صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۶۷۰۹
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۰

گروه اندیشه در پایان این هفته، بسته‌ای شامل گفت‌وگو با سیدصدرالدین طاهری استاد حکمت و فلسفه، حجت الاسلام انصاری زنجانی درباره موضوع فدک و تنی چند از اندیشمندان، پوشش وقایع مهم حوزه اندیشه مانند نشست علمی «فلسفه اسلامی برای کودک؛ محتوای علمی و مبانی حکمی با تأکید بر آرای علامه طباطبایی» و نشست «فرهنگ و متافیزیک نزد فارابی» را تقدیم مخاطبان خود می‌کند.

سرویس اندیشه ایکنا؛ در پایان هفته‌ای مقارن با ایام فاطمیه و نزدیک شدن روز بزرگداشت حکمت و فلسفه بسته‌ای جامع، شامل گفت‌وگوها، یادداشت‌ها و پوشش‌های خبری تقدیم نظر مخاطبین گرامی خود کرده است. در این نوشتار، مروری بر اهم مطالب این هفته خواهیم داشت. 
 
این هفته از جهت نزدیکی به روز جهانی فلسفه و بزرگداشت حکیم فارابی و تقارن آن با ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره(س)، روزهای پرکاری برای بخش اندیشه، ایکنا بود. گزیده مطالب این بخش را مرور می‌کنیم: 
 
 
 گروه اندیشه ایکنا نظر به اهمیت و توجه به موضوع اساسی و انسانی حکمت و فلسفه و پرداخت رسانه‌ای گسترده آن در ایامی که به بزرگداشت حکیم ابونصر فارابی در ایران و روز جهانی فلسفه منتهی می‌شود،‌ می‌کوشد در سلسله گفت‌وگو و یادداشتی‌هایی به این مفهوم و چرایی و چگونگی آن در زندگی انسان معاصر بپردازد. در نخستین مجال از پرونده حکمت و فلسفه، ایکنا پای سخن یکی از اهالی اندیشه نشسته‌ است. سیدصدرالدین طاهری موسوی؛ استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگر حوزه فلسفه اسلامی در این گفت‌وگو به بررسی جایگاه فلسفه در فرهنگ و تمدن اسلامی و نسبت آن با اندیشه‌های فلسفی جهان پرداخته است.
 
او در این مصاحبه در تعریف فلسفه گفت: در فلسفه اسلامی، آخرین فیلسوف برجسته مرحوم علامه طباطبایی هستند. ایشان در آغاز دو کتاب مشهور خود، «بدایه» و «نهایه»، تعریفی از فلسفه ارائه داده‌اند که می‌توان آن را جامع‌ترین تعریف دانست. علامه طباطبایی می‌فرمایند: فلسفه عبارت است از علم به حقایق اشیا به قدر طاقت بشری. 
 
وی ادامه داد: موضوع فلسفه موجود به ما و موجود است، یعنی موجوداتی که هیچ قیدی ندارند و فلسفه باید درباره حقیقت آن‌ها تحقیق کند. علوم طبیعی و ریاضیات مقدمات فلسفه محسوب می‌شوند و ذهن را برای مسائل انتزاعی آماده می‌کنند. فلسفه علمی مستقل است که به موجوداتی می‌پردازد که در علوم طبیعی، ریاضی یا الهیات خاص قرار نمی‌گیرند. به بیان دیگر، فلسفه علمی است که به موجود به ما و موجود می‌پردازد و تمام موجودات با قید، مانند موجودات مادی، طبیعی یا ریاضی، خارج از موضوع اصلی آن هستند.
 
طاهری افزود: فلسفه وسعت نظر و ظرفیت فکری انسان را گسترش می‌دهد. در مواجهه با شبهات طبیعی در مسائل اعتقادی، فرد با پشتوانه فلسفه قادر است این شبهات را تحمل کند و دچار اختلال فکری نشود. تجربه شخصی من نیز مؤید این نکته است، هرچند از شرح جزئیات آن به دلیل شخصی بودن صرف‌نظر می‌کنم.
 
همچنین در جوامعی که فلاسفه در رهبری یا تأثیرگذاری اجتماعی نقش داشته باشند، چنین ظرفیتی می‌تواند به ایجاد مدینه فاضله، همانگونه که فارابی بیان کرده است، منجر شود. در این جوامع، میزان جرم و جنایت، بیماری‌های روانی، افسردگی و خودکشی کاهش می‌یابد. این البته به معنای رقابت فلسفه با دیانت نیست، بلکه می‌توان گفت دیانت همراه با فلسفه، آگاهانه و مبتنی بر فهم است، نه تقلیدی و صرفاً عادت‌آمیز. چنین تلفیقی از فلسفه و دین، پایدارتر و با ارزش‌تر است و اثر عمیق‌تری بر زندگی فردی و اجتماعی دارد.
 
 این استاد دانشگاه همچنین درباره علت عدم تأسیس مکتب فلسفی جدید پس از مکتب متعالیه گفت: من گمان می‌کنم که علت اصلی آن، جامعیت و تفصیل فلسفه ملاصدرا است. ایشان بین ارسطو، افلاطون، ابن سینا، ابن عربی، شیخ اشراق، عرفا و قرآن و حدیث جمع کرده و مجموعه‌ای باعنوان حکمت متعالیه گرد آورده و بیانی گویا دارد.
 
 
حجت‌الاسلام محمدباقر انصاری زنجانی، محقق و پژوهشگر تاریخ صدراسلام و صاحب تألیفات گسترده در زمینه فدک و خطبه فدکیه، در گفت‌وگو با ایکنا گفت: فدک، منطقه‌ای یهودی‌نشین در نزدیکی خیبر، دارای سابقه‌ای طولانی و کهن است که قدمت آن به زمان حضرت موسی(ع) بازمی‌گردد. بر اساس منابع تاریخی، یکی از اصحاب مؤمن و متمول حضرت موسی(ع) به نام «ضخار»، پیش از مهاجرت بنی‌اسرائیل از مصر، به سوی حجاز مهاجرت کرده و در منطقه فدک ساکن شد. 
 
وی افزود: تا پیش از جنگ خندق، اهالی فدک از تنش با مسلمانان به دور بودند. اما پس از خیانت خیبریان در جنگ خندق و نقض پیمان صلح، پیامبر اکرم(ص) پس از سرکوب خائنین به خیبر لشکر کشید که منجر به فتح مشهور خیبر شد. پس از پایان این قیام، اهالی فدک از ترس آنکه نوبت آنان نیز فرا رسد، نزد پیامبر(ص) آمده و اظهار تسلیم و اطاعت کردند. در نتیجه، فدک بدون هیچ درگیری نظامی و بدون نیاز به فرستادن لشکر توسط مسلمانان فتح شد.
 
در این زمینه، آیه ۶ سوره حشر نازل گردید: «وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» این آیه به وضوح بیان می‌کند که اموالی که بدون جنگ و لشکرکشی و تنها با تسلیم صاحبان آن به دست رسول خدا(ص) می‌رسید، از دایره غنایم عمومی خارج شده و متعلق به شخص پیامبر(ص) یا امام خواهد بود. پس از نزول این آ یه و در پی بازگشت به مدینه پیامبر(ص) با دعوت مردم و بزرگان شهر به مسجد، اعلام کرد که این آبادی را به حضرت زهرا(س) بخشیده است.
 
وی ادامه داد: تنها ده روز پس از رحلت پیامبر(ص)، با فرستادن گروهی به فدک و برکناری گماشتگان حضرت زهرا(س) از مدیریت آن، فدک را غصب کردند. این اقدام نشان می‌دهد که آنان نگران بودند اگر درآمد فدک به حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) برسد، این منابع مالی می‌توانست برای تازه به قدرت‌رسیدگان سقیفه مشکلات جدی ایجاد کند.
 
