به گزارش ایکنا، اخیرا صوتی از عبدالله انوار، مترجم و نسخه‌شناس متبحر منتشر شده است که خاطره‌ای درباره واکنش علامه طباطبایی به تذکر حجاب به یک خانم آمریکایی بیان می‌کند که شنیدنش خالی از لطف نیست؛
من با آقای طباطبایی صحبت می‌کردم و آشنا بودم. او مرد شریفی بود و خیلی زحمت کشیده بود. پنجشنبه‌ها می‌آمد مؤسسه حکمت و فلسفه، من هم می‌رفتم و از آنجا با هم آشنا بودیم. چون ایشان به مطهری خیلی علاقه داشت و مطهری هم با من خیلی آشنا بود و ما آنجا با علامه صحبت می‌کردیم.
یک بار دو دختر خانمی آمده بودند آنجا و آن زمان حجاب خیلی مطرح نبود، زمان شاه بود. یکی از آن دخترها که آمریکایی بود، لیسانس فلسفه را در کلمبیا گرفته بود، فوق‌لیسانسش را در سوربن گرفته بود و دکترایش را هم در فریبورگ (Freiburg) آلمان گرفته بود. او درباره مقولات سؤالاتی داشت. علامه هم که انگلیسی نمی‌دانست من آنجا مترجم بودم.
خانم بیچاره که خب فرهنگ ایران را نمی‌دانست، لباسش باز بود و مدام دستش را هم تکان می‌داد. من [یک دفعه کُتَم را دادم] گفتم این را تنت کن، این [شخص] یک قدیس است. این دختر هول شد و گفت exusme ببخشید و... علامه گفت: «چی‌کارش داری آقا! باید خودمان آدم باشیم!».
علامه خیلی مرد اخلاقی و والایی بود.
خدایا ما را به آدمیت نزدیک کن
گوهر گران بهایی که در این زمانه نایاب هست.
انسانیت ملاک رفتار است وگرنه با فشار اخلاق تغییر نمی‌کند
شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟
خداى عزوجل به او وحى فرمود كه: آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند.