صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۶۳۳۰
تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۰
در میزگرد ایکنا مطرح شد؛

دفاع مقدس، یادآور دورانی از خودگذشتگی ملت ایران بود، ملتی که با دست خالی و توکل به خدای متعال توانست پیروز میدان نبرد شود، پیروزی شیرینی که همچنان یاد و خاطره آن از یادها نرفته است، که اینها بواسطه ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان و خدمات بی‌منت بوده است.

به گزارش ایکنا از چهارمحال‌و‌بختیاری، دفاع مقدس دورانی از زندگی ملت ایران است، ملتی که هشت سال نبرد را تحمل کرد، جوانان و نوجوانان و فرماندهای بسیاری را از دست داد، ویرانی‌های زیادی در این هشت سال به بار آمد، اما مقاومت همچنان نمود داشت، مقاومتی که منجر به پیروزی کشور شد. 
 
در این میان از نقش جهادگران که بدون منت در جبهه و پشت جبهه نمایان بود نباید غافل شد، چه خدماتی که انجام ندادند، از جاده تا راه و آبرسانی و خدمت به رزمندگان زخمی. تشکیل جهاد سازندگی در 26 خرداد سال 1358 به فرمان امام خمینی(ره) سبب گردهمایی افرادی انقلابی شد که دل آزادی طلبشان تکلف‌های اداری را تحمل نمی‌کرد و فضای راحت‌تر برای بودن و سخت‌تر برای شدن و زیستن را می‌طلبید. 
 
به مناسبت هفته بزرگداشت دفاع مقدس، سه تن از جهادگران چهارمحال‌و‌بختیاری در میزگرد با عنوان نقش جهادگران در دوران دفاع مقدس برگزار شد که به بیان اقدامات جهاد سازندگی در زمان جنگ تحمیلی و بازگو کردن خاطرات خود در آن زمان پرداختند.
 
تشکیل جهاد سازندگی و رفع محرومیت 
 
محمد خورشیدی، جهادگر دوران دفاع مقدس اظهار کرد: ما از جمله افرادی بودیم که هم در دوران پیش از انقلاب زندگی کردیم و هم در زمان حال حضور داریم. 
 
وی با بیان اینکه بنده هنگام پیروزی انقلاب اسلامی ایران، من ۱۶ سال داشتم، گفت: در اوایل سال ۱۳۵۶، زلزله شدیدی در چهارمحال و بختیاری رخ داد، پس از این حادثه، به مناطق زلزله‌زده مانند اردل و ناغان رفتیم، در آن زمان  فاجعه‌ای عظیم در آن مناطق به وقوع پیوسته بود، کشوری که در زمان پیش‌از انقلاب  حدود سی میلیون نفرجمعیت داشت و روزانه چند هزار بشکه نفت صادر می‌کرد، اما فقر و بدبختی جامعه را فرا گرفته بود. 
 
خورشیدی ادامه داد: عده‌ معدودی از مردم در آن زمان از زندگی مرفهی برخوردار بودند، اما اکثریت مردم سطح زندگی بسیار پایینی داشتند، در آن دوران اکثریت جامعه احترام ویژه‌ای برای علما و روحانیون قائل بود. وقتی روحانیون در حال سخنرانی بودند، مردم با احترام خاصی به آن‌ها گوش می‌دادند و سخنانشان برای مردم معتبر بود.
 
این جهادگر دوران دفاع مقدس توضیح داد: برخی از روحانیون که سیاسی بوده و با امام خمینی (ره) در ارتباط بودند، با سخنان خود جوانان آن زمان را از مسائل سیاسی آگاه می‌کردند،پادشاه  دوران طاغوت این فلاکت را برای مردم به وجود آورده بود و اکثر مردم سطح زندگی بسیار پایینی داشتند، امام خمینی (ره) با تبلیغات و رهنمودهای خود، زمینه‌ساز پیروزی انقلاب شدند. 
 
وی با اشاره به اینکه قشر مذهبی بخش بزرگی از انقلابیون را تشکیل می‌دادند، گفت: امام خمینی (ره) به دلیل اخلاص در کلامشان، جمعیت زیادی را به خود جذب کردند و مردم از رهبری ایشان پیروی کردند، بیش از ۹۸ درصد مردم ایران به جمهوری اسلامی ایران رأی مثبت دادند،امام خمینی (ره) قصد داشتند این انقلاب شکوهمند را به دیگر کشورها صادر کنند، موضوعی که کشورهای اسلامی و افرادی مانند صدام از آن هراس داشتند. 
 