در پی این اقدام، حضرت زهرا(س) نزد ابوبکر رفته و با بیان شواهد و استدلالات خود نسبت به غصب ملک خود اعتراض کردند. با این حال غاصبان به این اعتراض توجهی نداشته و با توسل به احادیث جعلی و ادله پوشالی بر عمل قبیح خویش پافشاری کردند که این پافشاری سبب ایراد خطبه غرا فدکیه شد.
 
انصاری زنجانی در ادامه این گفت‌وگو به مباحث سند شناسی این روایات و بازتاب آنها در کتب اهل سنت پرداخت و همچنین به درخواست ایکنا، چندی از کتاب‌های مهم خویش را در زمینه فدک و خطبه فدکیه جهت آشنایی علاقه‌مندان به مطالعه در این زمینه معرفی کرد. مخاطبان گرامی می‌توانند به مراجعه به متن این مصاحبه علاوه بر شناخت این کتاب‌ها، مشروح مصاحبه را مطالعه بفرمایند.
 
 
مجتبی خورشیدی، مترجم کتاب «فضایل و وقایع مشترک حضرت زهرا(س) و امام حسین(ع)» درباره این کتاب که ترجمه‌ای از کتاب مرحوم آیت‌الله انصاری زنجانی (اثری عربی که پس از سال‌ها تحقیق بر پایه‌ مجموعه‌ عظیم «الموسوعة الکبرى فاطمة الزهرا(س)» شکل گرفت و احادیث و روایات مشترک میان حضرت زهرا(س) و سیدالشهدا(ع) را گردآورده) است، گفت: این کتاب نگاهی فراگیر و همه‌جانبه دارد؛ به این معنا که مؤلف در تدوین آن به منابع گوناگون، چه از میان آثار شیعی و چه از منابع غیرشیعی، مراجعه کرده است. مرحوم انصاری بر آن بود تا تصویری جامع و منصفانه از موضوع ارائه دهد؛ تصویری که فراتر از مرزهای مذهبی و دیدگاه‌های خاص باشد و هر خواننده‌ای، صرف‌نظر از گرایش فکری یا اعتقادی خود، بتواند از محتوای آن بهره‌مند شود.
 
وی ادامه داد: معمولاً بیشتر آثار دینی و تاریخی ما به‌صورت مستقل به هر یک از شخصیت‌های اهل‌ بیت(ع) می‌پردازند؛ به‌ گونه‌ای که یا صرفاً رنگ و بوی فاطمی دارند و تمام تمرکز آن‌ها بر شخصیت و سیره حضرت زهرا(س) است، یا کاملاً حسینی‌اند و به زندگی و نهضت امام حسین(ع) اختصاص یافته‌اند. اما ویژگی ممتاز این کتاب در نگاه متفاوت و تازه آن نهفته است. نویسنده کوشیده تا از زاویه‌ای نو به موضوع بنگرد و تعامل و پیوند درونی میان اعضای خانواده اهل‌ بیت(ع) را به تصویر بکشد.
 
وی سپس در رابطه با کاربرد اخلاقی رابطه خانوادگی اهل بیت(ع) برای انسان امروز گفت: ارتباط حضرت فاطمه زهرا(س) و امام حسین(ع) تنها یک رابطه‌ خونی و خانوادگی نیست، بلکه نمونه‌ای کامل از تعامل صحیح در خانواده و الگویی برای تربیت فرزندان است. در سبک تربیتی حضرت زهرا(س) هرگز تندی، تحقیر یا فریاد زدن نسبت به فرزند دیده نمی‌شود. در هیچ روایت معتبر و قابل استنادی نیامده که ایشان حتی صدایشان را بر فرزند بلند کرده باشند.
تربیت ایشان مبتنی بر کرامت انسانی، احترام به شخصیت فرزند و آماده کردن زمینه برای پذیرش حقایق الهی بوده است. این روش نشان می‌دهد که تربیت فرزند نه با سخت‌گیری یا ترس، بلکه با محبت، صبر و ایجاد شرایط مناسب برای رشد اخلاقی و ایمانی امکان‌پذیر است.
 
همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی» برگزار شد
 
این همایش، صبح روز چهارشنبه 21 آبان در فرهنگستان علوم برگزار شد و در آن جمعی از اساتید دانشگاه و اندیشه‌ورزان به سخنرانی پرداختند.  گروه اندیشه ایکنا از آن رو که این همایش دارای اهمیت ویژه و سخنرانان مهمی در آن به ایراد سخن پرداختند، آن را طی چند گزارش پوشش داد که در ادامه چکیده‌ای از این گزارش‌ها به نظر شما مخاطبین خواهد رسید:
 
در بخشی از این مراسم رضا داوری اردکانی استاد ممتاز دانشگاه تهران و عضو پیوسته فرهنگستان علوم در این همایش به ایراد سخنانی پرداخته و گفت: هوش مصنوعی، چیزی بیش از یک ماشین عظیم پر از اطلاعات و اطلاعات پرداز است. هوش مصنوعی می‌تواند منشاء آثار مفید و مضر باشد. اما به احتمال قوی در جهانی که نشان مهر و دوستی در آن کمتر ‌‌پیدا‌ و میل به قهر و دشمنی غالب است، قدرت ویرانگری بیشتری دارد.
 
وی همچنین با توصیف این پدیده به عنوان مرحله اخیر رشد تکنولوژی بیان داشت: این تکنولوژی که حضور علم را در آن آشکارا می‌توان دید تعلق به عصری دارد که بشر در آن کوشید و تا حدودی توانست طبیعت و هر چه در جهان است را به تصرف خود درآورد و مهار کند. قوام این عصر با تکنیک بود. فهم و درک و تصور غالب این است که تکنیک وسیله‌ای در اختیار آدمی است و برای رفع نیازهای آدمی پدید آمده است. یعنی تکنیک را با حرفه و صنعت قدیم اشتباه می‌کنند اما تکنیک صورت کامل صنعت قدیم نیست و ‌از حیث ماهیت با آن تفاوت دارد.
 
او ادامه داد: تکنیک با خواست و بر اثر اظهار نیاز آنان پدید نیامده، بلکه از لوازم اصلی جهان مدرن برای تسخیر و تصرف طبیعت بوده و مردمان پس از پدید آمدن خود را به آن محتاج دیده و وابسته‌اش شده‌اند. هوش مصنوعی مرحله اخیر رشد تکنیک است و بیم آن می‌رود که آخرین مرحله آن باشد. زیرا دارای قدرتی است که می تواند جهان را به هر صورتی که می‌خواهد تصویر کند و با دگرگون جلوه دادن وضع جهان و احوال مردمان و حوادث و کارها و چیزها، نظم جهان را بر هم زند و هر آشوبی که بتواند در هر جا پدید آورد.
 
در این همایش همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسعیدرضا عاملی، استاد دانشگاه تهران سخنرانی کرد. او با اشاره به ظرفیت‌های شگفت‌انگیز مغز انسان و فناوری هوش مصنوعی اظهار کرد: مغز ابزار تفکر است، اما هوش مفهومی فراتر از آن و در ذیل نفس انسان قرار دارد. همان‌گونه که هوش انسانی از الفاظ معنا تولید می‌کند، هوش مصنوعی نیز از همین ظرفیت بهره می‌برد. از این‌رو می‌توان گفت هوش مصنوعی عمومی در واقع امتداد هوش طبیعی انسان است.
 
