یادآوری نکات روانشناسی که آمیخته با آموزههای الهی، قرآنی و وعدههای خداوند متعال است همواره باعث جاری شدن اطمینان قلبی مسلمانان میشود که براساس قرآن کریم، شرط تحقق آن ذکر و یاد خداوند متعال است.
از همین رو، خبرنگار ایکنا از قم با مرضیه مروی، روانشناس و درمانگر حوزه اختلالات وسواس و اضطراب مرکز مشاوره و خانواده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره آرامش روانی، حفظ وحدت و جلوگیری از تفرقهافکنی، مسئولیتپذیری در فضای مجازی و وعده الهی مبنی بر پیروزی حق بر باطل به گفتوگو پرداخت. در ادامه متن آن از نظر میگذرد:
براساس متون دینی و آموزههای قرآنی، یکی از اساسیترین واژههایی که در این زمینه مطرح میشود، ایمان است که از ریشه أمن گرفته شده است. قرآن کریم ایمان را به عنوان مایه سکینه و آرامش قلوب مؤمنین معرفی میکند. این مطلب را آیه ۲۸ سوره مبارکه رعد تصدیق میکند و میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همان کسانى که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد.»
اگر ما به تعریف سلامت روان که سازمان بهداشت جهانی آن را ارائه کرده است، توجه داشته باشیم، به سه حوزه نگرشی دست مییابیم؛ حوزه نگرشی نسبت به خود، دیگران و زندگی. اگر بخواهیم آرامش را با محوریت خود طبق آیات قرآن کریم به ارمغان بیاوریم نمیتوانیم نسبت به آرامش دیگران نیز بیتفادت باشیم، چون این شاخصهها توامان با هم هستند.
سلامت روان در کنار دلبستگی به خداوند، عملکرد موفقیتآمیزی است و کنشگری روانی ما که در حقیقت فعالیتهای مولد ما با دیگران هستند، میتواند این آرامش و اطمینان قلبی را دوچندان کند. در فضای روانشناسی، بحث دلبستگی از اهمیت زیادی برخوردار است که با پیگیری در متون دینی، فقط با محوریت خداوند متعال اتفاق میافتد، در فضای دلبستگی به خداوند، انسان از منع توجه به خود عبور میکند و این عبور، انسان را به سمت ایثار و ارائه عشق و محبت به دیگران سوق میدهد؛ بنابراین دیگر انسان نمیتواند نسبت به دیگران بیتوجه باشد.
پژوهشها نشان میدهد که آرامش حاصل از قرآن کریم مؤلفههای فردی و اجتماعی دارد؛ فردی آن اعم از صبر، شکرگزاری، امید به رحمت خداوند و دعا. در فضای اجتماعی نیز اعم از داشتن مدیریت کلان و امن است که میتواند آرامش را به ارمغان بیاورد.
در مباحث روانشناسی، بحثهای شناختی در موقعیتهای بحرانی مطرح میشود که نظام فکری و سیستم روانی انسان را بهم بریزد؛ لذا در این فضا، اخبار و موضوعات روانی که با واقعیت تطابق ندارد، ایجاد نگرانی میکند و یا حتی در صورت صادق بودن آن خبر، توجه بیش از اندازه و غیر قابل کنترل میتواند نظم و آرامش جامعه را برهم بزند.
در شرایط بحرانی، چیزی که به کمک انسان میآید، مدیریت اطلاعات است، انسان باید مراقب باشد تا چه اطلاعاتی وارد ذهن خود، خانواده و فرزندان خود میکند. البته نقش رسانهها و تلویزیون نیز بسیار پررنگ است که اخبار موثق و با سند را پخش و منتشر کنند. از طرف دیگر، کاهش مواجهه با اخبار منفی میتواند آرامش را به ارمغان بیاورد و احساسات خود را از این طریق کنترل کنیم.
بعد از این مقدمات، مقابله با شایعهپراکنی است. پیگیری هر شبکه خبری و رسانهای میتواند برهم زننده آرامش باشد، گرچه شاید در شرایط بحرانی زمان مناسبی برای تقویت سواد رسانهای نباشد، اما انسان باید همواره بکوشد تا با بالابردن سواد رسانهای خویش بتواند خوب را از بد در این فضای پر از رنگ و لعاب که هرکسی امکان انتشار اخبار را در آن دارد، بشناسد.
هر فردی باید بداند که با وجود آزادی بیان در فضای مجازی، مسئولیتهایی نیز وجود دارد، بررسی منابع اطلاعاتی که به آن دسترسی داریم و آنها را منتشر میکنیم و توجه به پیامدهای روانی و اجتماعی محتوا از مسئولیتهایی است که برای فرد به شمار میرود.