خورشیدی گفت: امام خمینی (ره) فقر و بدبختی را در جامعه پیش از انقلاب به چشم دیده بودند،ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ابتدا دستور تشکیل کمیته انقلاب را صادر کردند، این کمیته از همه اقشار مردم، از جمله جوانان و میانسالان، تشکیل شده بود اما پس از مدتی  برخی گروه‌ها در این کمیته نفوذ کردند و به همین دلیل، امام دستور انحلال آن را دادند، سپس برای حفظ انقلاب، دستور تشکیل سپاه پاسداران را صادر کردند، فقر و محرومیت در جامعه بسیار زیاد بود و نیاز به محرومیت‌زدایی احساس می‌شد، امام فرمودند که جوانان به روستاها بروند، بازسازی کنند و محرومیت‌ها را برطرف سازند. 
 
این جهادگر تصریح کرد: بخشی از قشر دانشجویی که در انقلاب مشارکت داشتند، وارد تشکیلات جهاد سازندگی شدند، گروهی از دانشجویان نخبه و انقلابی به صورت شورایی، جهاد سازندگی را پایه‌گذاری کردند، در همه استان‌ها، جهاد سازندگی از جوانان تشکیل شد،جهاد سازندگی از کمیته‌های مختلفی تشکیل شده بود،کمیته آب به آبرسانی کمک می‌کرد و دانشجویانی که در رشته آب تحصیل کرده بودند، در این کمیته فعالیت داشتند،کمیته عمران شامل آبرسانی به روستاها، جاده‌سازی، ساختمان‌سازی و مدرسه‌سازی بود کمیته بهداشت، امور بهداشتی و پزشکی را در روستاها دنبال می‌کرد، کمیته فرهنگی، فعالیت‌هایی مانند تأسیس کتابخانه، برگزاری کلاس‌های قرآن و آموزش را بر عهده داشت،کمیته برق‌رسانی نیز وظیفه برق‌رسانی به روستاها را انجام می‌داد، همه این کمیته‌ها زیرمجموعه جهاد سازندگی بودند و تمام وزارتخانه‌ها نماینده‌ای در این تشکیلات داشتند، به طور مثال اگر کمیته عمران به منطقه‌ای می‌رفت و متوجه محرومیت شدید می‌شد، به سایر کمیته‌ها اطلاع می‌داد تا همکاری کنند، اتحاد کاملی بین این مجموعه‌ها وجود داشت. 
 
وی ادامه داد: در سال ۱۳۵۹، جنگ آغاز شد، قرارداد الجزایر نقض شد و جنگ بین عراق و ایران شروع شد، صدام گمان می‌کرد نیروهای نظامی ایران تازه‌کار هستند و او می‌تواند در این جنگ پیروز شود، نیروهای مسلح وارد جنگ شدند و مردم نیز کمک کردند، جهاد سازندگی واحدی جداگانه به نام ستاد پشتیبانی جنگ ایجاد کرد که در استان‌ها نیز تشکیل شد،وظیفه ستاد پشتیبانی جنگ، مدیریت امکانات و سازماندهی افرادی بود که بر اساس توانایی‌هایشان می‌خواستند به جبهه بروند، جهاد سازندگی مسئولیت مهندسی جنگ را بر عهده داشت که به آن ستاد پشتیبانی جنگ می‌گفتند، ما گروهی به مناطق مرزی رفتیم و مستقر شدیم، پس از تشکیل ستاد پشتیبانی، پنج قرارگاه نیز ایجاد شد که وظیفه مدیریت و سازماندهی را بر عهده داشتند، عنوان مثال، در کرمانشاه قرارگاهی به نام نجف اشرف، در ارومیه قرارگاهی به نام حمزه، در اهواز قرارگاهی به نام کربلا، و در بندرعباس قرارگاهی به نام نوح نبی وجود داشت، ستاد پشتیبانی جنگ در تهران، هماهنگ‌کننده این تشکیلات بود، چهارمحال و بختیاری زیر نظر قرارگاه حمزه فعالیت می‌کرد و ما به عنوان گردان قمر بنی هاشم در جنگ حضور داشتیم، وظایف ما شامل سنگرسازی، بیمارستان‌سازی، جاده‌سازی و جوشکاری بود، همه فعالیت‌هایی که در جهاد سازندگی انجام می‌شد، بدون چشم‌داشت مالی بود، افراد به صورت داوطلبانه و بدون انتظار پاداش، مشارکت می‌کردند. 
 
