صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۷۸۸۲۴
تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۹
در صحبت قرآن/ 270

چه خوش است عتاب خسرو خوبان که تمام هدایت و رحمت است بر آدمیانی که آثار هزاران لطف و کرامت را در حق خود می‌بینند و باز در دامن غرور و خودپرستی می‌افتند.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین و منتشر شده است.
 
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
 
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
 
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌هایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و هفتادمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در غرور و غفلت انسان» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.
 
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿۶﴾
الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿۷﴾
فِي أَيِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ ﴿۸﴾(انفطار) 
 
ای انسان(غافل) چه چیز تو را بر آن داشت که به خدای کریم و بزرگوار خود مغرور گشتی(6) آن خدایی که تو را آفرید و به اعتدال و تناسب کامل بیاراست(7) و در هر صورت دیگر که خواهد تو را خلق تواند کرد(8). 
 
چه خوش است عتاب خسرو خوبان که تمام هدایت و رحمت است بر آدمیانی که آثار هزاران لطف و کرامت را در حق خود می‌بینند و باز در دامن غرور و خودپرستی می‌افتند. خداوند ایشان را آگاهی می‌دهد: آیا نمی‌بینی که پروردگار کریمت تو را بدین کمال اعتدال آفرید و تو را از خاک برآورد و چشم و گوش و عقل و هوش و ادراک و ذوق و عشق و مستی بخشید؟
 
ای مبدل کرده خاکی را به زر
خاک دیگر را نموده بوالبشر 
کار تو تبدیل اعیان و عطا
کار ما سهو است و نسیان و خطا
دیده دل چون به گردون بنگریست
دید کانجا هر دمی میناگری‌ست
قلب اعیان است اکسیر محیط
ائتلاف خرقه تن بی‌مخیط (مثنوی) 
 
آدمی اگر دمی در خلقت خویش بیندیشد مدهوش و مست می‌شود از کمال هستی خویش، و آسوده می‌شود از هراس نیستی و شاد و خوش و دست افشان می‌شود که: 
 
هر دم از این باغ بری می‌رسد
نغزتر از نغزتری می‌رسد (نظامی، مخزن الاسرار)
 
انتهای پیام