به گزارش ایکنا، حشمتالله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته 5 آذر در برنامه تلویزیونی «هدی»، که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح بخشهایی دیگر از نهجالبلاغه پرداخت.
گزارشی از سخنان قنبری را بخوانید؛
اگر از قوانین الهی و اوامر مردان الهی بهرهمند نباشیم، نسخههای زمینی خیلی کارکرد پیدا نمیکند و دستکم تا امروز این نسخهها دستاورد خاصی نداشته است، اما در مورد جمعآوری خراج و گردآوری مالیات، اوامر امیرالمؤمنین(ع) برای مالک بن حارث نخعی درباره کم و کیف جمعآوری خراج و هزینهکرد مالیات اینگونه بود که از نگاه امام(ع) هم جمعآوری عادلانه و هم هزینه کردن حکیمانه و همراه با رعایت مصالح و آرامش و امنیت مؤدیان مالیاتی یک اصل اساسی است. همچنین مردم باید تمکین کنند؛ چون نتیجه آن عمران و آبادانی کشور است و رونق اقتصادی و معیشتی برای مردم حاصل میشود و داد و ستد اقتصادی و عادلانه موجب میشود که جامعه برخوردار و دولت متمکن پدید آید.
ذیل تعامل و رفتار دریافت و پرداختی میان دولت و مردم، وظایف مشترکی هم وجود دارد و آن این است که هم مردم رعایت حال دولت را بکنند و هم دولت رعایت حال مردم را بکند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود که یک وقت مردم میآیند و از وضعیت اقتصاد و معیشتشان شکایت میکنند. حال اگر آمدند و به خاطر بار مالیات و خراج اظهار ناراحتی کردند و گفتند که به ما زیاد بستهشده بنا را بر این نگذار که اشتباه میگویند. به طور طبیعی اینطور است که میزان پرداخت مالیات برای همه یکسان نیست و این در همه سطوح معنا و مفهوم پیدا میکند. امام(ع) فرمود که اگر آنان اظهار ناراحتی کردند یا ضرورتهایی برای آنها پیش آمد، تمامی وسع و ظرفیت دولت را صرف اصلاح امور آنها کن.
در شرایط عادی مردم متمکن، دولت مقتدر را به وجود میآورند اما وقتی که گلایهای باشد باید رسیدگی شود و در هیچ حالتی دولت حق منت گذاشتن بر مردم را ندارد. شاید یکی از مهمترین نکاتی که امام متقیان(ع) بیان میکنند اعتقاد به مؤدیان مالیاتی باشد. میگوید که اگر آمدند و شکایت کردند، این را قبول کن و دیگر اینکه اظهارات آنها را مبنای دریافت قرار بده؛ یعنی از سرجمع عبارت امام(ع) اینطور استفاده میشود که حسن سلوک مقامات و کارگزاران نظام اسلامی با مردم از مهمترین عوامل تربیتی در اصلاح رفتار اجتماعی است؛ یعنی دولت باید خصوصیت ممتازی داشته باشد و اگر از مردم مالیات میگیرد، با نوع رفتار و شیوه برخورد او مردم تربیت شوند.
این دستور یعنی اینکه مؤدی مالیاتی یک بدهکار بدنام نیست و ممیزان و حسابرسان حق ندارند که چنین نگاهی داشته باشند و این افراد ناظران الهی نیستند و حق ندارند در برابر مردمی که بار سنگینی روی گرده آنها افتاده است برخورد بدی از خود نشان دهند؛ چون این جمعیت مولد ثروت هستند و دولت مقتدر را به وجود میآورند و نباید نسبت به آنان رفتار طلبکارانه وجود داشته باشد، زیرا یک عمل زشت است. مشکل اساسی ما همین طلبکاری است و هیچ وقت توجه نمیکنیم که ببینیم بدهکاری ما کجاست. از تمام ذرات هستی طلبکاریم، بدون اینکه از خودمان توقع داشته باشیم و این باعث میشود که هم زندگیمان و هم زندگی دیگران با تلخی بگذرد. در جمعآوری خراج نیز همینطور است. در برنامهریزیهای اقتصادی و عمرانی دولت باید رد پای درآمد مردم معلوم باشد؛ چون سبب رونق اقتصادی و امید میشود. مردم باید اثر وضعی پرداختهایشان را در فعالیتهای عمرانی و خدماتی دولتها ببینند. رفتار غیرمنصفانه از جانب دولتها در برابر مؤدیان مالیاتی موجب تبعیض بین مردم میشود و باعث ناکارآمدی دولتها در اعمال نظارت دقیق در جمعآوری مالیات خواهد شد.
توجه کنیم که سرمایهداری بد نیست، بلکه سرمایهخواری بد است. کسانی که ثروتهای بادآورده را به دست میآورند به هر شکل ممکن، از مَفَرهای قانونی پرداخت مالیات فرار میکنند و اگر نظام عادلانه نباشد، همین دانهدرشتها موجب تبعیض میشوند؛ چه اینکه از مسئولان دریافت مالیات راهنمایی میگیرند که مالیات پرداخت نکنند. اگر این جنس آدمها را پیدا کنید، میبینید که راههای فرار مالیاتی را از عمال دولت یاد میگیرند که تبدیل به فساد میشود. در نتیجه دست دولت در حقوق کارمندان و کارگران است و قبل از پرداخت حقوق، مالیاتشان کم میشود، اما برخی از پرداخت مالیات فرار میکنند.