خورشیدی در پایان سخنان خود گفت: جهادی‌های امروز از نظر فنی پیشرفته‌تر هستند، دانش بیشتری دارند و خدمات با کیفیت‌تری ارائه می‌دهند ، وقتی به اقداماتی که در گذشته انجام داده و اکنون نتایج آن اقدامات را می‌بینم احساس لذت و رضایت می‌کنم.
 
کمک به جبهه جنگ با دستان خالی 
 
بهروز مقصودی، جهادگر دوران دفاع مقدس و برادر شهید با بیان به اینکه در سال ۱۳۵۹ به جهاد سازندگی پیوستم، اظهار کرد: فعالیت‌های ما در آن زمان شامل کارهای عمرانی و کمیته‌های مختلف بود، تا آن زمان، برق فقط تا سورشجان وجود داشت، ما از سورشجان تا مرغملک و سودجان برق‌رسانی کردیم و مردم از این اقدام بسیار خوشحال شدند، پیش از انقلاب، در سال ۱۳۵۶، به جز شهرکرد، هیچ نقطه‌ای در استان چهارمحال و بختیاری برق نداشت و این استان کاملاً در محرومیت به سر می‌برد. 
 
وی توضیح داد: جهاد سازندگی به دستور امام خمینی (ره) تشکیل شد، در سال ۱۳۶۱، در عملیات والفجر مقدماتی در فکه، نیروهای چهارمحال و بختیاری به صورت منسجم در قالب یک گردان از این استان حرکت کردند و نقش مهمی در این عملیات داشتند، محل استقرار نیروهای ما در کردستان بود، در هر مکانی‌که  که سپاه قرارگاه داشت، جهاد سازندگی نیز قرارگاه داشت، اما تفاوت در این بود که سپاهیان بیشتر در حوزه نظامی فعالیت می‌کردند، در حالی که جهاد سازندگی در پشتیبانی، مهندسی جنگ و خدمات‌رسانی نقش پررنگ‌تری داشت. 
 
مقصودی بیان کرد: اوایل سال ۱۳۶۲ به مریوان رفتیم تا عملیاتی برای پاکسازی منطقه از گروهک‌های ضد انقلاب انجام دهیم. پیش‌تر، شهید چمران مرحله‌ای از پاکسازی را تا شمال غرب انجام داده بود، اما پس از آن، بنی‌صدر دستور داد کردستان را رها کنند تا خودشان امنیت را برقرار کنند، در نتیجه، نیروها عقب‌نشینی کردند و گروه‌های کومله، دموکرات و ضد انقلاب، افرادی را که با شهید چمران همکاری داشتند، اعدام کردند، در مرحله بعدی که ما رفتیم، پس از پاکسازی، امنیت برقرار شد و جهاد سازندگی به خدمات‌رسانی، کارهای عمرانی و جاده‌سازی مشغول شد. 
 
این جهادگر گفت: کتابی با عنوان نقش جهاد سازندگی منتشر شد که به پشتیبانی یکی از عملیات‌های زمان جنگ توسط چهارمحال و بختیاری اختصاص داشت، این کتاب حدود ۷۰۰ صفحه بود و بخشی از آن به خدماتی که برای رفع مشکلات مردم همان انجام شده بود، پرداخته بود، این کتاب بازتاب خوبی پس از انتشار داشت. 
 
وی در بخشی‌از سخنان خود به خاطرات زمان جنگ تحمیلی پرداخت و گفت: زمانی که شهید توسلی همراه با هیئتی برای بازدید به کردستان آمده بودند، ظهر بود و ایشان در نمازخانه مشغول سخنرانی بودند، ناگهان خبر رسید نیروها روی مین رفته‌اند. نیروهایی که آن زمان در جهاد سازندگی مشغول بودند، علاوه بر اقداماتی که انجام می‌دادند، وقتی در مسیر با مردم روبه‌رو می‌شدند، آن‌ها را نیز به مقصد می‌رساندند،زمانی که به بیمارستان رسیدم، متوجه شدیم علاوه بر نیروهای ما، مردم عادی نیز در میان شهدا بودند، بعدها فهمیدیم کسانی که مین‌گذاری کرده بودند، از اقوام همان مردم محلی بودند که به شهادت رسیدند. 
 
