صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۸۵۲۱۴
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۵

رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا با اشاره به اینکه اخلاقی زیستن فقط اراده کردن نیست بلکه یک هنر است، بیان کرد: گاهی ما نمی‌دانیم اخلاقی عمل کردن یعنی چه، برای اینکه بدانیم تا خطا نکنیم، سه مسئله نیاز است؛ علم به واقعیت‌های اخلاقی و غیراخلاقی، بی‌طرفی یعنی آنچه برای خود می‌پسندیم را برای دیگران هم بپسندیم و سومین مورد اینکه درک اخلاقی داشته باشیم و بتوانیم خود را جای دیگران قرار دهیم و تخیل اخلاقی داشته باشیم.

به گزارش ایکنا از همدان، انشاالله رحمتی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی و رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا، امروز ۷ خردادماه در همایش «از شفا تا قانون» در سالن همایش‌های دانشگاه علوم پزشکی همدان، با موضوع «زمینه‌های اخلاق پزشکی در سنت سینایی» اظهار کرد: یکی از اهداف همایش این بود که بین دو ساحت علم ابن‌سینا یعنی طب و فلسفه پیوندی ایجاد کند، اما با توجه به تأملاتی که با عوامل این همایش داشتیم مسئله اخلاق پزشکی در فلسفه ابن‌سینا مهم‌تر برشمرده شد.

وی با تأکید بر اهمیت نیاز ما به اخلاق پزشکی، بیان کرد: همه ما به دنبال شایسته بودن هستیم اینکه ارزشی را به دست بیاوریم که واقعی باشد. تنها چیزی که می‌تواند منبع الهام باشد، اخلاق است، ما نسبت به انسانی احساس احترام واقعی نمی‌کنیم مگر اخلاق یا ارزشی را در او یافته باشیم.

رحمتی با اشاره به اینکه اخلاقی زیستن فقط اراده کردن نیست بلکه یک هنر است، بیان کرد: سقراط می‌گوید «هیچ انسانی دانسته خطا نمی‌کند»، منظورش این است که همه ما جهل‌هایی داریم. گاهی ما نمی‌دانیم اخلاقی عمل کردن یعنی چه، برای اینکه بدانیم تا خطا نکنیم، سه مسئله نیاز است؛ علم به واقعیت‌های اخلاقی و غیراخلاقی، بی‌طرفی یعنی آنچه برای خود می‌پسندیم را برای دیگران هم بپسندیم و سومین مورد اینکه درک اخلاقی داشته باشیم و بتوانیم خود را جای دیگران قرار دهیم و تخیل اخلاقی داشته باشیم.

وی با اشاره به اینکه یکی از مسایلی که در اخلاق پزشکی مطرح است رابطه پزشک و بیمار است، گفت: در این رابطه نوعی پدرسالاری وجود دارد به این معنا که مانند پدر، کاری را بر خلاف میل کسی اما به نفع او انجام می‌دهیم.

رحمتی ابراز کرد: در پزشکی الگوهای مختلفی وجود دارد؛ به طور مثال الگوهای تجاری (معامله‌ای صورت می‌گیرد)، الگوی مهندسی (پزشک همچون مکانیک است)، الگوی شورایی (پزشک و بیمار باهم مشورت می‌کنند) الگوی ملتمس و کشیش(در آیین مسیحیت که رازهایی را فقط کشیش می‌داند) الگوی پدیدارشناسانه و سایر الگوهای دیگر نیز وجود دارد. اما آنچه مورد نقد است رابطه پزشک با بیمار همچون مکانیک با خودرو است بدون در نظر گرفتن صاحب خودرو. در اخلاق پزشکی توصیه می‌شود از چنین رابطه‌ای فاصله گرفته شود.

رئیس بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا با اشاره به اینکه دکارت فیلسوفی است که در بین سایر فلاسفه نظر الهی‌تری دارد، گفت: او به خدا و جاودانگی نفس معتقد است، در فلسفه دکارت بیان می‌شود که ما یک نفس داریم یک بدن، نفس دکارتی با نفس سایر فلاسفه متفاوت است. بعد از فلسفه دکارت رابطه بین نفس و بدن اثبات شد. تفرقه‌ای که بین نفس و بدن ایجاد شد موجب شد برخی ناتریالیسم شوند و برخی لیبرالسیم شوند و هر کدام یکی را انتخاب کنند.

وی یادآور شد: به اندیشه برخی از پزشکان، اخلاق تنها یک نظام قانونی نیست و صرفا باید و نباید نیست بلکه پزشک با انسانی در ارتباط است که ابعاد مختلفی دارد. رابطه بین نفس و بدن در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا به خوبی بیان می‌شود.

رحمتی بیان کرد: در اندیشه ملاصدرا نفس حامل بدن است نه بدن حامل نفس، چراکه نفس است که بدن را خلق می‌کند، و از این به معاد جسمانی نیز می‌رسد. ملاصدرا به این نتیجه می‌رسد که وقتی نفس چنین سیطره‌ای بر بدن دارد، پس در درمان هم نفس و اعتماد بیمار کمک‌کننده پزشک است و این فقط یک رابطه روانشناسی نیست بلکه متافیزیک است چراکه نفس قدرت‌ها و قابلیت‌هایی دارد.

وی با اشاره بخشی از کتاب کیمیای سعادت که غزالی صراحتا به پزشکان می‌گوید، گفت: «و دانستن ترکیب تن و منفعت اعضای وی را علم تشریح خوانند و آن علمی است عظیم و خلق از آن غافل باشند و نخوانند و آن که خواند، برای آن خواند تا در علم طب استاد شود و طب علم خود مختصر است و اگر چه به وی حاجت است به راه دین تعلق ندارد. اما کسی که نظر در تن برای آن کند تا عجایب صنع خدای تعالی بیند، وی را سه صفت از صفات الهیت ضروری شود: یکی آن که بداند بنا کننده این قالب و آفریننده این شخص، قادری است بر کمال که هیچ نقص و عجز را به قدرت وی راه نیست که از قطره آب چنین شخص تواند آفرید و آن که این تواند کرد، زنده کردن پس از مرگ بر او آسانتر بود دوم آن که عالمی است که علم وی محیط است به همه کارها که این چنین عجایب با چنین حکمتهای غریب ممکن نگردد الا به کمال علم سوم آن که لطف و رحمت و عنایت وی را به بندگان هیچ نهایت نیست که از هر چه در می بایست، آفریدگار در آفریدن هیچ چیز باز نگرفته است، بلکه آنچه به ضرورت می بایست، چون دل و جگر و دماغ و اصول حیوان بداد وآنچه به وی حاجت بود، اگر چه ضروری نبود چون دست و پای و چشم و زبان، همه بداد و آنچه نه بدان حاجت بود و نه ضرورت، و لکن در وی زیادت زینت بود و بر آن وجه نیکوتر بود، آن نیز بداد، چون سیاهی موی و سرخی لب و گوژی ابروی و همواری مژگان چشم و غیر آن.»

انتهای پیام