صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۰۱۰۷۱
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۲۷
دفتر غزل / ۲۷

شب‌های رمضان فرصت متعالی پیوند با سخن و عمل نیک است؛ مناجات، راز و نیاز و گاه شعر و متون ادبی که حال ما را به بهترین حال نزدیک می‌کند. خبرگزاری ایکنا به انگیزه بهره‌مندی بیشتر مخاطبان عزیز از این شب‌ها؛ هر شب یک پادکست با صدای ساعد باقری و با عنوان دفتر غزل تقدیم شما خوبان می‌کند. بخش بیست و هفتمین دفتر را با غزلی از کلیم کاشانی می‌شنویم.

نه گل شناسم ، نه باغ و بوستان بی تو
که دیده در نگشاید به این و آن بی تو

ز خضر گیرم و ریزم به خاک آب حیات
به زندگی شده ام بس که سر گران بی تو

در این بهار ، چو گل از سفر تو هم باز آی
ببین چه می‌کند این چشم خون‌فشان بی تو

کجاست فرصت آن کز فراق شِکوه کنم ؟
به غیر نام تو نگذشته بر زبان بی تو

به جام و ساغر ما قطره‌ای نمی‌افتد
اگر نشاط ببارد ز آسمان بی تو

گمان برند که من نیز با تو همسفرم
چنین که می‌روم از خویش هر زمان بی تو

کلیم کاشانی

انتهای پیام
مطالب مرتبط