آلبرت بغزیان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا درباره عملکرد یکساله دولت چهاردهم در حوزه اقتصادی اظهار کرد: من وضعیت اقتصادی را از کف خیابان و مغازه بررسی میکنم، نه صرفاً از طریق آمار اشتغال یا تولید. وقتی به اطراف نگاه میکنیم، میبینیم آیا اشتغال بهتر شده یا تولید افزایش یافته است یا نه. تمرکز من بر قیمتهاست، زیرا اگر تولید افزایش یابد، اشتغال هم افزایش مییابد و اثر آن بر قیمتها معکوس است؛ به طوری که قیمتها کاهش پیدا میکنند یا حداقل افزایش چشمگیری نمییابند. اما از ابتدای دولت تاکنون، در دو شاخص قیمتها و نرخ ارز، هیچ بهبودی مشاهده نمیشود.
وی افزود: مدیریت دولت در حوزه ارز ضعیف بوده است. نرخ ارز کاهش نیافته و هنوز صحبت از تکنرخی کردن ارز مطرح است. اگر تحریمها برداشته نشود، شرایط بهبود پیدا نمیکند و برخی تصمیمات داخلی نیز اشتباه بوده و بازار را تحت تأثیر قرار داده است. این ضعف مدیریت به قیمتها منتقل شده؛ واردکنندگان ناراضی هستند و صادرکنندگان نیز از پایین بودن قیمتها گلایه دارند.
این استاد اقتصاد در توضیح وضعیت کالاهای اساسی گفت: در بخش کالاهای اساسی، حتی یک کالا وجود ندارد که قبل از اینکه به بحران برسد، مشکل آن حل شده باشد. برنج و حبوبات نمونههایی از این مسائل هستند که هنوز دلیل مشخصی برای گرانی آنها ارائه نشده است. سایر کالاها و خدمات نیز افزایش قیمت داشتهاند؛ از کرایه اتوبوس و مترو گرفته تا خدمات مخابراتی و لبنیات که روزانه با آنها مواجه هستیم.
بغزیان ادامه داد: بورس نیز نتوانست اهداف پیشبینیشده را محقق کند. بازار بورس بازیگرانی دارد که اجازه رشد و تعادل نمیدهند. دولت از این مسائل آگاه است اما واکنشی نشان نمیدهد و این سکوت نشانه ناکارآمدی در حوزه اقتصادی است.
وی درباره عملکرد وزارتخانههای اقتصادی گفت: وزارتخانهها ضعیف عمل کردهاند، نظارت کافی نیست و بسیاری از مصوبات تحت تأثیر بخش خصوصی تغییر مییابند. حتی دولت شاهد این روند است اما سکوت میکند و این نشانه ناموفق بودن دولت در حوزه اقتصادی است.
کارشناس اقتصادی درباره تکنرخی کردن ارز توضیح داد: تکنرخی کردن ارز بدون تعریف دقیق و مدیریت شفاف، منجر به فساد و رانت میشود. وقتی ارز دولتی محدود است و به هر کسی با هر مقدار فروخته نمیشود، بازار آزاد شکل میگیرد و دوباره دو نرخ ایجاد میشود. برای تحقق تکنرخی واقعی، دولت باید نرخ ارز را بهصورت شفاف تعریف و مدیریت کند.
بغزیان ادامه داد: اگر گفته شود تکنرخی یعنی یک نرخ مشخص وجود دارد، باید مشخص شود این نرخ چگونه تعیین میشود و توسط چه نهادی مدیریت میشود. در حال حاضر، حتی کسانی که طرفدار تکنرخی شدن ارز هستند، تعریف دقیقی از آن ندارند. نرخ ارز دولتی به بازار آزاد نزدیک شده اما بازار آزاد واقعی هنوز وجود دارد و این باعث ایجاد دو نرخ میشود.
وی افزود: از همتی تا مدیران فعلی بانک مرکزی، شناخت واقعی از بازار ارز ندارند. شرایط تحریمی و محدودیتهای داخلی باعث شده برنامهریزی بلندمدت غیرممکن شود. دولت تنها میتواند امور روزمره و نظارت بر قیمتها را انجام دهد.
بغزیان درباره اثرات سناریوی «نه جنگ و نه صلح» توضیح داد: این وضعیت باعث شده آینده اقتصاد غیرقابل پیشبینی باشد. اگر جنگ رخ دهد یا تحریمها تشدید شود، اقتصاد از مسیر برنامهریزی خارج خواهد شد. دولت تنها میتواند نظارت روزمره بر قیمتها داشته باشد و برنامهریزی بلندمدت ممکن نیست.
وی ادامه داد: در صورتی که توافقی حاصل شود و درآمدهای ارزی قابل وصول باشند، دولت میتواند اولویتبندی و برنامهریزی کند و نرخ ارز و قیمتها را مدیریت کند اما در شرایط فعلی و بلاتکلیفی اقتصادی، بهبود چشمگیر دور از انتظار است و تنها اقدامات روزمره و نظارت محدود امکانپذیر است.
این استاد اقتصاد همچنین به مشکلات تأمین برق و منابع اشاره کرد و گفت: وزیر نیرو و مسئولان باید شرایط را مدیریت کنند. وقتی جمعیت کشور در حال افزایش است و برنامههایی مانند قانون جوانی جمعیت اجرا میشود، تأمین برق و آب نباید از جیب مردم انجام شود. این کمکاریها و سیاستگذاری ناقص، بخشی از ناکارآمدی دولت را نشان میدهد.
وی درباره وضعیت شاخصها و تورم تصریح کرد: از جنگ ۱۲ روزه تا کنون، قیمتها بین ۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش یافتهاند؛ از بلیط هواپیما گرفته تا حبوبات و لبنیات. کمبود ارز و برق بهانههایی هستند که استفاده میشوند اما این هزینهها باید توسط دولت تأمین شود، نه مردم.
این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: در مجموع، دولت چهاردهم در حوزه اقتصادی موفق نبوده و تنها میتواند امور روزمره و نظارت بر قیمتها را انجام دهد. تا زمانی که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور شفاف و قابل پیشبینی نباشد، اصلاحات ساختاری و برنامهریزی بلندمدت به نتیجه نخواهد رسید.
انتهای پیام