وی در توضیح ماهیت فلسفی هوش مصنوعی اظهار کرد: هوش مصنوعی بر مبنای الگوریتم عمل می‌کند و توانایی یکپارچه‌سازی و ترکیب داده‌ها را دارد. نگاه فلسفی اما اعتباری است، نه حقیقی؛ ازاین‌رو ده‌ها نظریه فلسفی متفاوت پدید آمده‌اند. فلسفه قاره‌ای، تحلیلی و اسلامی، هر یک در پی کشف واقعیت پدیده‌های مادی و غیرمادی هستند، اما از منظرهای متفاوتی به آن می‌نگرند.
 
دبیر پیشین شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین با تأکید بر ضرورت اخلاق‌محوری در توسعه فناوری‌های نوین گفت: هوش مصنوعی در پی گسترش و بازتولید ظرفیت‌های هوش طبیعی انسان است، اما اگر بدون هدایت فضیلت انسانی و الهی پیش برود، به موجودی درنده‌خو بدل می‌شود که حتی می‌تواند ابزار کشتار جمعی گردد.
 
عماد فاطمی‌زاده، رئیس دبیرخانه ستاد توسعه و کاربرد هوش مصنوعی نیز در این همایش گفت: فعالان حوزه هوش مصنوعی باید در زمینه فرهنگ‌سازی و ترویج این فناوری، جایگاه خود را در نهادهای مختلف تثبیت کنند تا مدیران کشور به اهمیت داده و نقش آن در تصمیم‌گیری‌ها آگاه شوند.
 
احمدرضا شرافت، استاد دانشگاه تربیت مدرس، همچنین در همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی» با بیان اینکه در کشور ما نوعی سردرگمی در تعریف مفهوم هوش مصنوعی وجود دارد، گفت: در حالی که در سطح جهانی این مفهوم معنای روشن‌تری دارد، باید توجه داشت که واژه «هوش مصنوعی» نخستین بار در سال ۱۹۵۶ مطرح شد و علت شکوفایی آن، مأموریت اصلی‌اش یعنی ارائه راه‌حل برای مسائل واقعی بوده است؛ بنابراین اگر این فناوری نتواند راه‌حلی ارائه دهد، عملاً بی‌فایده خواهد بود.
 
این استاد دانشگاه با اشاره به آمار مؤسسه IMT تصریح کرد: تنها پنج درصد از پروژه‌های هوش مصنوعی مولد در سطح جهان به موفقیت می‌رسند و این رقم در ایران احتمالاً پایین‌تر است، چرا که کشور ما به بازارهای بین‌المللی دسترسی ندارد.
 
شرافت هدف اصلی بخش خصوصی در به‌کارگیری هوش مصنوعی را کسب ثروت بیشتر و کاهش هزینه‌ها دانست و گفت: در نتیجه، برخی شرکت‌ها بخش قابل توجهی از نیروی انسانی خود را حذف می‌کنند. او افزود: دولت‌ها باید با رفع موانع و ایجاد تسهیلات، انگیزه بخش خصوصی را افزایش دهند؛ هرچند نگرانی از وضع مقررات محدودکننده وجود دارد. به گفته وی، هوش مصنوعی یک زیست‌بوم پویا است و با بخشنامه و دستور رشد نخواهد کرد.
 
حمیدرضا ربیعی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، نیز در این همایش با اشاره به پیوند گسترده علوم مختلف با مفهوم هوش مصنوعی عمومی گفت: رشته‌هایی چون فلسفه، اقتصاد، حکمرانی، علوم اجتماعی، علم داده، ریاضیات و علوم اعصاب همگی با این فناوری در ارتباط هستند.
 
وی افزود: ما در کشور به‌راحتی از هوش مصنوعی سخن می‌گوییم و می‌خواهیم پیشرو باشیم، اما باید پرسید آیا برای آن فرهنگ‌سازی شده و آیا مسئولان به این ضرورت باور دارند؟
ربیعی ادامه داد: فلسفه، اقتصاد و حکومت در رشد و جهت‌دهی به هوش مصنوعی نقشی تعیین‌کننده دارند. به گفته او، مردم در استفاده از هوش مصنوعی معمولاً از نهادهای رسمی پیشروترند و هر جا فرصت درآمدزایی وجود داشته باشد، انگیزه برای سرمایه‌گذاری نیز افزایش می‌یابد. وی با اشاره به اینکه حدود ۹۵ درصد پروژه‌های هوش مصنوعی به اهداف خود نمی‌رسند، گفت: با این حال، امید و سرمایه‌گذاری جهانی در این حوزه همچنان رو به افزایش است.
 
 
آیت‌الله سید مصطفی محقق داماد، استاد حوزه و دانشگاه در همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی» با موضوع «هوش مصنوعی از دیدگاه فلسفه اسلامی» سخنرانی کرد.
 
محقق داماد در این همایش : شاید در آینده، کسی که با هوش مصنوعی آشنا نباشد، همچون فردی تلقی شود که خواندن و نوشتن نمی‌داند. ما طلاب فلسفه معتقدیم فلاسفه اسلامی واقعاً صاحب مکتب هستند؛ ابن‌ سینا، فارابی، ملاصدرا و خواجه نصیرالدین طوسی هر یک مکتبی دارند که توانایی پاسخ‌گویی به پرسش‌های تازه در طول قرون را داراست.
 
او در ادامه با اشاره به فیلسوف آلمانی، کانت، گفت: کانت هرگز از واژه حقوق بشر استفاده نکرد، اما نظام فکری او چنان سامان‌یافته بود که هنگام طرح این مفهوم در سال ۱۹۴۵، می‌توانست الهام‌بخش باشد، زیرا بر کرامت انسانی تأکید داشت.
 
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: بر همین اساس، ما نیز باید بتوانیم از اندیشه‌های فلاسفه اسلامی همچون ملاصدرا و ابن‌سینا برای پاسخ به پرسش‌های امروز بهره بگیریم. در فلسفه اسلامی، محور اثبات نفس مجرد، تعقل است نه صرف تفکر. تا کنون هوش مصنوعی می‌تواند تفکر کند، اما قادر به تعقل نیست. مثلاً اگر بگوییم «الف برابر ب است و ب برابر ج، پس الف برابر ج است»، این یک فرایند تفکری است. چنان‌که حاجی سبزواری گفته است، فکر حرکتی است از مبادی (داده‌ها) به سوی مراد (نتیجه). ماشین نیز چنین می‌کند، اما آیا می‌تواند تعقل داشته باشد؟ آیا می‌تواند مفهوم کلیات را درک کند؟
 
وی همچنین گفت: هوش مصنوعی داده‌ تولید نمی‌کند، بلکه باید داده به آن داده شود تا نتیجه‌گیری کند. از این رو، حکمت اسلامی در تبیین نسبت میان انسان، نفس و هوش مصنوعی با چالشی جدی روبه‌رو نیست.
 
 
نشست علمی «فلسفه اسلامی برای کودک؛ محتوای علمی و مبانی حکمی با تأکید بر آرای علامه طباطبایی» به همت کارگروه آموزش حکمت برای کودکان و نوجوانان، در یازدهمین ویژه‌برنامه بزرگداشت علامه طباطبایی(ره) برگزار شد.
 
فاطمه حسن‌زاده پژوهشگر فلسفه اسلامی در این نشست به بررسی نسبت میان الگوی غربی فلسفه برای کودک (فبک) که توسط لیپمن تدوین‌یافته و همچنین از امکان ابداع و تأسیس الگوی بومی فلسفه اسلامی برای کودک پرداخت؛ رویکردی که در آن نه صرفاً آموزش روش فلسفیدن، بلکه انتقال معنا، اصلاحگری عقلانی و تجربه‌زیسته‌ مبانی حکمی به کودک مد نظر قرار گیرد.
 
