دیدن من، به یاد مطالعه این کتاب ارزشمند افتادند و از پیوند نزدیک بین من و استاد، پیوند شاگردی و دانشآموزی، آگاه بودند، تا جایی که از چاپ قدیم کتاب انتقاد کردند، و اینکه این چاپ کتاب آخرین چاپ از چاپهای متعدد آن تا به امروز است. خداوند سایهی سرورمان امام خامنهای را تا ظهور حضرت قائم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مستدام بدارد.»
آیتالله شفیعی در اهواز به تدريس علوم قرآنی، سلسله درسهايی درباره ولايت فقيه و اخلاق اسلامی برای اعضای سپاه پاسداران و ديگر ارگانها پرداخت.
وی پيش از پيروزی انقلاب اسلامی، با برنامهريزی با جوانان و بازاريان مبارز به فعاليت واداشتن روحانيت اهواز برای مبارزه با رژيم و تشكيل جلسات جامعه روحانيت و تحرير و تنظيم عليه رژيم به مبارزه عليه رژيم ستمشاهی پرداخت.
آيتالله شفيعی پس از پيروزی انقلاب اسلامی با عضويت در هيئت ۱۷ نفری به سرپرستی آيت الله خزعلی برای سامان دادن به مشكلات اهواز كه در آغاز پيروزی انقلاب اسلامی از سوی امام خمينی(ره) تعيين شد.
وی با استمرار در فعاليتهای عمومی روحانيون از جمله تدريس خارج فقه و اصول، اقامه نماز جماعت، تبليغ و سخنرانی، رتق و فتق امور مردم به فعاليت مشغول گردید و چندین دوره نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری شد.
سرانجام این فقیه مجاهد و ابوالشهید در تاریخ هفتم رجب 1447ق برابر با هفتم دی 1404 شمسی به اجدادطاهرینش پیوست.
از جمله آثار این فقیه مجاهد:
الف: کتابهای فارسی
1. درسهایی از جهاد اسلامی 2. چاپ اول مجلس شورای اسلامی 3. احکام ثانویه 4. نماز درس زندگی 5. چهار گفتار 6. روش فقهی و اصولی شیخ انصاری کبیر 7. حکومت اسلامی یا نظام ولایت فقیه 8. مقدمات اخلاق اسلامی 9.از گوشه و کنار تاریخ 10. راهنمای ساعات شرعی استان خوزستان11. اعلم و أفقه از نگاهی دیگر 12. مجموعه إستفتائات، (جلد ۱ و ۲) 13. فقه الحج و العمره 14. مهدی موعود ذخیره الهی 15. وحدت مرجعیت و رهبری 16. نماز درس بندگی 17. درسهایی از قواعد فقه چاپ اول 18. گفتگوی صمیمانه (جلد ۱ و ۲) 19. بیان و تبیان در علوم قرآن 20. شرح دعای سحر 21. مذاکرات و مناظرات 22. فاطمه، یادگار نبوت 23. گذری بر زندگانی استاد علامه محقق حضرت آیت الله العظمی بهبهانی 25. عباد الرحمن 26. رهپویان و رهپویان 27. شناسنامه چهارده معصوم(علیهم السلام) 29. تفسیر فاتحه الکتاب
ب: کتابهای عربی
30. مشروعية ولاية الفقيه 31. الإحتكار 32. الأعلميه (في الحاكم الإسلامي و في مرجع التقليد 33. بدايع الأصول 34. دروس و بحوث في الفقه الجعفری (جلد ۱ و۲) 35. افادات الأعلام
حجت الاسلام والمسلمین امرالله شجاعیراد، پژوهشگر و استاد حوزه
انتهای پیام