صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۲۵۶۴۰
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۸
سیدعباس عراقچی:

وزیر امور خارجه در همایش بین‌المللی «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ دیپلماسی و مقاومت» تأکید کرد که میراث این فرمانده شجاع و استراتژیک، الگویی جامع برای سیاست خارجی ایران و محور مقاومت منطقه‌ای است و دیپلماسی جمهوری اسلامی باید با تکیه بر قدرت ملی و گفتمان‌سازی ادامه یابد.

به گزارش ایکنا، سیدعباس عراقچی صبح امروز در همایش بین‌المللی «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی؛ دیپلماسی و مقاومت» که در مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه برگزار شد، با قدردانی از برگزارکنندگان این همایش، به‌ویژه زینب سلیمانی و همکارانش در این مرکز، گفت: حاج قاسم معمار محور مقاومت در منطقه بود و آثار این معماری فراتر از سیاست‌های جاری و رویکردهای اجرایی در سیاست خارجی نمایان است. تفکر او، که تجلی آرمان‌های انقلاب اسلامی و اصول قانون اساسی است، منبعث از بنیان نظری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و این سیاست را باید دیپلماسی مقاومت‌محور نامید.

وی با بیان اینکه دیپلماسی موفق ترکیبی از شجاعت و تدبیر است، گفت: دیپلماسی بدون بهره‌گیری از فنون مناسب، نه نظم می‌گیرد و نه تلاش‌ها به نتیجه می‌رسد. مذاکره هنر دیپلماسی است و تقویت آن به معنای کاهش هزینه‌ها، نهادینه‌سازی دستاوردها و پیروزی در صلح و جنگ است. البته دیپلماسی به‌تنهایی کافی نیست؛ قدرت ملی تعیین‌کننده است.

وزیر امور خارجه توضیح داد: قدرت ملی جایگاه یک کشور را در نظام جهانی مشخص می‌کند و بدون آن، دیپلماسی نمی‌تواند منافع ملی تولید کند. توانمندی‌های ملی هستند که منافع کشور را تولید، تکثیر و صیانت می‌کنند. در نظام آشوب‌زده جهانی، نمی‌توان نگاهی تک‌بعدی به قدرت داشت. یکی از وجوه مهم قدرت، توان گفتمان‌سازی است.

متن کامل سخنرانی وزیر امور خارجه به شرح ذیل است:

در سالگرد شهادت سردار بزرگ، شهید سپهبد قاسم سلیمانی، اجازه دهید نه از خود او، که از «میراث او» برای سیاست خارجی سخن بگویم. حاج قاسم معمار «محور مقاومت» در منطقه بود، اما تأثیرات این معماری بسیار فراتر از سیاست‌های جاری و رویکردهای اجرایی در سیاست خارجی خود را نشان داده است.

به اعتقاد من، تفکر حاج قاسم که خود تجلی آرمان‌های انقلاب اسلامی و اصول حاکم بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، منبعث از بنیان نظری و مبناییِ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است که نام آن را باید «دیپلماسی مقاومت‌محور» گذاشت.

دیپلماسی موفق و کارآمد، ترکیب مناسبی از شجاعت و تدبیر در تعامل با دیگران است. بدون استفاده از فن دیپلماسی، نه ارتباطات نظم و نسق می‌گیرد و نه تلاش‌ها برای اعتلای قدرت در ابعاد مختلف به ثمر می‌رسد. مذاکره هنر دیپلماسی است و تقویت دیپلماسی به معنای کاستن از هزینه‌ها، نهادینه کردن دستاوردها و پیروزی در صلح و جنگ است. اما دیپلماسی، به تنهایی راه به جایی نمی‌برد.

آنچه در دیپلماسی تعیین‌کننده است «مؤلفه‌های قدرت ملی» هستند. قدرت ملیِ یک واحد سیاسی، جایگاه آن واحد را در سیستم جهانی مشخص و محدوده رفتاری آن را تعیین می‌کند. بازیگری که توانمندی‌های او در تراز منطقه‌ای یا جهانی نیست، نمی‌تواند در جریان دیپلماسی به اهداف خود برسد. دیپلماسی نمی‌تواند از «هیچ» برای کشور منافع تولید کند، بلکه این توانمندی‌های ملی هستند که منافع ملی را تولید، تکثیر و محافظت می‌کنند.