وی با بیان اینکه فلسفه برای کودک یا همان فبک با فلسفه سنتی تفاوت ماهوی دارد، گفت: فبک به معنای فلسیدن و خردورزی است نه صرف آموزش آرای فیلسوفان. هدف نهایی فبک دستیابی کودک به معنا و تجربه زیسته‌ مفاهیم است؛ همان چیزی که در «حلقه کندوکاو» تحقق می‌یابد، یعنی کودک در گفت‌وگو معنا را کشف می‌کند و خود به آن دست می‌یابد.
 
حسن‌زاده در این نشست بخشی از دیدگاه تربیتی علامه طباطبایی را نقل کرد و گفت: علامه در جلد سوم المیزان، تعلیم را جهت‌دهی ذهن متعلم توسط معلم خبیر می‌دانند؛ هدایتی که راه وصول علم را تسهیل و مقصد فهم را تقریب می‌کند. این تعریف، در حقیقت بنیاد روش تسهیل‌گری است؛ یعنی معلم نه انتقال‌دهنده‌ دانش، بلکه گشاینده‌ مسیر ادراک است. همین مفهوم، مبنای حلقه‌های کندوکاو فلسفی برای کودکان است.
 
وی افزود: علامه در آثار دیگر خود، از جمله در کتاب «انسان از آغاز تا انجام»، به «استدلال آزاد» اشاره دارند و می‌فرمایند: اسلام کسانی را تربیت می‌کند که فکر سالم و استعداد درک استدلال عقلی دارند، نه کسانی که عقاید تحمیلی را حفظ کنند و سپس برای اثبات آن دلیل بسازند. این مدل تربیتی، نزدیک‌ترین الگو به فلسفه‌ آزاد کودکانه است و به تعبیر حسن‌زاده، نشان می‌دهد علامه طباطبایی خود از پیشگامان روش تسهیل‌گری حکمی بوده است.
 
 
عرفا و فلاسفه همواره در طول تاریخ به دلایل مختلف از ابزار زبان و ادبیات برای بیان مفاهیم خویش بهره برده‌اند. در این زمینه و در ایام نزدیک به روز بزرگداشت حکمت و فلسفه، امیرحسین اللهیاری، در این هفته یادداشتی ارزنده در موضوع «فلسفه و داستان» با در نظر داشتن نمونه‌هایی همچون حی بن یقظان، عقل سرخ و چندی دیگر، در اختیار گروه اندیشه ایکنا گذاشته و ابعاد آن را شرح داده است.
 
او در بخشی از این یادداشت می‌نویسد: در متون تعلیمی و تاریخی و نیز در داستان‌های حکمی،  چه گفتن اهمیت بیشتری دارد، اما در تمثیلات عرفانی یا داستان‌هایی که به قصد «هنریت»، نوشته شده‌اند، چگونه گفتن نقش پررنگی ایفا می‌کند. اینجاست که بحث «زبان‌آوری» و «اِستیتک» مطرح میشود.
 
وی همچنین بیان می‌دارد: یکی از تفاوت‌های آثار حکمی «حی بن یقظان» ابن طفیل و عقل سرخ سهروردی شاید در همین است. «ابن طفیل» حکیم مشایی و عقل‌گراست و آثارش به فهم عقلانی جهان محدود می‌شود، در حالی‌که «سهروردی»، اشراقی است و ترکیب ملکوت، ملک و زیبایی در آثار او نقش برجسته دارد. دستمایه‌های سهروردی در اختیار «ابن‌ سینا» و «ابن‌طفیل» نیز بوده، اما نگاه اشراقی و نوافلاطونی سهروردی باعث شده آثارش با متون روایتگر احوال و اقوال عرفا نزدیک‌تر‌ باشد، مانند داستان پیر جوان سرخ موی در روایت کیخسرو. 
 
این هفته همچنین خالی از مطالبی مربوط به حوزه و دانشگاه نبود:
 
 
 آیت‌الله جوادی آملی؛ مفسر قرآن و نهج‌البلاغه، ۲۱ آبان ماه در ادامه سلسله جلسات درس اخلاق در مسجد اعظم با اشاره به خشکسالی کنونی در کشور با بیان اینکه نماز استسقاء از نمازهای پربرکت و نظیر نماز عید فطر و قربان در دو رکعت با شرایط خاص خوانده می‌شود، گفت: هم می‌توان آن را فرادا و هم با جماعت خواند لذا طلاب و اساتید آن را فراموش نکنند و همه در منزل هم می‌توانیم آن را بخوانیم.
 
وی افزود: خوب است انسان دو روز روزه بگیرد و در روز سوم این دو رکعت را بخواند؛ البته این مسئله شرط صحت نیست بلکه شرط کمال است.  
 
مفسر قرآن کریم با بیان اینکه مرحوم صاحب وسائل در جلد هشتم از صفحه اول تا ۱۶، روایات و احکام صلات استسقاء را بیان فرموده است، اضافه کرد: گاهی مشکلات فرهنگی و قصور اجتماعی و گناه زمینه رحمت را سلب می‌کند. در روایتی در کتاب وسائل روایتی از امام صادق(ع) آمده است که اگر چند گناه رسمی شد چند بلا هم نازل خواهد شد؛ اینکه دستگاه قضا آلوده و اهل رومیزی و زیرمیزی وشهادت دروغ و کتمان شهادت باشد؛ زیرا زمین امروز می‌بیند و ضبط می‌کند و بعدا شهادت خواهد داد؛ زمین و آسمان می‌فهمند چه کسی زیرمیزی داد و چه کسی گرفت.
 
 
عبدالعلی موحدی؛ نویسنده کتاب «گزارش اهل بیت(ع) از تقابل در مدیریت میراث نبوی» شامگاه ۲۰ آبان‌ماه در نشست علمی تاریخ تدوین میراث نبوی و رونمایی کتاب «گزارش اهل بیت(ع) از تقابل در مدیریت میراث نبوی» که در بنیاد فرهنگی امامت برگزار شد در سخنانی به تشریح این کتاب پرداخت و با بیان اینکه حدیث ثقلین و ارجاع به کتاب و سنت راهبرد خدا برای استمرار هدایت الهی بوده است، گفت: دو نوع مدیریت بعد از وفات پیامبر(ص) قابل مشاهده است؛ یکی مدیریت خلفا که بر مصدر امور نشستند و دیگری مدیریت اهل بیت(ع) و این تقابل از همانجا شروع شد. در کتاب به ده رفتار از سوی خلفا و ده تدبیر از سوی اهل بیت(علیهم السلام) اشاره شده است.
 
وی افزود: هدف اصلی جریان خلفا به حاشیه بردن مرجعیت علمی و سیاسی اهل بیت بود؛ لذا در جمع قرآن، مصحف علی(ع) را با وجود توصیه پیامبر به جمع‌آوری، نپذیرفتند و برنامه منع تدوین حدیث را نیز پیگیری کردند و بستر این کار نیز از جریان قلم، دوات و منع از مکتوب شدن وصیت پیامبر(ص) بود.
 
فرضیه اصلی کتاب «تقابل در مدیریت میراث نبوی» اثر عبدالعلی موحدی بر این پایه استوار است که تصمیمات کلیدی حاکمیت پس از پیامبر (ص) - یعنی کنار گذاشتن مصحف امام علی (ع) و متعاقباً سیاست منع کتابت حدیث - اقدامات واکنشی و حساب‌شده‌ای بودند که در راستای یک هدف بزرگ‌تر و پنهان‌تر عمل می‌کردند: ردّ وصی و به حاشیه راندن مرجعیت علمی و سیاسی اهل بیت (ع). در مقابل این جریان، اهل بیت (ع) نیز با یک تدبیر الهی و برنامه‌ای بلندمدت، به خنثی‌سازی این انحراف و صیانت از دین پرداختند.
 
