صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۱۵۲۹۸
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۲
هدیه استاد شهریار به مناسبت عید غدیر؛

به مناسبت فرارسیدن عید سعید غدیر خم، فیلم قدیمی از شعرخوانی استاد محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار در مدح امیرالمؤمنین (ع) ارائه می‌شود. استاد شهریار این شعر را به مناسبت عید سعید غدیر سروده است.

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

باَبی اَنتَ و اُمّی

گوئیا هیچ نه همی بدلم بوده نه غمی

باَبی اَنتَ و اُمیّ

تو که از مرگ و حیات این همه فخر و مباهات

علی ای قبله حاجات

گوئی آن دزد شقی تیغ نیالوده به سمی

باَبی اَنتَ و اُمی

گوئی آن فاجعه دشت بلا هیچ نبوده است

درِ این غم نگشوده است

سینه هیچ شهیدی نخراشیده به سُمی

باَبی اَنتَ و اُمی

حق اگر جلوه با وجه اتم کرده در انسان

کان نه سهل است و نه آسان

به خودِ حق که تو آن جلوه با وجه اتمی

باَبی اَنتَ و اُمی

منکر عید غدیر خم و ان خطبه و تنزیل

کر و کور است و عَزرائیل

با کر و کور چه عید و چه غدیری و چه خمی

باَبی اَنتَ و اُمی

در توّلا هم اگر سهو ولایت!چه سفاهت

اف بر این شم فقاهت

بی ولای علی و آل چه فقهی و چه شمی؟

باَبی اَنتَ و اُمی

تو کم و کیف جهانی و به کمبود تو دنیا

از ثُری تا به ثریا

شر و شور است و دگر هیچ نه کیفی و کمی

باَبی اَنتَ و اُمی

آدمی جامع جمعیت و موجود اتم است

گر به معنای اعم است

تو بهین مظهر انسان به معنای اعمی

باَبی اَنتَ و اُمی

چون بود ادم کامل غرض از خلقت آدم

پس به ذریه آدم

جز شما مهد نبوت نبود چیز مهمی

باَبی اَنتَ و اُمی

عاشق تست که مستوجب مدح است و معظم

منکرت مستحق ذم

و ز تو بیگانه نیارزد نه به مدحی و نه به ذمی

باَبی اَنتَ و اُمی

بی تو ای شیر خدا سَبحه و دستار مسلمان

شده بازیچه شیطان

این چه بوزنیه که سرها همه را بسته به دمیّ

باَبی اَنتَ و اُمی

لشکر کفر اگر موج زند در همه دنیا

همه طوفان همه دریا

چه کند با تو که چون صخره صما و اصمی

بابی انت و امی

یا علی خواهمت آن شعشعه تیغ زرافشان

هم بدو کفر سرافشان

بایدم این لَمَعان دیده، ندانم به چه لِمی

باَبی اَنتَ و اُمی

انتهای پیام