پایان ماه صفر، ایام ارتحال جانسوز پیامبر خاتم(ص) و شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) است. از وجوه مشترک زندگی رسول خدا(ص) و سبط اکبرش و پاره تن او، بستن پیمان یا صلح است؛ البته تعبیر صلح درباره امام رضا(ع) با مسامحه قابل پذیرش است. از این رو جا دارد که در این ایام به موضوع صلح پرداخته شود.
در سالهای گذشته درباره صلح به طور عام و صلح امام حسن مجتبی(ع) به طور خاص کلیاتی تقدیم شد. در چند گفتار پیش رو بنا داریم این بحث را در دامنه عمیقتر آن، یعنی جایگاه صلح در قرآن کریم مطالعه کنیم. بررسیهای اولیه درباره جنگ و صلح این پرسش را به ذهن متبادر میکند که در قرآن کریم صلح اصالت دارد و جنگ استنثنا است یا برعکس؟ یا با توجه به مجموع آیات نمیتوان «اصلی» را میان آن دو بر گزید؛ بلکه صلح و جنگ تابعی از عوامل، شرایط و زمینههای مختلف است.
البته بحث از هر یک از جنگ و صلح بدون توجه به دیگری چندان وافی به مقصود نیست، زیرا در اغلب موارد صلح نقیض یا ضد جنگ در نظر گرفته میشود. با توجه به قاعده «شناسایی امور با اضداد آنها»، ناچار باید هر دو موضوع را توأمان مطالعه کرد.
چنانچه اشاره شد، هدف و موضوع اصلی این گفتار در گام نخست بررسی صلح است، از این رو برای ورود به بحث، مقدمهای ارائه میشود. صلح (همزیستی مسالمت آمیز) از کهنترین آرمانهای بشری است؛ اما با وجود پیشرفتهای محیرالعقول انسان در زمینههای مختلف، بشر همچنان اسیر خشونت و جنگ است و گویا دستیابی به آرمان دیرین بشر، تاکنون در حد آرزو باقی مانده است.
حتی برخی آمارها و تحقیقات حکایت دارد که در تاریخ طولانی بشر، تنها حدود یک دهم آن، انسانها در صلح عمومی بسر بردند. بیتردید یکی از دلائل ناکامی تاریخی بشر در ایجاد و برقراری صلح را باید در اندیشه و رفتار کسانی جستوجو کرد که از صلح حرف میزنند؛ اما از جنگ افروزترین افراد بشرند و معمولا به گونهای صلح را تعریف میکنند که تنها منافع خودشان تامین شود، نه صلح به معنای زندگی مسالمت آمیز و به رسمیت شناختن حقوق متقابل دیگران.
با وجود تاریخ نه چندان مطلوب بشر در زمینه صلح، امروزه بار منفی فقدان زندگی مسالمتآمیز با صلح، اغلب به نام مسلمانان تمام شده است. امروزه در رسانههای مختلف شاهد آن هستیم که اسلام را دین جنگ و مظهر خشونت معرفی میکنند که چندان میانه خوشی با صلح ندارد. برای ایجاد چنین تصوری اقدامات خشونت بار برخی گروههای افراطی مانند داعش، القاعده و... که به مسلمانان انتساب دارند، بسیار اثرگذار است. اما نباید از قدرت رسانهای مدعیان صلحطلبی در برجسته کردن اقدامات گروههای افراطی از یک سو و تجهیز و پشتیبانی فکری و تسلیحاتی آنان از سوی دیگر در این خصوص غافل بود.
وضعیت عمومی صلح در سابقه حیات بشر و ضرورت وجود صلح در زندگی اجتماعی و رفع برداشت نادرست از اسلام، ایجاب میکند تا موضوع صلح در قرآن کریم به عنوان اصلیترین، اصیلترین و متقنترین متن دینی و اسلامی مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. تحقق چنین هدفی مستلزم بررسی سه موضوع درباره جنگ است که از قضا در قرآن کریم آیات متعددی به هر یک از آنها تصریح کرده است. اول: آیاتی که در استقرار توحید و نفی شرک آمده است؛ دوم: آیاتی که به جهاد و قتال توصیه میکند و سوم آیاتی که به «نفی سبیل»، یعنی عدم پذیرش سلطه کافران و ... بر مسلمانان تاکید دارد.
برای طولانیتر نشدن بحث، ادامه آن را در گفتار بعد پی میگیریم. پیشاپیش سپاس و امتنان فراوان خویش را از ارائه ارشاد و راهنمایی بزرگواران در موضوع ارائه شده، اعلام میدارم.
انتهای پیام