مقصودی توضیح داد: در عملیات مرزی والفجر ۴، جهاد سازندگی نقش مهمی داشت، پس از پایان عملیات، نیروها بازمی‌گشتند و جهاد سازندگی به اقداماتی مانند جاده‌سازی مشغول می‌شد، در عملیات نصر ۱ نیز جهاد سازندگی حضور پررنگی داشت و نیروهای چهارمحال و بختیاری نقش برجسته‌ای ایفا کردند،برای یکی از عملیات‌ها، باید جاده‌ای به نام «جاده ملخ‌خور» ساخته می‌شد،احداث این جاده بسیار دشوار بود، زیرا از مناطق کوهستانی می‌گذشت، با این حال، این جاده ساخته شد و تأثیر گسترده‌ای داشت. پس از شروع عملیات، ده تیپ و لشکر عراقی در این عملیات محاصره شدند. 
 
این جهادگر گفت: در مناطقی مانند صمصامی و بازفت در چهارمحال و بختیاری نیز  نیروهای جهاد سازندگی در جاده‌سازی نقش مهمی داشتند.
وی ادامه داد: همه اقشار مردم استان، با هر شغلی، در جنگ مشارکت داشتند، کارگاهی در چهارمحال و بختیاری تشکیل دادیم که حدود سیصد نفر از بانوان در آن مشغول به کار بودند و نقش مهمی در پشتیبانی جنگ داشتند. 
 
مقصودی در ادامه به بازگو کردن بخشی از خاطرات خود پرداخت و گفت: مادر احمدی، شخصی بود که در مریوان مستقر بود و گروهی از خواهران را هدایت می‌کرد، او با لباس رزم همیشه آماده بود و نقش پررنگی در پشتیبانی جبهه و حمایت از رزمندگان داشت، کمک‌ها را جمع‌آوری، بسته‌بندی و توزیع می‌کرد، نیروهای جهاد سازندگی در طول جنگ به فکر مادیات نبودند همچنین مردم در کمک‌های مردمی هرچه در توان داشتند، ارائه می‌دادند. 
 
این جهادگر افزود: زمانی برای جمع‌آوری کمک در روستاهای شهرستان سامان رفتیم، پیرزنی چند تخم‌مرغ و مقدار کمی پول از میان دارایی‌هایش آورد و گفت: این را برای رزمندگان ببرید و سلام من را به آن‌ها برسانید، یادداشت‌هایی از این دست وجود داشت که قابل وصف نیستند 
 
وی ادامه داد: جهاد سازندگی در طول جنگ حدود ۵۰۰۰ اعزامی داشت، ما ۶۴ شهید تقدیم کردیم، سه آزاده داشتیم و سیصد نفر از ما جانباز شدند،کتاب «دزلی» که ۷۰۰ صفحه است، یادنامه ۱۲ شهید و عملیات پشتیبانی جنگ استان در عملیات والفجر ۱۰ را روایت می‌کند. 
 
وی در پایان صحبت‌های خود گفت: خانواده‌ام، از جمله همسرم، با وجود مسئولیت‌های سنگین در نبود من وقتی در جبهه‌های حق علیه باطل حضور داشتم همیشه حامی من بودندو در طول این هشت سال، هیچ‌گاه مرا از دفاع از میهن باز نداشتند.
 
کار جهادی و خدمت بی منت 
 
محمد مرادی، جهادگر زمان جنگ اظهار کرد: کار جهادی و روحیه جهادی زمانی موفق است که بدون هیچ‌گونه چشم‌داشت مادی باشد، وقتی فراخوان داده می‌شود، هرکس باید از روی علاقه و عشق به خدمت حضور پیدا کند، در این مسیر، کمیت اهمیت چندانی ندارد، بلکه کیفیت کار است که ارزشمند است، به عنوان مثال، یک نیروی جهادی، چه پزشک، پرستار یا هر تخصص دیگری، اگر با عشق و علاقه به منطقه‌ای مانند سیستان و بلوچستان برود و هدفش کمک به مردم به اندازه توانش باشد، این روحیه جهادی و ایثارگری است که او را به کار جهادی وامی‌دارد. این عشق و علاقه فطری است که فرد را به سوی خدمت سوق می‌دهد.
 
