صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۲۳۶۵
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۴
نورافشان تاکید کرد:

استاد دانشگاه امام صادق(ع)، تاکید کرد: قلب، فرمانده و حقیقت و جوهره انسان است. عناصر بدن هم مانند منیزیوم و کلسیم و ... بر قلب اثر دارند حتی ورزشی که می‌کنیم و نوع غذایی که می‌خوریم و به تعبیری تک تک سلول‌ها و همه وجود ما در سعادت دنیا و آخرت مؤثر است. 

به گزارش ایکنا، مهدی نورافشان؛ استاد دانشگاه امام صادق(ع)، شامگاه 30 مهرماه در نشست علمی «با قرآن تا رستاخیر» که از سوی انجمن اسلامی مهندسین برگزار شد به موضوع«جمع‌بندی مفهوم‌قلب در قرآن، پیدایش انسان، مقدمه‌ای در مورد رستاخیز» پرداخت و با بیان اینکه آراء مفسرین در مورد قلب مختلف است و برخی مراد از قلب در قرآن را همین قلب صنوبری درون سینه می‌دانند، گفت: برخی هم معتقدند که قلب مجازی به کار رفته است و مراد مغز  و احساسات و عواطف است و برخی هم معتقدند که هر دو معنا را در بر دارد و اصلی هم هست نه مجازی؛ برخی هم تمامی آیاتی را که از لفظ قلب در آن استفاده شده است مورد بررسی قرار داده‌اند و می‌گویند قلب در  معانی ادراک عقلی و فهم و عاطفه مانند عشق و خوف و رجا و ... به کار رفته است. 

وی افزود: قرآن کریم از تعابیری چون قلوب لا یفقهون، قلوب لا یعقلون استفاده کرده است که ناظر به معنای ادراک و فهم است؛ در مواردی قلب ناظر به احساسات و عواطف است مانند فی قلوبهم مرض، قلب سلیم، قلب متکبر جبار، فی قلوبنا غل، سکینه فی قلوبهم و ...؛ هدایت و ضلالت را هم قرآن به قلب نسبت داده و می‌فرماید: وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ؛ لا تزغ قلوبنا. همچنین در آیه شریفه: وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ، قلب به معنای جان است یعنی قلب او به حنجره‌اش رسید. بنابراین تمام آنچه در درون انسان وجود دارد و دارای کارکردی برای سیستم تعقل و ادراک و تشخیص انسان است در قلب او وجود دارد. 

این پژوهشگر با  اشاره به تاثیر ژنتیک در رفتار انسان، گفت: گاهی کسی وضعیت آنزیم و غدد او بهم می‌خورد و رفتارهای او هم عوض می‌شود و مثلا تندخو می‌شود؛ همچنین محیط زیست هم در حالات انسان مؤثر است؛ برخی بیماری‌ها هم در انسان اختلالات روانی و فراموشی و ... ایجاد می‌کنند و هر چیزی که در عواطف و اعمال ما مؤثر است نتیجه تغییراتی است که در قلب رخ داده است. اینقدر قلب مهم است که در آیات متعدد قرآن نسبت به آن سخن گفته است.

وی اضافه کرد: خداوند فرموده است که قلب، تقوا دارد و گناه می‌کند و می‌آموزد و قلب به سوی خدا برمی‌گردد، قسی می‌شود و زنگار می‌بندد؛ با این وصف، قلب فرمانده انسان و حقیقت و جوهره انسان است و عناصر بدن هم مانند منیزیوم و کلسیم و ... بر قلب اثر دارند لذا اگر منزیوم بدن کسی کم شود نشاط و شادابی او کم خواهد شد یا همین ورزشی که می‌کنیم و نوع غذایی که می‌خوریم در سعادت دنیا و آخرت ما مؤثر است لذا تک تک سلول‌ها و همه وجود ما در سعادت دنیا و آخرت مؤثر است. 

این قرآن‌پژوه با اشاره به فؤاد، اظهار کرد: فؤاد عمدتا با تفکر و تعقل و احساس عواطف سر و کار دارد و واژه بسیار نزدیک به قلب است؛ واژه دیگر صدر است که قلب در درون آن قرار دارد؛ صدر هم وجود انسان و یا بروز و ظهور خارجی انسان است و البته صدر را به جای قلب هم استفاده کرده‌اند . در یک جمع‌بندی، حقیقت وجودی انسان، قلب است. 

نظریات شروع خلقت

وی با اشاره به آیه شریفه كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ، اضافه کرد: از آیه برداشت می‌شود شما همانطور که آغاز شدید برخواهید گشت لذا برای اینکه انتهای خود را بداینم باید ابتدا را به خوبی بدانیم و این امکان‌پذیر است لذا قرآن فرمود: كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ ۚ؛ دو نظریه مهم در مورد شروع خلقت انسان وجود دارد؛ اول اینکه خدا روزی انسان و روزی پرندگان و حیوانات و ... را آفریده است و آن‌ها را سر جای خود قرار داده است و هنوز هم برخی معتقد به این نظر هستند که ثبات انواع گفته می‌شود و نظر دیگر هم فرگشت است که نظریه داروین است.