 
همچنین در این مراسم حجت‌الاسلام‌ والمسلمین سیدمحمدکاظم طباطبایی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث به بیان اظهاراتی پرداخت. او در سخنان خود بیان داشت: میراث حدیثی شیعه به‌دلیل انتقال درون‌خانوادگی و عمدتاً شفاهی از امامی به امام دیگر و از طریق اصحاب خاص، از آسیب‌های موجود در میراث اهل سنت مصون ماند؛ بنابراین، امکان تحریف یا خدشه در آن فراهم نبود. از سوی دیگر، منع تدوین حدیث در صدر اسلام، در واقع منع از کتابت سنت نبوی بود نه اقوال صحابه؛ از این رو، روایات امیرالمؤمنین(ع) و سایر ائمه(ع) هر چند محدود، اما منتشر می‌شد.
طباطبایی با بیان اینکه دلایل مطرح‌شده برای منع تدوین حدیث، سست و غیرمنطقی بوده است، گفت: دلایلی مانند احتمال اختلاط حدیث با قرآن یا شعار «حسبنا کتاب‌الله» مطرح شد، اما از نگاه علمای شیعه، علت اصلی این بود که نمی‌خواستند فضائل اهل‌ بیت(ع) نقل و حفظ شود.
 
وی با اشاره به ماجرایی از تقسیم ارث خلیفه دوم و عبارتی که او در این ماجرا می‌گوید، افزود: عبارت خلیفه که گفت: این قرآن نیست که نتوان کم‌ و زیاد کرد، نشان می‌دهد نگاه او به میراث نبوی با نگاه ما تفاوت داشت و در صورت تعارض احکام با مصالح خود، در آنها تصرف می‌کرد.
 
طباطبایی ادامه داد: در گزارشی دیگر آمده است که وقتی فردی اعتراض مردم نسبت به برخی احکام خلیفه را به او یادآور شد، خلیفه پاسخ داد: من زمیل پیامبر(ص) بودم؛ یعنی خود را هم‌تراز پیامبر می‌دانست و برای خود نیز حق تشریع قائل بود.
 
 
نشست علمی «توحیدباوری در فرهنگ مقاومت علوی» از سلسله پیش رویدادهای دومین همایش ملی «امامت‌پژوهی در دنیای مدرن» شامگاه ۲۰ آبان‌ماه با حضور تعدادی از استادان و فرهیختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پردیس در دانشگاه قرآن و حدیث شعبه تهران و با ارائه حجت‌الاسلام احمد غلامعلی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.
 
غلامعلی با طرح این پرسش که چه فرقی بین یک استاد معتقد به امامت در دانشگاه با استاد غیر معتقد وجود دارد، گفت: این مثال را می‌توان در مورد یک مکانیک معتقد به امامت و غیر معتقد و یا پزشک و صنعتگر و هر شغل دیگری هم به کار ببریم. اگر کسی معتقد به امام زمان(عج) باشد، سخنانش پر از خرافه و خواب و قصه نمی‌شود و البته مقصود من از قصه، قصص درستی مانند قرآن نیست.
 
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بر اساس خطبه ۱۳۴ نهج‌البلاغه، خلیفه دوم برای نبرد با رومیان از حضرت علی(ع) مشورت می‌گیرد، افزود: ما اولاً اینقدر فضا به کسی نمی‌دهیم که با ما مشورت کند و اگر چنین فردی به ما رجوع کند، طوری مشورت می‌دهیم که به هلاکت بیفتد اما اخلاق علوی آن است که حضرت به او فرمود: خداوند خودش بر عهده گرفته است که افراد مؤمن را عزت بدهد و زشتی آنان را در لغزش‌ها و لرز‍ش‌ها بپوشاند. 
 
وی با اشاره به عنوان بحث به تعریف مقاومت پرداخت و افزود: مقاومت یعنی توانایی رویارویی با هجوم مشکلات و سختی‌ها؛ این سختی گاهی برای فرزند و همسر انسان رخ می‌دهد؛ گاهی مشکل این است که استاد در کلاس درس می‌دهد اما دانشجو توجه نمی‌کند یا گاهی هم مشکلات مالی است؛ سریال حضرت یوسف نمونه نقد خوب است؛ زیرا نشان داد یوسف مردم را غنی کرد و آن‌ها هم ایمان آوردند و ما هم باید یاد بگیریم. یا مسئله این است که آیا سبک زندگی با اعتقادات دینی رابطه مستقیم دارد یا خیر؟
 
غلامعلی بیان کرد: شیوه رویارویی ما با این مسائل، مانند از دست دادن مقام و عزیزان و شغل و ... مقاومت است و کسی که به خدا ایمان دارد، هیچگاه مقاومت خود را از دست نمی‌دهد؛ دوران حضرت علی(ع) عمدتاً در سختی و مشکلات سپری شد و ایشان حتی زمانی بود که نان برای خوردن هم نداشتند. چگونه می‌شود انسان هم در دوره سختی زندگی سخاوتمند و شجاع باقی بماند و هم در دوره رفاه زندگی خود و این ممکن نیست جز در سایه توکل و تکیه بر خداوند. حضرت سه جنگ را در دوره حکومت تجربه کردند و از همه سخت‌تر، نادانی مردم بود.
 
 
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی رئیس جمهوری، مسعود پزشکیان با صدور حکمی ضمن انتصاب حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسین مختاری را به عنوان نماینده خود در هیئت امنای دانشگاه بین‌المللی اهل بیت (ع) تصریح کرد: انتظار می‌رود ضمن حضور فعال در جلسات هیئت امناء و تشریک مساعی سایر اعضای محترم در جهت تحقق اهداف و مأموریت‌های آن دانشگاه، وفق اساسنامه گام‌های مؤثری بردارید.   

 

 
حجت‌الاسلام والمسلمین هادی الیاسی، عضو پژوهشکده  بنیاد بین‌المللی امامت، در تاریخ ۲۰ آبان‌ماه در نشست علمی با موضوع «نقش شهادت حضرت زهرا(س) در شناسایی جریان نفاق در طول تاریخ» اظهار کرد: قرآن کریم سوره‌ای با نام «منافقون» دارد. در صدر اسلام جریانی نفاق‌آلود با انگیزه‌ای مشخص و سازمان‌یافته برای دستیابی به اهداف مشترک فعالیت می‌کرد که تأثیرگذار نیز بود؛ از این‌ رو قرآن کریم به معرفی آنان پرداخته است. این گروه از مکه همراه پیامبر(ص) بودند و پس از هجرت، به مدینه آمدند. در سوره مدثر ـ که از نخستین سوره‌های نازل‌شده بر پیامبر(ص) است ـ و نیز در سوره مائده به این جریان اشاره شده است.
 
وی افزود: حضرت زهرا(س) در معرفی و شناسایی این جریان نقش مؤثری داشتند. نفاق بر دو نوع است؛ گاه نفاق اخلاقی است که حتی فرد مؤمن نیز ممکن است گرفتار آن شود، مانند کسی که در ظاهر امانت‌دار است اما در باطن خیانت می‌کند. اما نفاقی که قرآن به آن پرداخته، نفاق ایمانی است؛ چنان‌که می‌فرماید: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ».
 
 
مهدی ساعتچی استاد و پژوهشگر فلسفه در نشستی که به همت کانون جهان ایرانی در دانشگاه تهران برگزار شد به نسبت «فرهنگ و متافیزیک نزد فارابی» پرداخت. او با رجوع و خوانش آثاری از فارابی همانند «الملّة» و «الحروف»، از طرح این پرسش سخن گفت که آیا می‌توان با رجوع به متافیزیک فارابی از مقوله فرهنگ سخن گفت. او در ادامه به مفاهیم اساسی چون «فرهنگ» و «متافیزیک» پرداخت و از نسبت این دو در اندیشه فارابی سخن گفت و در نهایت به آورده‌ای که این مسئله برای جهان امروز می‌تواند داشته باشد پرداخت.
 
