صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۴۶۳۱
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۴
انتظارپژوهی/۴

پژوهشگر حوزه مهدویت گفت: در نگاه خانواده منتظر، رفاه و پیشرفت نه مقصد که مرکبِ مأموریت است؛ آنان دلبسته دنیا نیستند، بلکه دنیا را ابزار خدمت به امام عصر (عج) می‌دانند و خوشبختی را در مسیر معنا می‌جویند، نه در ظاهر رفاه.

حجت‌الاسلام والمسلمین مصطفی رضایی، پژوهشگر حوزه مهدویت در گفت‌و‌گو با ایکنا از قم، در چهارمین شماره از سلسله گفت‌و‌گو‌های «انتظارپژوهی» در پاسخ به این سؤال که تفاوت خانواده تراز منتظر با خانواده‌های موفق غیرمعتقد در چیست، گفت: در خانواده غیرمنتظر، شاغول خوشبختی در دست دنیا است. معیارها، بیرونی‌اند؛ موفقیت مساوی است با خانه‌ بزرگ‌تر، شغل پردرآمدتر، سفر‌های بیشتر و عقب نماندن از سبک‌های مصرفی.

وی افزود: نگاه، به جای عمق، روی سطح می‌لغزد. همان‌گونه که بازار، سرمایه را محور می‌بیند، این خانواده نیز پیشرفت را تنها در «داشتن» معنا می‌کند. نتیجه چنین نگرشی، رقابت دائم، مقایسه خسته‌کننده و اضطراب پیوسته است؛ چون هیچ سقفی برای خواستن وجود ندارد و همه چیز، دیر یا زود، رنگ می‌بازد.

این پژوهشگر حوزه مهدویت با بیان اوصاف خانواده منتظر بیان کرد: در خانواده منتظر، شاغول در دست امام است. ملاک، این‌بار نه ظاهر، بلکه «مسیر معنا» است. نگاه خانه از زمین بریده و بر مدار نور می‌گردد. این خانواده پیشرفت اقتصادی و تحصیلی را دشمن ایمان نمی‌داند، بلکه آن را ابزاری برای خدمت و نیروسازی می‌بیند. اهل تلاش و نظم است، ولی نمی‌گذارد دنیا جای ولی خدا را بگیرد. موفقیت یعنی «حرکت هم‌جهت با ظهور»؛ یعنی هر نعمت، پلی شود برای خدمت و هر توان، سرنخی از انتظار. در این نگاه، رفاه نه مقصد، که مرکبِ مأموریت است.

زیستن رسالت‌محور، نه رفاه‌محور

وی هدف خانواده غیرمنتظر از زندگی را اغلب در «آسایش بیشتر» دانست و اظهار کرد: وقتی آرامش، وابسته به امکانات است، با نوسان آنها، دل نیز نوسان می‌گیرد. پدر نگران آینده‌ مالی است، مادر درگیر مقایسه‌ ظاهری با دیگران، فرزند دچار دوگانگی ارزش‌ها. خانواده همچون قایقی است که موج مصرف‌گرایی آن را به هر سو می‌کشاند.

رضایی ادامه داد: زیست خانواده منتظر، «رسالت‌محور» است. آرامش خود را در معنای زندگی می‌یابد، نه در کم‌و‌زیاد امکانات. پدر و مادر به دنیا مثل نگاه مأمور به ابزار خدمت است. کار کردن عبادت است، خرج کردن انتخابی آگاهانه است. از این امور بی‌روح نیست، چون نیت آن‌ها خدمت به امام زمان(عج) است.

خانواده منتظر؛ بهره‌مند از لذات دنیوی

وی با بیان اینکه بسیاری می‌پندارند اگر خانواده‌ای از وابستگی به دنیا سخن گفت، یعنی عقب‌مانده و فقیر است، گفت: حال آن‌که خانواده منتظر معنای دیگری از «آزادی» را زیست می‌کند؛ آزادی از سلطه اشیاء و مقایسه‌ها. آنان ممکن است ثروتمند باشند، اما ثروتشان بر دل حکومت ندارد. می‌خواهند از دنیا «بهره‌مند» باشند، نه «بلعیده‌شده».