امر دولت و کشور را نباید روی دوش کارمندان و کارگرانی گذاشت که حداقل بهرهمندی را دارند. درآمدهای مالیاتی کارمندان و کارگران نمیتواند نیازهای دولت را برطرف کند و به عمران و آبادانی کشور رونق ببخشد. گاهی اوقات یکی از اینهایی که از کشور فرار میکنند باید به اندازه کل کارکنان دولت مالیات بدهند اما نمیدهند و فرار میکنند. همین امر موجب میشود که دولت فعالیتهای عمرانی را متوقف کند و وقتی مردم اینها را میبینند ناامید میشوند. وقتی دولت میبیند کار پیش نمیرود به سرمایههایی مانند نفت و گاز دستاندازی میکند، اما اینطور نیست که بتوان این کار را کرد و این شیوهها از زشتترین انواع زمامداری است.
دستاندازی به منابع بین نسلی یک عمل خائنانه است؛ چون خاطر زمامداران جمع میشود که درآمد بادآوردهای دارند و دیگر وصول مطالبات دولت از میان سرمایهخواران موضوعیت پیدا نمیکند. علت اینکه نظام مالیاتی ما اصلاح نمیشود این است که دولت احساس نیاز نمیکند. جمعآوری مالیات و خراج از اقشار متوسط نیز با جدیت قاطعتری انجام میشود و ملاحظه نمیکنند و نتیجهاش نارضایتی از نظام و دولت اسلامی است. باید معیشت کارمند بگذرد و دست و بال و روح او برای انجام کار باز باشد. اگر اینها را از کارمند بگیرید، او به تمام کائنات بدبین میشود. نمیتوانید به زور به کارمند بگویید دوستتان بدارند. این دوست داشتن ملزوماتی میخواهد که از نگاه امیرالمؤمنین(ع) و دین، در اختیار ماست اما به آنها عمل نمیکنیم.
همچنین هزینه کردن اموال بین نسلی سرنوشت آینده فرزندان این کشور را دچار مخاطره میکند و این نسل ادامه پیدا میکند، اما استفاده و بهرهبرداری از ذخایر و خزانههای خدادادی، زمانی توجیه دارد که دولتها بتوانند این را تبدیل به سرمایهگذاری پایدار کنند. بنابراین برداشت از ذخایر استراتژیک باید تبدیل به سرمایهگذاری شود نه هزینههای جاری. علاوه بر این اگر طبع دولت به برداشت از ذخایر انس گرفت، تنبلی و اسراف و تجملگرایی رایج میشود. اگر با دهها دستگاه مزاحم در مسیر ارائه خدمات مردم دستاندازی ایجاد نشود، مردم تبدیل به مولد میشوند و نیازی به یارانه ندارند. فردی کارخانه دارد اما یارانه هم میگیرد، در حالی که یارانه برای مردم است و تربیت امام زمانی این است که مردم اهل کرامت باشند و در فقر زندگی نکنند و شریک در مال و دارایی دیگران بر پایه مبانی دین و محکمات اسلامی باشند، نه اینکه برخی از متمکنین این پول را بردارند و بگویند که برای امام زمان(عج) است. این اصلاً حرف منطقیای نیست. امام متقیان(ع) میفرماید که مالک، اگر اینطور رفتار کنی، پایگاه تو متزلزل میشود و ممکن است مردم به اجبار تو را تحمل کنند، اما در بزنگاهها تو را تنها میگذارند. سپس میگوید که مالک، مردم پایه و مبنا هستند و کار دولت هرگز به سامان نمیرسد مگر اینکه به مردم احترام بگذارد و مردم را اصلیترین و شریفترین و لطیفترین موجودیت حاکم بر خودش فرض کند و منطبق با آن برای ارائه خدمت به مردم خالصانه و خاضعانه وارد عمل شود.
همچنین امام(ع) فرمود: «وَ لایثْقُلَنَّ عَلَیک شَیءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَةَ عَنْهُمْ ...»؛ یعنی ای مالک، هیچ وقت مراعات حال مردم برای تو سخت نباشد. مردم گاهی اوقات طبقهطبقه معنا پیدا میکنند و همه مسئولیت دارند تا در برابر یکدیگر انجام وظیفه کنند؛ یعنی اگر شما رئیس اداره شدید و پاداش و اضافهکار کارمندتان یکی دو ساعت بیشتر شد، ملکوت شما به هم نریزد که بگویید چون این کارمند فلانقدر اضافهکار گرفته است، باید از ماه بعدش کم کنیم. اصلاً برخی مدیران زخممعده میگیرند که نیروی زیر دستشان بیشتر اضافهکار گرفته است. امام(ع) میگوید که نباید اینطور باشد و خطاب به مالک میفرماید که ای مالک، مردم اگر لذت میبرند تو بیشتر لذت ببر. چهاینکه اگر کارمند شما دریافت مناسبی نداشته باشد، نمیتواند ذهنش را درگیر کار کند و نیز امیرالمؤمنین(ع) میگوید که ای مالک، شما تمرین کن که هیچ وقت مراعات حال مردم برایت سخت نباشد.
انتهای پیام