به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن آیتالله سیدجعفر سیدان روز گذشته با محوریت تفسیر سوره شمس برگزار شد.
متن جلسه را در ادامه میخوانید؛
محور سوره شمس توجه به این حقیقت است که خداوند متعال پس از سوگندهای متعدد بیان کرده که رستگار کسی است که خودش را پاک کند، بیچاره هم کسی است که در بدیها فرو برود. این محور سوره است. بعد به عنوان استشهاد یک جریان نقل شده که ماجرای قوم صالح است. عرض شد تناسب ذکر این داستان با آیات قبل در این است که این داستان استشهادی برای آیات قبل است. همچنین عرض شد که نکته لطیفی در بیان حضرت امیر(ع) نسبت به قوم صالح نقل شده است که حضرت فرمودند یک نفر ناقه صالح را پی کرد ولی خدا به حساب همه آنها گذاشت. بنابراین باید رضایت و خشممان حساب داشته باشد، بیحساب کسی را دوست نداشته باشیم و بیحساب با کسی دشمنی نداشته باشیم.
در آیههای بسیار و متعدد قرآن کریم این مطلب آمده است که بسیاری از گرفتاریهای انسان بر اثر عملکرد خود او و نتیجه کار خود او است. البته خیلی از گرفتاریها هم آزمایش است و انسان دارد امتحان میشود چون یکی از سنتهای مهم الهی سنت امتحان است که در آیات فراوانی مطرح است از جمله آیه معروف سوره بقره که میفرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ». خود این بحث یک بحث مهم دینی است. پس گاهی گرفتاریها بر اساس آزمایش است ولی بسیاری گرفتاریها بر این اساس است که نتیجه عمل انسان به خودش برمیگردد و به خاطر گناهی است که مرتکب شده است.
یکی از سوالاتی که افراد دارند این است که با وجود مهربانی و قدرت خدا، چرا انسانها اینقدر گرفتاری دارند. در پاسخ باید بگویم گرفتاریها در این چند محدوده است؛ یک، گرفتاری بر اساس عملکرد خود انسان. خیلی از گرفتاریها بر اساس گناه و بدرفتاری خود انسان است. یک قسمت بر اساس آزمایش است، یک قسمت هم بر اساس سنت مهلت است. این عالم عالمی است که خدا به همه مهلت داده است، لذا ستمگر به کسی ستم میکند و فرد مظلوم ناراحتی میبیند. پس سنت مهلت سبب میشود افراد برخوردهایی با هم داشته باشند. گاهی هم گرفتاری بر اثر رعایت نکردن سنت خلقت است یعنی قوانینی که در خلقت است رعایت نشده است. اگر عمدا رعایت نشده است یعنی در واقع گناه شخص سبب بروز گرفتاری شده است ولی اگر غفلت داشته است به مسئله سنت آزمایش برمیگردد.
یک مورد که در آیات و روایات فراوان بیان شده این است؛ انسان توجه کند عملش در همین دنیا هم عکس العمل دارد. اگر دروغ گفته، خیانت کرده، کسی را آزرده، عمل نادرستی انجام داده است نتیجهاش را مشاهده میکند. در کتاب اصول کافی آمده است سه نفر رفیق بودند، یکی از آنها فهمید دو رفیقش در خانه هم هستند، او هم گفت بروم دوستانم را ببینم. آمد در خانهشان را زد، خادمشان گفت اینجا نیستند، او هم برگشت. آن دو به خادم گفتند چه کسی آمد؟ گفت فلانی بود. آن دو نفر خادم را توبیخ نکردند و با بیاعتنایی با رفیقشان برخورد کردند. پس از مدتی آن دو رفیق خواستند به جایی بروند ولی در راه، صاعقه زد و هر دو از بین رفتند. از ناحیه حضرت حق خطاب آمد جرم آنها این بود که به رفیقشان بیاعتنایی کردند. گاهی یک بیاعتنایی کردن بیجا یا یک حرکت نادرست یا مسخره کردن یک نفر چنین مجازاتی دارد.
به همین دلیل بسیار تاکید شده است مراقبت باشید گناه نکنید چه اینکه گناه پیامد بدی دارد. خیلی از گرفتاریها نتیجه گناهان ما است چنانکه قرآن میفرماید: «وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ». اینجا هم میفرماید: «فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا». قرآن کریم مکرر بر این مطلب تاکید دارد که افراد را به خاطر آلودگیها و گناهانشان عقاب کردیم.
حدیثی از امام باقر(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: «لا مُصِیبَهَ کَاسْتِهَانَتِکَ بِالذَّنْبِ وَ رِضَاکَ بِالْحَالَهِ الَّتِی أَنْتَ عَلَیْهَا». خیلی عجیب است! انسان باید گناهش را کوچک نشمارد چرا که هیچ مصیبتی به مانند سبک شمردن گناه نیست. اگر اینطور با گناه برخورد کند هیچ مصیبتی مانند آن نیست. وقتی انسان در مصائب به تکلیفش عمل کرد باطن آن مصیبت، رحمت میشود؛ چنانکه قرآن میفرماید: «أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» ولی اگر کسی گناهش را سبک بشمارد، نه تنها رحمت نیست بلکه هم موجب توقف در گناه میشود و هم آثار بدش را خواهد دید.
انتهای پیام