ساعتچی با اشاره به معنای واژه فرهنگ در آثار فارابی، گفت: هر چند این واژه به شکل مستقیم در آثار فارابی نیامده، اما در قالب مفهوم «ملت» فهم می‌شود. ملت نزد فارابی، مجموعه‌ای است از باورها، اعمال، رفتارها و ارزش‌هایی که برآمده از یک هویت جمعی است. این هویت، در پیوند با نظامی مرجعیتی قرار دارد؛ مرجعیتی که در اندیشه فارابی یا پیامبرِ الهی است، یا حکیم و رئیس اول جامعه.
 
وی توضیح داد که فارابی ملت را در دو قالب می‌بیند: ملت فاضله و ملت غیر فاضله. ملت فاضله همان جامعه‌ای است که باورها و اعمالش بر اساس عقل و اخلاق سامان یافته‌اند و به سوی غرضی مشترک هدایت می‌شوند. ملت غیر فاضله در مقابل، مجموعه‌ای است از رفتارهایی که از مرجعیت عقلی جدا شده و بیشتر به تقلید و نمادگرایی گرفتار آمده‌اند.
 
ساعتچی در ادامه به تبیین مفهوم متافیزیک نزد فارابی پرداخت و گفت: متافیزیک در فلسفه اسلامی، صرفاً دانشی برای شناخت موجود بما هو موجود نیست، بلکه درک انسان از نسبت خود با هستی است؛ یعنی آن دریافت کلی که عقل را از خیال و مثال فراتر می‌برد و به حقیقت پیوند می‌دهد. او تأکید کرد که بدون این دریافت کلی، هیچ فرهنگ پایداری شکل نمی‌گیرد. فرهنگ فاقد متافیزیک، تنها انباشتی از نمادهاست. فرهنگ متکی بر متافیزیک، حامل معناست؛ زیرا بر مبنای درک کلی انسان از هستی و غایت خود بنا شده است.
 
 
افتتاحیه کمیسیون تخصصی بین‌الملل همایش ما و غرب، برگزار شد. در این مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی؛ رئیس مجتمع عالی قرآن و حدیث جامعه المصطفی(ص) طی سخنانی اظهار کرد: تاریخ استعمار و غرب با هم گره خورده است و حتی دولت‌های غربی وزارتی به عنوان وزارت استعمارات داشتند که در آن با وجود نام نیک طلب عمران، در حقیقت طلب نابودی کشورهای مختلف را دنبال کردند.
 
وی، اولین عرصه ظهور استعمارهای جدید را پس از کشف قاره امریکا توسط غرب دانست و گفت: هنوز آثار جنایات کشورهای غربی علیه مردم بومی قاره امریکا باقی است و با ورود انگلیس به هند، نقش استعمار غرب در مشرق زمین نیز با ۱۵۰ میلیون کشته بروز یافت.
 
همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین حسینی کوهساری؛ معاون بین‌الملل حوزه‌های علمیه در کمیسیون تخصصی بین‌الملل همایش ما و غرب، بر ضرورت بازخوانی عناصر هویت‌ساز حوزه‌های علمیه در مقابله با استکبار تأکید کرد.
 
وی با اشاره به عنوان همایش ما و غرب اظهار کرد: پیرامون همایش باید این سؤال را مطرح کنیم که نسبت ما به عنوان حوزه علمیه در مواجه غرب بر اساس فرمایشات رهبرانقلاب چیست؟
معاون بین‌الملل حوزه‌های علمیه، ادامه داد: بر این اساس در حوزه علمیه بر اساس فرمایشات رهبر انقلاب به ویژه بیانات ایشان در منشور حوزه علمیه پیشرو و سرآمد که رسالت‌ها و مأموریت‌های بین‌الملل حوزه‌های علمیه در آن بیان شده است، تحقیقی را گردآوری کرد که در اختیار عزیزان قرار می‌گیرد.
 
در ادامه سیدزهیر المسیلینی؛ پژوهشگر تونسی با بیان اینکه در قرون اخیر جهان اسلام گرفتار رنج استعمار دولت‌های غربی است، گفت: در مقابل شخصیت‌های برجسته‌ای از جهان اسلام در برابر این استعمار قیام کردند که یکی از مهمترین این شخصیت‌ها در عصر ما امام خامنه‌ای است.
 
مسیلینی اظهار کرد: در این پژوهش تلاش شده است بیانی جامع از دو استعمار سنتی اروپا و استعمار نوین امریکایی ارائه شود که هر چند از نظر هدف دارای ویژگی‌های برابری هستند اما از در روش، ویژگی‌های خاص خود را دنبال می‌کند.
 
 
نشست علمی «آسیب‌شناسی روشی اعتبارسنجی احادیث تأویلی معصومین(ع)» برگزار شد. در این نشست، حجت‌الاسلام و المسلمین محمدعلی مروجی طبسی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س)، با بیان اینکه احادیث فراوانی در منابع حدیثی فریقین بر وجود بطن و تأویل برای آیات قرآن دلالت دارند، گفت: بخش عمده‌ای از آن احادیث، در منابع حدیثی و تفاسیر روایی شیعه، از معصومان(ع) نقل شده است. یقینا اسناد قطعی این روایات به معصومان(ع) یا استناد تفسیر آیات به این روایات، مستلزم اعتبارسنجی دقیق و متقن است تا از تحریف‌ معنایی آیات یا همان تفسیر به‌ رأی که برآمده از ورود داده‌های مجعول و نامقبول در عرصه تفسیر است، جلوگیری شود.
 
وی افزود: اصل اعتبارسنجی متقن احادیث تأویلی(باطنی) معصومان(ع)، ضروری و مورد اتفاق است، اما روش‌ها در اعتبارسنجی آن‌ها مختلف است. برخی سهل‌گیرانه و خوشبینانه به نقد، گزینش و پذیرش آن‌ها، و برخی دیگر به استناد پدیده جعل و غلو، بدبینانه به نقد و رد پرداخته‌اند و همه یا بیشتر احادیث تأویلی را برساخته، انگاشته‌اند.
 
مروجی طبسی با بیان اینکه بخشی از روایات تأویلی نیز ناظر به بیان برخی از آیه هستند، گفت: لسان روایات باطنی فراعرفی، نفی ظاهر آیه نیست بلکه معنای دیگری از آیه که فهمیده نمی‌شود بیان می‌شود.
 
در این نشست، همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالهادی مسعودی خمینی؛ رئیس دانشگاه قرآن و حدیث که به عنوان ناقد به ایراد سخن پرداخت با بیان اینکه ما در مورد روایات چند مواجهه داریم، گفت: قبول ساده‌لوحانه، رد گستاخانه و پذیرش منصفانه که در حوزه و دانشگاه وجود دارد؛ رویکرد اول اینکه روایت بدون اعتبارسنجی و ارزیابی مورد پذیرش قرار می‌گیرد و در رد گستاخانه نیز برای اینکه متهم به اخباری‌گری نشویم هر روایتی را رد می‌کنیم که صحیح نیست؛ ارائه‌ دهنده روایات تأویلی را که بدون درنگ فکری و تأمل رد شده است مورد نقد قرار می‌دهند که بحث خوبی است. 
 
وی با بیان اینکه مبنای ایشان در مورد تأویل آیاتی است که در نگاه اول برداشت ظاهری مقبولی از آن ارائه نشده است؛ لذا مبنای اعتبارسنجی ایشان وثوق سندی نیست، افزود: مبنای سند وثوقی در گذشته چندان مقبول نبوده است و در تفسیر و عقاید نیز کاربرد زیادی ندارد؛ ارائه ‌دهنده مبنای خود را به وثوق متنی متکی کرده است و اینکه نباید این روایات رد شوند. همچنین نقطه قوت دیگر وی اتخاذ مبنای درست برای اعتبارسنجی است.
 