این پژوهشگر حوزه مهدویت افزود: پدر منتظر با افتخار کار می‌کند، مادر منتظر با دقت هزینه می‌کند، فرزند منتظر با نیت کمک به امام عصر(عج) درس می‌خواند. زیبایی، نظم، و پیشرفت در خانه‌شان موج می‌زند، اما هیچ‌یک استقلال ندارند؛ همه تابع نوری‌اند که از مرکز خانه می‌تابد؛ حضور و یاد امام عصر. آنان نه فقیرند نه اسیر، بلکه ثروتمندان سبک‌بار هستند.

وی با تبیین چگونگی کانون خانواده منتظر و غیر منتظر، بیان کرد: در خانواده غیرمنتظر، مرکز تصمیم «من» است؛ هرکس از زاویه‌ خویش به نفع خود می‌اندیشد. منطقش «چه چیز برای من بهتر است» و «دیگران چه می‌گویند». در چنین ساختاری، تضاد خواسته‌ها تنش می‌زاید و محبت‌ها شکننده می‌شود.

رضایی تصریح کرد: در خانواده منتظر، مرکز خانه امام است. همه نگاه‌ها به قبله‌ واحد دوخته‌اند. محبت همسران، بازتاب عشق به ولیّ خداست؛ تربیت فرزند، خدمت به آرمان الهی است. اختلاف‌ها بوی جدایی نمی‌دهد چون مقصد مشترک است. فردیت‌ها در مسیر هدف واحد، رنگ آرامش می‌گیرند. در این نگاه، خانه کوچک می‌شود، اما نقش جهانی می‌یابد.

تربیت فرزندان در مدار انتظار

وی با اشاره به چگونگی تربیت در خانواده غیرمنتظر بیان کرد: خانواده غیرمنتظر در تربیت، بیشتر بر موفقیت فردی تمرکز دارد؛ نمره، زبان خارجی، مهارت‌های خاص، ظاهر آراسته، ولی معمولاً در پاسخ به این پرسش درمی‌ماند که «فرزند من برای چه زیست می‌کند؟». در نتیجه، فرزند در دنیایی بی‌معنا رشد می‌کند و خسته از بی‌جهتی می‌شود.

این پژوهشگر حوزه مهدویت تاکید کرد: در خانواده منتظر، تربیت یعنی نیروسازی برای ظهور. پدر و مادر می‌کوشند کودکان خود را با آرمان ظهور بزرگ کنند، نه صرفاً با آرزوی خوشبختی فردی. این تربیت، نگاه کودک را به خودش نمی‌دوزد بلکه به آینده‌ای جهانی باز می‌کند. چنین فرزندی امیدش از زمین فراتر می‌رود و به جای دنبال‌کردن هیجان‌های زودگذر، در آرزوی ظهور زندگی می‌کند.

معنای واقعی خوشبختی

وی در پایان در پاسخ به این سوال که خوشبختی در هر خانواده چگونه معنا می‌شود، گفت: خوشبختی در دو خانواده دو معنای متفاوت دارد. برای خانواده غیرمنتظر، خوشبختی همانی است که دیده می‌شود؛ رفاه، احترام و موفقیت قابل اندازه‌گیری اما برای خانواده منتظر، خوشبختی نوری در مسیر است، نه نقطه‌ای در پایان.

رضایی اظهار کرد: آنان به جای اینکه زندگی را مسابقه‌ جمع‌آوری لذت‌ها بدانند، آن را مسیر ایجاد آمادگی برای ظهور می‌دانند. چنین احساسی آرامشی می‌آورد که در هیچ ثروتی پیدا نمی‌شود. خانواده منتظر درگیر دنیا هست ولی وابسته به آن نیست؛ اهل تلاش است ولی مغرور به نتیجه نیست؛ اهل رفاه است، اما در بند آن نیست. دنیای او در خدمت امام است، نه بر تخت دل. این خانه قبله، معنا و جهت دارد.

گفت‌وگو از هانیه محمدنژاد 

انتهای پیام