سوادرسانهای در نشر و عدم باور به اکاذیب نقش مهمی را ایفا میکند، باید مهارت تفکر انتقادی خود را افزایش دهیم تا بتوانیم تحلیلمدارانهتر محتوای منتشر شده در فضای مجازی را دنبال کنیم؛ همچنین خود کنترلی از عوامل دیگری است که باعث میشود قبل از اینکه هر مطلب و خبری را منتشر کنیم، آن را بررسی و عواقب آن را بسنجیم.
فرهنگسازی که به خصوص در بین سنین جوانی و نوجوانی از اهمیت بیشتری برخوردار است، از عوامل دیگر جلوگیری از نشر اکاذیب در فضای مجازی است، اگر هر فردی نقش خودش را در فضای سلامت روان اجتماعی بداند، به راحتی نمیتواند هر مطلبی را بدون تأمل منتشر کند.
به نظر میرسد مفهوم انتقام سخت، یک مجازات عادلانه با پیگیری میکند، واکنشی است که متناسب با جنایت اتفاقافتاده، انجام میشود به نحوی که رفع ظلم کند و بازدارنده باشد، قانونمندی انتقام سخت به ما کمک کند تا آرامشمان افزایش یابد چرا که بر پایه احساسات نیست.
نمونههای زیادی در صدر اسلام وجود داشته که به دلیل حفظ نظم و امنیت اجتماعی، انتقام به دلیل جلوگیری از تکرار جنایت انجام شده و توانسته واکنشهای احساسی را تعدیل کند و در فضای عدالتمحور، آرامش را به جامعه تزریق کند.
ما باید به نقش وعدههای الهی دقت کنیم، قرآن کریم با عبارتی صریح «وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً؛ و (به امت) بگو که (دین) حق آمد و باطل نابود شد، که باطل خود لایق محو نابودی ابدی است.» (سوره اسراء/آیه ۸۱) نشان میدهد که این، یک اصل اعتقادی است، علاوهبر این، این آیه شریفه، یک الگوی رفتاری را نیز به ما میآموزد، این الگوی رفتاری همان مواجهه و انتقام سخت را میطلبد.
همچنین علاوهبر این الگوی رفتاری، ایجاد امید و اعتماد به آینده را به ارمغان میآورد و این امید و غلبه جبهه برحق، مانع از ناامیدی در مواجهه با مشکلات میشود، امیدواری یک نیروی محرک برای ادامه مسیر و مقاومت در برابر سختیهاست؛ داستانهای قرآنی بسیاری در اینباره وجود دارد مانند پیروزی طالوت و یارانش یا داستان انبیای الهی که نمونه بارزی از تحقق وعده الهی است.
کاهش ترس از قدرتنمایی باطل، نتیجه دیگر باور داشتن به تحقق وعده الهی است. باور قلبی به تحقق وعده الهی باعث میشود که هر چقدر هم دشمن در میدان نبرد پر سر و صدا ظاهر شود، انسان مؤمن، مؤمن واقعی، از آن نترسد و به خدای خویش ایمان داشته باشد. «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ سست نشوید و غمگین نباشید، شما برتر هستید اگر ایمان داشته باشید.» (سوره آلعمران/آیه ۱۳۹)
وعده الهی علاوهبر تقویت روحیه فردی، باعث میشود در سطح اجتماعی نیز شاهد همبستگی و وحدت جامعه باشیم. جامعهای که به تحقق وعده الهی باور داشته باشد و بداند که باطل رفتنی است، کمتر در برابر ناملایمات دچار فروپاشی میشود.
آگاهی به جایگاه شهادت هم آثار فردی و هم آثار اجتماعی را به دنبال دارد. آرامش محصول باور به شهادت و درجه معنوی شهادت است، علاوهبر این، ایمان و امید به آینده را تقویت میکند؛ الگوگیری از شهدا، تشدید رفتار ایثارگرانه را به همراه میآورد، همچنین سطح تابآوری آدمی را بالابرده و باعث صبور بودن انسان میشود، شهدا باعث میشوند تا ما یک الگوی عملی برای مقابله با بحرانها داشته باشیم و ما میتوانیم در مسیر هدف حقیقی گام برداریم.
از جهت انسجام اجتماعی نیز باعث یک هویت و هدف مشترک بین اعضای جامعه میشود، ایستادگی و پویایی جامعه را تقویت کرده و ارزشهای متعالی مانند فداکاری و مسئولیتپذیری را بالا میبرد.
گفتوگو از هانیه محمدنژاد