 
آیت‌الله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه کشور، در نشست مدیران ستادی و استانی معاونت امور طلاب و دانش‌آموختگان حوزه‌های علمیه که در مدرسه علمیه معصومیه قم برگزار شد، ضمن تسلیت ایام فاطمیه و قدردانی از برگزارکنندگان این همایش، به‌ویژه معاونت امور طلاب، از حضور حجت‌الاسلام والمسلمین قنواتی در این مسئولیت به‌دلیل فضل شخصی، سوابق مدیریتی و شناخت میدانی از واقعیت‌های حوزه تقدیر کرد.
 
وی سخنان خود را در دو محور اصلی ارائه نمود: ۱. نظام خدمت‌رسانی در اسلام ۲. مفهوم خدمت در اسلام و برآوردن حاجات انسان
 
آیت‌الله اعرافی با تأکید بر اینکه خدمت‌رسانی در نگاه اسلام، نظامی جامع و منطقی دارد، گفت: خدمت به‌معنای برآوردن نیازهای دیگران در سطوح مختلف فردی و اجتماعی است؛ مفهومی که در روایات با تعبیراتی چون «قضاء حاجت المؤمن» و «قضاء حاجت الخلق» به آن اشاره شده است.
 
مدیر حوزه‌های علمیه کشور با بیان اینکه نیازهای انسان گاه فردی و درونی و گاه اجتماعی و بیرونی است، تصریح کرد: همان‌گونه که جامعه موجودی زنده است، نیازهای خاص خود را دارد و تأمین این نیازها نشانه پویایی حیات اجتماعی است.
 
اعرافی با اشاره به سه نوع نیاز انسان گفت: ۱. نیاز واقعی (ثبوتی): پیش از آگاهی وجود دارد.۲. نیاز آگاهانه (احساسی): با درک و رنج همراه است.۳. نیاز ابرازشده (بیانی): در قالب تقاضا و بیان مطرح می‌شود.
 
وی همچنین تأکید کرد: در منطق اسلام، نیاز به خدا سرچشمه همه نیازهای دیگر است، زیرا فیض الهی آفریننده وجود انسان و دهنده کمالات اوست.
 
مدیر حوزه‌های علمیه کشور با تأکید بر اینکه «خدمت» جوهره و هویت ذاتی حوزه‌های علمیه است، بیان کرد: حوزه دو رکن اساسی دارد؛ نخست تضلّع در معارف دینی با بهره‌گیری از قرآن و سنت، و دوم برون‌گرایی اجتماعی.
 
آیت‌الله اعرافی با تأکید بر اینکه قله خدمت در حوزه، خدمت فکری و اخلاقی است، گفت: فعالیت‌های جهادی و میدانی ارزشمندند، اما بالاترین خدمت، پاسخ به عطش فکری و معنوی بشر و عرضه اندیشه الهی است.
وی همچنین در ادامه به مسائل گوناگونی چون جمع‌بندی مطالبات مقام معظم رهبری و محورهای تکمیلی و آینده‌نگر حوزه می‌پردازد که مشروح آن را می‌توانید در این خبر بخوانید.
 
اکنون مروری داشته باشیم بر فعالیت‌های گروه اندیشه ایکنا، در رصد و پوشش کتاب‌ها و مجلات:
 
 
 
سیدمهدی مجتهد سیستانی مترجم کتاب «دفاع از مقامات فاطمی» اثر محقق و اندیشمند برجسته، آیت‌الله سیدهاشم هاشمی در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا گفت: در حقیقت، هدف اصلی این کتاب ارائه تصویر تازه‌ای از حضرت فاطمه زهرا(س) نیست، بلکه پاسخی است به شبهاتی که سید محمدحسین فضل‌الله، روحانی لبنانی مدعی مرجعیت، درباره مقام و جایگاه آن حضرت مطرح کرده است.
 
فضل‌الله در برخی از سخنرانی‌ها و آثار خود، بخشی از فضائل حضرت زهرا(س) و حتی مسئله شهادت ایشان را مورد تردید قرار داد. این دیدگاه‌ها واکنش گسترده‌ای در میان علمای ایران و دیگر کشورهای شیعی برانگیخت.
 
آیت‌الله سید هاشم هاشمی از کویت، با گردآوری سخنان و نوشته‌های فضل‌الله، به‌صورت مستند و مستدل، بر پایه آیات قرآن و روایات معتبر، به نقد و پاسخ‌گویی نسبت به آن‌ها پرداخت. حاصل این تلاش، کتابی است در دو بخش: بخش نخست به انکار فضائل حضرت زهرا(س) می‌پردازد و بخش دوم به بررسی دیدگاه فضل‌الله درباره شهادت ایشان اختصاص دارد.
 
وی افزود: شبهات او شامل انکار «سیده‌النساء» بودن حضرت زهرا(س)، تردید درباره «بتول» و «طاهره» بودن ایشان، انکار مصحف فاطمه(س) و انتقاد از گریه‌های حضرت بود.
 
آیت‌الله هاشمی با استدلال‌های محکم و مستند به منابع شیعه و سنی، تمامی این شبهات را پاسخ داد و نشان داد که فضل‌الله عملاً سخنان وهابیان را تکرار کرده است. این کتاب در واقع به‌ عنوان یک سد علمی در برابر تحریف عقاید شیعه عمل می‌کند.
 
 
کتاب «زبان دینی، ذهن بشری؛ ساختار آگاهی و بازنمایی استعاری» نوشته سید محمد عمادی‌ حائری در ۲۸۴ صفحه از نشر کرگدن منتشر شده است. نویسنده با بهره‌گیری از نظریه‌های شناختی و زبانی جدید، دین را در افق انسان‌شناسی انتقادی باز می‌خواند و افق تازه‌ای برای تأمل در باب نسبت ایمان، زبان و آزادی آگاهی می‌گشاید.
 
عمادی‌ حائری در سه فصل این اثر کوشیده است نشان دهد که ذهن بشر نه در خلأ، بلکه در بستر نظام‌های زبانی و فرهنگی شکل می‌گیرد؛ زبانی که حاوی ساختارهای سلطه، معنا و مقاومت است. در نگاه فلسفی او، زبان دینی دیگر صرف مجموعه‌ای از گزاره‌های ایمانی نیست، بلکه نحوه‌ای از زیستن و معناکردن جهان است.
 
 
فصلنامه «اطلاعات حکمت و معرفت» در شماره ۱۷۶ ویژه نامه‌ای «سینما و فلسفه در ایران» به دبیری محمد حسن یعقوبیان منتشر شد. این فصلنامه به بررسی نسبت میان تفکر فلسفی و هنر هفتم در بستر فرهنگی و تاریخی ایران می‌پردازد. 
 
در سرمقاله این شماره با عنوان «سینما و فلسفه در ایران» به قلم محمدحسن یعقوبیان، فیلم به‌مثابه هنری عقلانی و معرفتی معرفی شده  که از ایده تا نگارش فیلمنامه و از ساختار تا فرم نهایی، حامل معناهای صریح و ضمنی است و نیازمند ادراک و توجهی ارادی و عقلانی برای درک جهان آن است. 
 
گفتگوهای این شماره «فلسفه اسلامی و سینما» با دکتر نادیا مفتونی، «مطالعات بینارشته‌ای در فهم و نقد فیلم» با رامتین شهبازی و «سینمای مستند فلسفی» با مسعود طاهری، مستندساز صورت گرفته است.
 
 
در میان منابع تاریخی و سیره‌نگاری صدر اسلام، اثر ارزشمند «المغازی سیدنا محمد» تألیف موسی بن‌ عقبة بن‌نَخيع (متوفای حدود ۱۴۱ هجری)، به عنوان قدیمی‌ترین کتاب سیره موجود از زندگانی پیامبر اکرم(ص) شناخته می‌شود؛ اثری که تا امروز بخش‌هایی از آن تنها در صفحات متون بعدی، چون روایات ابن اسحاق و واقدی، برجای مانده بود.
 