وی ادامه داد: قبل از جنگ تحمیلی، نقش زنان در جهاد سازندگی چندان پررنگ نبود، هرچند مشارکت‌هایی داشتند، اما در زمان جنگ، وقتی فراخوان داده شد، زنان منتظر نماندند و بر اساس شرایط خودشان وارد میدان شدند. یکی از این اقدامات، کارگاه همگام با جبهه بود که برای دوخت لباس رزمندگان راه‌اندازی شد. 
 
مرادی در بخشی از سخنان خود به بازگو کردن خاطرات پرداخت و گفت: روزی یک خانم سالخورده با چند تخم‌مرغ و مقداری پول برای کمک به جبهه آمد، شاید این کمک از نظر مادی ارزش چندانی نداشت، اما ارزش معنوی آن بسیار بود و پیام نهفته در این اقدام، عمیق و تأثیرگذار بود، زنان نه‌تنها در پشت جبهه کمک می‌کردند، بلکه با پشتیبانی و حمایت از همسرانشان، آن‌ها را برای حضور در جنگ حق علیه باطل تشویق و همراهی می‌کردند. 
 
این جهادگر با اشاره به اینکه جهاد سازندگی در زمینه‌هایی مانند خاکریزسازی، ساخت سنگرهای پیش‌ساخته و تأمین نیازهای رزمندگان، چه برای سپاه و چه برای ارتش، فعالیت می‌کرد، بیان کرد: کمک‌های مردمی جمع‌آوری‌شده نیز بر اساس نیازهایی که از طریق هماهنگی با قرارگاه خاتم‌الانبیاء مشخص می‌شد، توزیع می‌شد، جهاد سازندگی با خاتم‌الانبیاء جلسات مشترکی برگزار می‌کرد و بر اساس نیازهای اعلام‌شده، اقلام و خدمات موردنیاز را به مناطق مختلف ارسال می‌کرد. 
 
وی افزود: ارتش و سپاه از پشتیبانی و تدارکات جهاد سازندگی بهره‌مند می‌شدند، اما علاوه بر این، رسالت دیگر جهاد سازندگی، مهندسی رزمی بود، اگر سنگرسازان بی‌سنگر نبودند، معلوم نبود سرنوشت جنگ چه می‌شد. جهاد سازندگی مانند قلبی تپنده عمل می‌کرد، هم به فکر رزمندگان بود و هم به محرومیت‌زدایی توجه داشت. 
 
مرادی بیان کرد: امروز، پیشرفت‌های علمی و فناوری‌های به‌دست‌آمده بسیار ارزشمند هستند. رشد علمی ایران به‌صورت لگاریتمی بوده، اما از نظر اقتصادی و فرهنگی ضعف‌هایی داریم، مشکلات اقتصادی ما ناشی از موانعی است که دشمنان ایجاد می‌کنند و به قول معروف، چوب لای چرخ می‌گذارند 
 
این جهادگر گفت: افرادی مانند صدام از هدف امام خمینی (ره) برای صدور انقلاب هراس داشتند و به همین دلیل جنگ را آغاز کرد. 
 
وی افزود: اکنون در جامعه ما، آن اخلاق و روحیات فطری شیعی، به‌ویژه در ایران وجود دارد، افرادی در کشور هستند که عاشق خدمت‌اند، اما بستر مناسب برایشان مهیا نشده است.
این جهادگر در پایان گفت: روزی کسی از من پرسید آیا از زندگی‌ات راضی هستی پاسخم به طور قطعی بله بود، دلیلش این است که وقتی از جاده‌هایی در برخی مناطق کشور عبور می‌کنم که خودم در ساخت آن‌ها نقش داشته‌ام، احساس بسیار خوبی به من دست می‌دهد، عمرم را تلف نکرده‌ام، بلکه آن را صرف خدمت به مردم کرده‌ام و دیگران از این اقدامات بهره‌مند می‌شوند.
انتهای پیام