وی ادامه داد: نظر یه می‌گوید همه موجودات عالم از تک‌سلولی‌هایی که بر اثر فعالیت‌های شیمیایی درست شده بودند ایجاد شدند و از آن موجودات مختلفی پدید آمد و هر موجودی که سازگاری بیشتری داشت باقی ماند که همان انتخاب طبیعی است تا به انسان رسید و انسان هم از نسل پستانداران و میمون‌ها و ... است؛ این نظریه فرگشت است که به تعبیر برخی فقط نظریه است و اثبات هم نشده است؛ داوکینز، این نظریه را وحی منزل می‌داند و آن را مبنای الحاد خود قرار داده است. 

این نویسنده و پژوهشگر تصریح کرد: قرآن کریم در مورد خلقت آیات مختلفی دارد؛ و جعلنا من الماء ؛ و خلق من کل دابه؛ فمهنم من یمشی؛ همه چیز از آب آفریده شده است پس انسان هم از آب آفریده شده است. برخی مفسران می‌گویند آب همان نطفه است و ما باید از این گروه بپرسیم که هر جا قرآن سخن از نطفه آورده است یک صفتی مانند مهین و دافق آورده است تا نشان دهد با آب اصلی تفاوت دارد. برخی دیگر می‌گویند آب، عنصربنیادی در ساخت جهان است و اگر آب نباشد حیاتی نخواهد بود؛ باز این پرسش وجود دارد که مراد آیه وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا ۗ؛  چیست؟ برخی هم گفته‌اند رمزی و کنایی بوده است که با واقعیت منطبق نیست. گروه دیگر می‌گویند آب، منشا اولیه حیات است که همان نظریه فرگشت است که باز نمی‌توان به عنوان نظریه متقن به آن نگریست. 

وی با طرح این پرسش که مگر ملائکه خلق نشده‌اند؟ اضافه کرد: این موضوع را چگونه باید با آیه: وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ جمع کنیم؟ در حالی که ملائکه هیچ ربطی به آب ندارند همچنین در آیه: وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى رِجْلَيْنِ وَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ هم فرموده است که همه از آب آفریده شده‌اند. در جای دیگری سخن از خلقت انسان از طین و در مواردی از آب است؛ برخی می‌گویند خلق از طین یعنی تک سلولی‌ها از گل بیرون آمده و موجودات درست شده‌اند و طرفداران ثبات انواع هم معتقدند که انسان یکدفعه از گل آفریده شده است و خدا به او حیات داده است. این گروه به معجزه حضرت عیسی(ع) استناد می‌کنند که در مجسمه دمید و پرنده خلق شد. 

معنای اصطفی

این پژوهشگر با اشاره به تعبیر طین لازب به معنای گل چسبناک، گفت: بنابراین در جایی فرمود که انسان از آب، در جایی فرمود از طین و گل و ... آفریده شده است و در موردی خلقت از نطفه مطرح است. برخی مانند بازرگان در مورد آیه: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ؛ معتقد است که وقتی حضرت آدم انتخاب شد افراد دیگری از بشر هم وجود داشت و خدا او را برگزید؛ این نشانگر فرگشت است ولی آیت‌الله مصباح یزدی معتقدند که اصطفی برتری‌دادن است که این سخن درست است. 

وی با اشاره به تفاوت در آیاتی که به خلقت انسان از آب و گل اشاره دارد و آیات خلقت بشر، افزود: موضوع مورد بحث دیگر شباهت خلقت آدم و عیسی(ع) است که در آیه: إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ به آن اشاره شده است؛ این ایه از آیات پربحث قرآن است. خداوند خطاب به مسیحیان می‌گوید شما که خلقت آدم را قبول دارید عیسی هم همان گونه خلق شده است چرا او را فرزند خدا و خدا می‌دانید؟  آیت‌الله طالقانی گفته است که آیه ناظر به همان عقیده مسیحیان است ولی نظریه دیگر می‌گوید آیه بیانگر دخالت روح و بحث کن فیکون است یعنی دخالت مستقیم روح  در تولد حضرت عیسی(ع) است؛ لذا خیلی متوجه بحث فرگشت و ثبات انواع نیست. 

این پژوهشگر بیان کرد: قرآن کریم در موارد متعدد به بحث نفس واحده اشاره و فرموده است: يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً؛ آیه اشاره دارد که ما شما را از نفس واحده آفریدیم و زوجتان را هم از خودتان. در آیه: وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا هم می‌فرماید همسران شما هم از شما آفریده شده‌اند تا مایه آرامش شما باشند یعنی زن و مرد و سیاه و سفید و ... از یک ذات آفریده شده‌اند؛ الان گفته می‌شود که 98 درصد ژنتیک افراد با هم یکسان است و تفاوت در دو درصد بقیه است.یعنی همگی از یک سیستم و ذات هستید لذا می‌توانیم بین شما قضاوت کنیم. 

وی افزود: چند آیه کلیدی در بحث خلقت وجود دارد؛ یکی آیه: ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ؛ ماء مهین نطفه است و سلاله هم برگرفته معنا می‌دهد؛ آیه دیگر وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍیعنی از برگرفته‌ای از طین انسان را آفریدیم. در آیه سوم هم فرموده است که انسان از نطفه خلق شده است؛ بنابراین مجموعه آیات اشاره به اسپرم دارد. در حقیقت همان یک اسپرمی که وارد تخمک می‌شود عامل خلقت انسان است و قرار است انسان همانطور که آفریده شده است بازگردد یعنی با همان تک سلولی که یا در طین لازب یا در ماء مهین یا همان نطفه است. 

انتهای پیام