در نظام آشوب‌زده کنونی که بازیگران تلاش دارند در اشکال مختلف به کسب، حفظ، افزایش و نمایش قدرت در ابعاد مختلف بپردازند، نمی‌توان نگرش یا نگاه تک‌بعدی به قدرت و مؤلفه‌های آن داشت. قدرت ملی در اشکال مختلفی بروز و ظهور می‌یابد، اما یک وجه قدرت وجود دارد که کمتر به آن پرداخته شده است: «قدرت معنایی»، که مهم‌ترین مولفه آن توان گفتمان‌سازی است.

گفتمان عبارت از یک مجموعه فکری منسجم و منظم است که بر مبنای ارزش‌ها، ادراکات، فرهنگ و اعتقادات یک جامعه ارائه می‌شود و آن را به ادبیات رایج جامعه و زندگی مردم وارد می‌کند. گفتمان غالب در هر جامعه با جهت دادن به نظام‌های فکری و مدیریتی بر سرنوشت مردم و کشور تأثیر می‌گذارد. کشورهایی که در راستای اهداف خود گفتمان‌سازی مناسب انجام می‌دهند، با سرعت بیشتری به اهداف خود نایل می‌شوند.

برخی کشورها قادرند در سطح منطقه‌ای و یا حتی بین‌المللی و جهانی گفتمان‌سازی کنند و در یک فرآیند اقناع‌سازی منطقه‌ای یا بین‌المللی، گفتمان مورد نظر خود را به گفتمان غالب تبدیل کرده و اهداف خود را در سطحی فراملی به پیش ببرند. «گفتمان انقلاب اسلامی» و «گفتمان مقاومت» از مهم‌ترین گفتمان‌سازی‌های جمهوری اسلامی ایران در سطوح ملی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده است.

«دیپلماسی مقاومت‌محور» مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می‌دهد و «محور مقاومت» یکی از ابعاد آن است. سردار سلیمانی، تجسم عینی و عملیاتی مقاومت بود و حضور استوار و حکیمانه‌اش در جبهه‌های دفاع از ایران و امت، به‌تنهایی سنگری استوار در برابر امواج خروشان تهدیدات و توطئه‌ها ایجاد کرد.

او با بصیرتی عمیق دریافته بود که امنیت حقیقی و پایدار، تنها در پناه دیوارهای بلند و زرادخانه‌های تسلیحات به دست نمی‌آید، بلکه در اراده‌های استواری ریشه دارد که در سایه ایمان و ایثار، در برابر هر تهدید و توطئه‌ای تاب و توان ایستادگی دارند. این اراده و ایمان است که افراد و ملت‌ها را در برابر هر زورگویی و طراحی شوم تاب‌آور نموده و توان ایستادگی می‌بخشد.

از این منظر، میراث گران‌سنگ سردار سلیمانی، منحصر به برنامه‌ریزی‌های دقیق عملیاتی و پیروزی‌های میدانی نبود؛ او با نگاهی استراتژیک و فراملی، گفتمان مقاومت را از حصار مفاهیم نظری و شعاری خارج ساخت و آن را به یک قدرت ملموس، مؤثر و دگرگون‌کننده در معادلات در جغرافیای حساس و پرالتهاب خاورمیانه و غرب آسیا تبدیل کرد. او ثابت کرد مقاومت، یک "انتخاب" راهبردی و تنها راه ممکن برای ملت‌هایی است که کرامت خود را بر هر چیز دیگری مرجح می‌دانند.

دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان یک دیپلماسی مقاومت‌محور، همواره کوشیده است تا پیام عدالت‌خواهی، استکبارستیزی، دفاع از حقوق محرومان و ملت‌های تحت ستم را که شالوده و جوهره گفتمان مقاومت است، با زبانی دقیق، مستدل، متقاعدکننده و در چارچوب اصول حقوق بین‌الملل به گوش جامعه جهانی برساند.

امروز در برهه‌ای حساس از تاریخ جهان، که نظم بین‌المللی «قانون‌محور» به نظم بین‌المللی «زورمحور» تغییر شکل داده و تفکر «صلح از طریق زور» بر «صلح از طریق دیپلماسی» غلبه می‌کند و در یک کلام «قانون جنگل» مجدداً بر نظام بین‌الملل حاکم می‌شود، این ماهیت سلطه‌ستیز و عدالت‌خواهانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، پابرجاتر و پرطنین‌تر از گذشته، همچنان در مقابل سلطه‌طلبان زورمحور ایستاده و ندای حق‌طلبی را زنده نگاه داشته است.

