به گزارش ایکنا، کتاب «ریشههای قرآنی و تبادلات بینزبانی» اثری تخصصی در زمینه ریشهشناسی واژگان قرآن و بررسی پیوندهای زبانی میان عربی قرآنی و دیگر زبانهاست که از سوی انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.
ابوالفضل خوشمنش نویسنده کتاب، ضمن مرور پیشینه فرهنگنگاری و ریشهشناسی در ایران و جهان عرب، به دشواریها و خلأهای موجود در تدوین فرهنگهای اشتقاقی اشاره کرده است.
ساختار کتاب در دو بخش اصلی تنظیم شده: بخش نخست به مبانی نظری، اهداف، روششناسی و تاریخچه مطالعات ریشهشناسی و اشتقاق در زبان عربی و دیگر زبانها میپردازد؛ بخش دوم به بررسی عملی ریشهها و خوشههای واژگانی اختصاص دارد.
نویسنده با رویکردی تطبیقی، نمونههایی از واژگان قرآنی را که با زبانهای فارسی، عبری، لاتین، یونانی و دیگر زبانها ارتباط دارند، تحلیل کرده و نقش تحولات تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی و دینی را در شکلگیری و تبادل این واژگان برجسته ساخته است. نویسنده با بهرهگیری از منابع متعدد و تجربه چند دهه پژوهش، خوشههای واژگانی و اشتقاقهای معنایی را در بستر تاریخی و جغرافیایی تحلیل کرده است.
ریشههای قرآنی و تبادلات بین زبانی در دو فصل کلی و با مقدمهای دربارهی اهمیت زبان قرآن و جایگاه آن در میان زبانهای جهان آغاز میشود. نویسنده تأکید کرده است که زبان قرآن، با وجود شباهتهایی به عربی رایج، ساختاری ویژه و فرهنگساز دارد و بسیاری از واژگان آن با زبانهای دیگر پیوند یافتهاند.
در بخش نخست، تاریخچه فرهنگنگاری و ریشهشناسی واژگان در ایران و جهان عرب مرور شده و به موانع و چالشهای تدوین فرهنگهای اشتقاقی اشاره شده است. نویسنده توضیح داده است که فرهنگهای معتبر فارسی و عربی اغلب به ریشهشناسی و تطبیق واژگان کمتر پرداختهاند و پژوهش تطبیقی در این حوزه دشوار و زمانبر بوده است.
در ادامه، مبانی نظری ریشهشناسی و اشتقاق در زبان عربی و دیگر زبانها بررسی شده است. انواع اشتقاق (صغیر، کبیر، اکبر و نحت) با مثالهای متعدد از قرآن و زبانهای دیگر توضیح داده شده و نقش تحولات آوایی، تصحیف، ابدال و تأثیرات فرهنگی و تاریخی در شکلگیری واژگان همریشه تحلیل شده است. نویسنده به ارتباط زبان عربی با خانوادههای زبانی سامی و هندواروپایی پرداخته و نشان داده است که تبادلات واژگانی میان عربی، فارسی، آرامی، عبری، یونانی، لاتین و دیگر زبانها چگونه رخ داده است.
در بخش دوم، نمونههایی از ریشههای قرآنی و خوشههای واژگانی ارائه شده و مسیرهای تحول معنایی و لفظی آنها در قرآن و پس از آن بررسی شده است. نویسنده با ذکر مثالهایی از واژگان مشترک یا مشابه در زبانهای مختلف، نشان داده است که بسیاری از مفاهیم و واژگان قرآنی در طول تاریخ به زبانهای دیگر راه یافتهاند یا از آنها تأثیر پذیرفتهاند. همچنین نقش عوامل سیاسی، فرهنگی، دینی و جغرافیایی در این تبادلات مورد توجه قرار گرفته است. کتاب با تأکید بر ضرورت تدوین فرهنگهای اشتقاقی و تطبیقی جامع و روزآمد در حوزهی مطالعات قرآنی و زبانشناسی به پایان میرسد.
این اثر کوشیده بیش از یکصد ریشه قرآنی را گرد آورد و طرحی برای بررسی کامل ارتباطات و تطورات لفظی و معنایی آنها در قرآن و پس از آن در گذر زمان را پیش روی نهد.
انتهای پیام