به گزارش ایکنا، عنوان «معامله قرن» به زبانی ساده عبارت است از فروش سرزمین تاریخی فلسطین به صهیونیستها و به رسمیت شناختن دولت یهود در کل فلسطین تاریخی و همچنین، ایجاد روابط رسمی میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی بدون آنکه دولتی فلسطینی تشکیل شود.
معامله قرن طرح دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای حل مسئله فلسطین است که نسبت به طرحهای دولتهای گذشته آمریکا، که با عنوان «روند صلح خاورمیانه» معرفی شده بودند، تفاوتهایی بنیادین دارد. مهمترین تفاوت آن این است که ترامپ اساس طرح خود را بر مسائل و انگیزههای اقتصادی بنا گذاشته است، در حالی که طرحهای دولتهای گذشته آمریکا برای فلسطین همگی سیاسی بودند.
کمی بعد از آنکه دونالد ترامپ از طرح خود درباره آینده اسرائیل و فلسطینیان موسوم به معامله قرن پردهبرداری کرد، نقشهای را منتشر کرد که وضعیت اسرائیل و فلسطین بر اساس این طرح در آن مشخص شده است. بر اساس این نقشه، کل کشور آینده فلسطین، به استثنای ۱۲ کیلومتر مرز نوار غزه و مصر و فلسطین اشغالی، مرز مشترکی با هیچ کشور خارجی دیگر نخواهد داشت و عملاً کشور آینده فلسطین در دل اسرائیل خواهد بود. به همین منظور خبرگزاری ایکنا درباره جزئیات، ابعاد و اهداف طرح آمریکایی موسوم به «معامله قرن» گفتوگویی تفصیلی با «حکم امهز»، تحلیلگر لبنانی و کارشناس ارشد مسائل ایران و غرب آسیا، انجام داده که بخش نخست این گفتوگو تقدیم میشود.
ایکنا ــ در ابتدا درباره ابعاد و اهداف معامله قرن توضیحاتی دهید و میتوان گفت که در این طرح امتیازاتی به فلسطینیان داده شده است؟
در ابتدا باید بگویم که در این طرح به هیچ وجه امتیازاتی از سوی رژیم اسرائیل به فلسطینیان داده نمیشود و به ضرر فلسطین است و در نتیجه هرچه در این معامله حاصل شود به سود رژیم صهیونیستی خواهد بود. در این طرح چند نکته قابل تأمل وجود دارد که نکته اول این است که معاهدات بینالمللی گذشته درباره صلح در سرزمین فلسطین منطبق بر تشکیل دو دولت فلسطین و اسرائیل براساس مرزهای سال 1967 بود، اما ترامپ در معامله قرن خود همه معاهدات بینالمللی حتی قرارداد بازگشت آوارگان فلسطینی را زیر پا گذاشته و به همین دلیل کرانه باختری بر اساس این طرح تقسیم میشود.
بنابراین، بر اساس این طرح، پناهندگان حق بازگشت به سرزمین خود را ندارند. بنابراین این طرح همه قراردادهای بینالمللی درباره حل و فصل منازعات از طریق تشکیل دو دولت را لغو میکند، درحالی که ما فلسطین تاریخی را که از نهر تا بحر ادامه دارد به رسمیت میشناسیم و این امر را قطعی میدانیم.
نکته دوم، هر توافقنامهای که بین دو طرف امضا میشود دوطرفه است، اما در این توافقنامه توافق یکطرفه و علیه طرف دیگر بوده است و این طرح که از سوی ترامپ و بنیامین نتانیاهو مطرح شده، بدون مشارکت طرف فلسطینی اعلام شده است و همه فلسطینیان با هر گرایش و اعتقادی در برابر طرح معامله قرن موضعگیری واحدی دارند.
نکته سوم اینکه کسانی که این معامله را تأیید میکنند، شامل آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای عربی همچون عربستان، امارات و بحرین است و در سطح بینالمللی این طرح با توجه به قطعنامههای بینالمللی شورای امنیت به طور کامل رد شده است.
براساس نقشه ترامپ، کرانه باختری به «ارخبیل»(مجمع الجزایری) متشکل از جزیرههای جدای از یکدیگر تبدیل خواهد شد که به وسیله پلها و تونلهایی ارتباط خواهند یافت. همچنین، قرار است حدفاصل میان غزه و کرانه باختری تونلی حفر کنند، اما اسرائیل این تونل را خطری برای خود میداند و میگوید که ممکن است از طریق این تونل قاچاق سلاح صورت گیرد. به همین دلیل از مقامات فلسطینی خواسته که جنبشهای حماس و جهاد اسلامی را خلع سلاح کنند. مرزهایی که در نقشه ترامپ به دور فلسطین کشیده شده به رنگ آبی است. این مرزها واقعی نیستند، بلکه خیالیاند که نیروهای اسرائیلی بر آن مسلط خواهند شد و فلسطین باید هزینه نگهبانان اسرائیل را نیز بپردازد.
بر اساس نقشه ترامپ، دولت فلسطین هیچ مرزی با کشورهای عربی مثل لبنان، سوریه و اردن نخواهد داشت، اما اسرائیل قرار است در مقابل مناطقی که از فلسطینیان غصب میکند، یک منطقه صنعتی و یک منطقه کشاورزی در جنوب سرزمینهای اشغالی، که کاملاً بیابانی است، به فلسطینیان بدهد. نکته جالب اینکه نوار مرزی این دو منطقه نیز، که با مصر هممرز است، همچنان در اختیار رژیم صهیونیستی خواهد بود.
حال این مسئله مطرح است که صهیونیستها از غزه چه میخواهند؟ اینها میخواهند غزه تحت سلطه مصریها قرار گیرد و در نتیجه اسرائیل مشکلات غزه را به مصریها محول کند. صهیونیستها همچنین در طی 5 سال میخواهند در عوض غصب سرزمینهای فلسطین، اماکن تفریحی به فلسطینیان اختصاص دهند.
براساس نقشه ترامپ، منطقه شمال بحرالمیت(دریای مرده) نیز به اراضی اشغالی فلسطین میپیوندد. این منطقه به نام «غور الاردن»(دره اردن) نامیده میشود که به اسرائیل خواهد پیوست. در حالی که تاکنون همه این مناطق بر اساس توافقنامه اسلو از آن فلسطینیان بوده است. بنابراین اینکه میگویند دولت فلسطین تشکیل میشود، تنها اسم دولت را بر آن میگذارند، در صورتی که این دولت هیچ اختیاراتی ندارد.
پناهندگان فلسطینی که میخواهند به کشورشان بازگردند، در طرح معامله قرن سه انتخاب دارند، یا اینکه در سرزمینی که به آن پناه بردهاند بمانند و اوراق هویت خود را دریافت کنند، یا اگر بخواهند بازگردند، به مناطق اشغالی فلسطین بازگردند و انتخاب سوم آن است که اگر بخواهند به مناطق فلسطینی بازگردند، به خود فلسطین بازنگردند بلکه به کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی بروند. چرا که هریک از این کشورها قرار است طی 5 سال، 5 هزار فلسطینی را از خارج بپذیرند. بنابراین بازگشت فلسطینیان انجام نخواهد شد و نقشه ترامپ نیز هیچ ارتباطی با توافقنامههای بینالمللی نخواهد داشت