رمز بقا، تأثیرگذاری و موفقیت در این مسیر پرچالش و پرمانع، در یک مفهوم کلیدی و حیاتی نهفته است: مقاومت و تاب‌آوری. بدون استقامت، هیچ آرمان بلند عدالت‌خواهانه‌ای به مقصد نمی‌رسد و هیچ حرکتی در برابر استیلاطلبی قدرت‌های زورگو دوام نمی‌آورد.

به‌جرأت می‌توان گفت که امروز مهم‌ترین مسئله در سیاست داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران، حفظ، تقویت و عمق‌بخشی به این تاب‌آوری و استقامت همه‌جانبه است. اما مهم آن است که مفهوم مقاومت را نباید و نمی‌توان تنها در وجه نظامی دید؛ بلکه تجلیات متفاوت و متنوع آن در حوزه‌هایی چون اقتصاد مقاومتی، دیپلماسی فعال و هوشمند، پایداری فرهنگی و هنری، پیشرفت علمی و فناوری، قدرت نرم و رسانه‌ای و دیگر حوزه‌ها، باید با رویکردهایی خلاقانه و متناسب مورد توجه قرار گیرد.

مقاومت اقتصادی به معنای کاهش وابستگی، تقویت تولید داخلی، توسعه روابط اقتصادی، متنوع‌سازی منابع و عبور از اقتصاد تک‌محصولی است. مقاومت فرهنگی به معنای صیانت از هویت، مقابله با تهاجم نرم و تولید علم و اندیشه بومی است. مقاومت در عرصه دیپلماسی، به معنای عدم انحراف از منافع و اهداف ملی به‌رغم همه فشارها و مشکلات و هوشمندی در تعامل، تلاش برای شکستن انحصار ارتباطی و ارائه روایتی مستند و قانع‌کننده از مواضع حق‌محورانه خود به جهانیان است.

این نگاه جامع، مقاومت را از یک استراتژی صرفاً دفاعی به یک الگوی پیشرونده و سازنده برای توسعه ملی و تأثیرگذاری منطقه‌ای ارتقا می‌دهد. قلب تپنده، کانون اصلی و محور اخلاقی کل جریان مقاومت، بدون تردید، مقاومت در برابر اشغالگری تاریخی، توسعه‌طلبانه و نژادپرستانه رژیم صهیونیستی است. این مقاومت، پاسخی مشروع، قانونی و انسانی به دهه‌ها اشغال زمین، آوارگی ملت، نقض سیستماتیک و فاحش حقوق بشر، کشتار کودکان، تخریب خانه‌ها و اعمال سیاست‌های آشکار آپارتاید است. تجربه تاریخ معاصر به روشنی نشان داده که هیچ ابتکار و گزینه‌ای، بدون وجود یک قدرت بازدارنده مردمی و میدانی، راه به جایی نبرده و نخواهد برد.

امروز، مقاومت فلسطین، به‌ویژه با تکیه بر توان خود، از یک کنش محلی و انفرادی فراتر رفته و به یک بازیگری تعیین‌کننده، اثرگذار و تغییردهنده معادلات امنیتی و سیاسی در کل منطقه تبدیل شده و توهم شکست‌ناپذیری رژیم صهیونیستی را برای همیشه باطل کرده است.

جمهوری اسلامی ایران، به حمایت اخلاقی، سیاسی و قانونی خود از گفتمان مقاومت ادامه خواهد داد. برخلاف بسیاری از تصورات که آینده منطقه را با سلطه بی‌چون و چرای رژیم صهیونیستی ترسیم می‌کنند، واقعیات منطقه و جهان نشان می‌دهد که مقاومت به یک واقعیت ژئوپلیتیک انکارناپذیر و یکی از بازیگران اصلی و اثرگذار در شکل‌دهی به نظم آینده خاورمیانه تبدیل شده است؛ نظمی که باید مبتنی بر اراده آزاد مردم منطقه، احترام به حاکمیت ملی کشورها، عدالت و همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه و نه بر اساس تحمیل، زورگویی و طراحی قدرت‌های فرامنطقه‌ای باشد.

در این مسیر طولانی و پرافتخار، راه شهید سلیمانی، راه عقلانیت، ایثار، تدبیر و مقاومت فعال و هوشمند، چراغ هدایت و نقشه راه ماست. ما با اقتدا به این اسوه‌ها، با اعتماد به خدا و تکیه بر قدرت مردم، مسیر خود را ادامه خواهیم داد. یاد و نام سردار سلیمانی پاینده است.

 

انتهای پیام