انتشار تازه‌ آن به زبان انگلیسی، با ترجمه و مقدمه‌ای پژوهشی، پاسخی به انتظار چند دهه‌ای اسلام‌پژوهان غربی برای دست‌یافتن به روایت اولیه‌ مغازی در سنت مدنی است.
 
از دیدگاه تاریخ سیره، موسی بن‌ عقبة از حلقه‌ راویان نسل دوم اهل مدینه است که سیره پیامبر را نه صرفاً به‌مثابه تاریخ، بلکه به منزله‌ تداوم سنت نبوی در جامعه‌ نخست مسلمانان تلقی می‌کرد. نثر او کوتاه، دقیق و متکی بر اسناد حدیثی است، و همین ویژگی موجب شده تا پژوهش‌های جدید در حوزه‌ قرآن‌پژوهی و اسلام‌پژوهی تطبیقی، وی را یکی از نخستین مورخان مکتب حدیث مدنی بدانند.
 

 
اصطلاح اخلاق اسلامی در آثار معاصر اغلب یا در سیطره مقایسه با فلسفه اخلاق غربی مطرح می‌شود یا به‌صورت جزئی در مباحث عملی مؤمنان خلاصه می‌گردد. اما کتاب «درآمدی به اخلاق اسلامی» نوشته محسن جوادی کوشیده است تا اخلاق را نه در حاشیه فلسفه و نه در محدوده وعظ و تربیت فردی، بلکه در بنیان نظری و هستی‌شناختی آن معنا کند. جوادی با بهره‌گیری از هشدارهای قرآن کریم، روایات اهل معرفت، و تحلیل عقلانی آموزه‌ها، چارچوبی را برای فهم اخلاق اسلامی همچون دانشی الهی، انسان‌شناختی و غایت‌محور بنا کرده است.  
 
 به تعبیر او، اسلام پیش از آنکه به تعلیم احکام یا ساختارهای عبادی بپردازد، دین هشدارهای اخلاقی است؛ هشداری که از سرِ آگاهی نسبت به سرنوشت انسان صادر می‌شود و بر محور تزکیه و رشد فضیلت‌های درونی سامان می‌یابد. از همین منظر، کتاب یادشده بیش از پرداختن به مصادیق جزئی، در صدد بیان مبانی نظری و ساختار ارزش‌شناسانه اخلاق اسلامی است تا بتواند به مثابه مقدمه‌ای جدی بر فلسفه اخلاق دینی تلقی شود.
 
 
بنیاد حکمت اسلامی صدرا به مناسبت انتشار پنجمین جلد تاریخ جامع فلسفه، مراسمی برای رونمایی از این مجلدات، با حضور جمعی از اساتید، پژوهشگران و علاقه‌مندان این حوزه عصر دیروز برگزار کرد.
 
مجلد نخست با عنوان «تاریخ جامع فلسفه؛ مقدمه و کلیات»، مجلد دوم با نام «فلسفه در ایران؛ از دوران باستان تا ظهور زردشت»، مجلد سوم با عنوان «فلسفه در ایران؛ حکمت زردشتی»، مجلد چهارم «فلسفه در هند؛ حکمت ودایی» و مجلد پنجم با عنوان «فلسفه در هند؛ مکاتب فلسفی» است.
 
این نشست با سخنرانی حسین کلباسی اشتری و قاسم پورحسن استاد و پژوهشگر فلسفه آغاز شد و در ادامه با رونمایی از  مجلد پنجم کتاب پایان یافت.
در این نشست حسین کلباسی اشتری، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، در بیان معنا و ماهیت تاریخ‌نویسی فلسفی، به تمایز میان دو روش بنیادین در فهم تاریخ اشاره کرد و گفت: تاریخ‌نویسی را می‌توان در دو افق اصلی نگریست؛ نخست، تاریخ‌نویسی براساس بیان و ایضاح نسبت با رخدادها، یعنی درک و تبیین ارتباط میان وقایع و اندیشه‌ها به مثابه مقدمه‌ای برای استنتاج و استخراج معنای آنچه در گذشته واقع شده و آنچه می‌تواند در آینده استمرار یابد. در این رویکرد، مورخ فلسفه با رخدادها نه به عنوان حوادث منفصل، بلکه به مثابه حلقه‌هایی از یک زنجیره‌ معنادار مواجه می‌شود.
 
اما گونه‌ دوم تاریخ‌نویسی، بر بنیان عبرت و تذکر استوار است؛ نگاهی که حقایق و وقایع را نه صرفاً برای ثبت آنها، بلکه برای فهم درونی و درس‌گیری از تجربه تاریخی اندیشه می‌نگرد. در این نوع از روایت تاریخی، فلسفه در متن زندگی جاری می‌شود و گذشته به منزله‌ آیینه‌ای است که تفکرِ امروز خویش را در آن باز می‌بیند.
 
استاد فلسفه، در ادامه‌ سخنان خود درباره‌ نسبت تفکر ایرانی با فلسفه و تاریخ اندیشه گفت: اگر کسی در این حوزه به‌راستی تحقیق کند، درخواهد یافت که چهره‌ ایرانیان نه شرقیِ شرقی است و نه غربیِ غربی؛ چراکه ایران حاصل امتزاج سنت‌ها و اندیشه‌هایی است که در طول قرون بر این سرزمین اثر گذاشته‌اند. این گفته البته استشهاد فلسفی به معنای خاص کلمه نیست، بلکه نوعی تأمل درباره‌ جایگاه ایران در نقشه‌ فرهنگی و معنوی جهان است.
 
وی در ادامه توضیح داد: هنگامی می‌توان از «تاریخ فلسفه اسلامی» سخن گفت که تاریخ‌نگار، نه راوی بیرونی، بلکه فرزند همان سنت باشد؛ کسی که به قول گادامر، در «سرآغاز فهم» ایستاده است و از درون تجربه‌ زیسته‌ حقیقت، سیر تفکر را بازمی‌خواند. بدون این بازگشت، هر تاریخ فلسفه‌ای ـ هرچند پرحجم و پرارجاع ـ تنها مجموعه‌ای از داده‌هاست، نه تجلی روح تفکر.
 
در ادامه این مراسم، قاسم پورحسن، استاد دانشگاه و پژوهشگر فلسفه در بخش دوم نشست، با تأمل بر یکی از سه متفکر برجسته‌ دوره‌ نخستِ تاریخ‌نگاری فلسفه‌ اسلامی، یعنی «ابراهیم مدکور»، یادآور شد: مدکور در کتاب خویش با عنوان «فلسفه الاسلامیه» به طرح مسئله‌ای بنیادین می‌پردازد؛ او ضرورت نوشتن تاریخی نو از فلسفه را ـ آن‌گونه که از درون سنتِ فکری خویش برآید ـ محرز می‌داند.
 
پورحسن تأکید کرد که در این اثر، مدکور به مسئله‌ شرق‌شناسی نیز توجه دارد و این نکته را به صراحت مطرح می‌کند که هر آن‌چه تاکنون با عنوان «تاریخ فلسفه» نوشته شده، بیشتر حاصل نگاه شرق‌شناسانه است تا حاصل بینش و تجربه‌ی درونی فرهنگ فلسفی ما. به همین جهت، او و «مصطفی حسن رزاق» با نگاهی انتقادی، بر این باورند که ما تاکنون به معنای دقیق کلمه «تاریخ فلسفه» ننوشته‌ایم؛ آن‌ چه موجود است، تفسیری بیرونی از سنتی درون‌زاد است.
انتهای پیام