خداوند متعال به مؤمنان، اعم از کسانی که با پیامبر اکرم (ص) بیعت کردند و عموم مسلمانان با توجه به خطاب «إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ» که عمومیت دارد، غنایم بسیاری را وعده داد و از آنجا که با عبارت «تَأْخُذُونَهَا» توصیف شده، تحقق آن یقینی است «وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُم هَذِهِ».
استاد جوادی آملی تصریح میکند که اقوال مختلفی درباره مراد از «مَغانِمَ كَثِيرةً» وجود دارد؛ از جمله غنایمی که تا روز رستاخیز به دست مؤمنان خواهد رسید. اما بر اساس تفسیر تسنیم، خداوند پیروزی نقد خیبر و غنایم آن را به عنوان مصداق غنیمت «مُعَجَّل» پس از بازگشت از حدیبیه وعده داد: «فَعَجَّلَ لَكُم هذه». هرچند برخی مفسران «هذه» را اشاره به بیعت زیر درخت دانستهاند، اما به گفته آیتالله آملی، این پندار نادرست است و «هذه» به غنایم نبردهای پس از غزوه خیبر اشاره دارد.
علاوه بر این، خداوند وعده پیروزیهای بزرگ دیگری را نیز داد که در آن مقطع از توانایی مؤمنان خارج بود «وَأُخْرَى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا» (21). این پیروزیها شامل فتح مکه و خروج یهودیان قلعهنشین خیبر بود؛ واقعهای که برای مسلمانان مدینه غیرقابل پیشبینی بود، زیرا خداوند برای اولین بار کاری کرد که دوست و دشمن تصورش را نمیکردند. پیروزی «کوخنشینان پابرهنه» بر «کاخنشینان یهودی» از طریق افکندن رعب در دل آنان «هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُم مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ…»
بیشتر بخوانید:
در باب صلح حدیبیه، خداوند با منع تعرض مشرکان «کَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنكُمْ» بر مؤمنان منّت نهاد. مراد از «الناس» در اینجا مشرکان نیرومند مکه بودند. این ممانعت «کَفَّ یَد» تعبیری کنایی از خودداری از جنگ است، چنانکه تجاوز به حقوق دیگران نیز به «دست دراز کردن» تعبیر میشود. این تدابیر الهی، از جمله «وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا»، برای هدایت مؤمنان به سوی برتری کلمه حق و گسترش دین بوده است.
در تداوم تبیین آیات سوره فتح، تحلیلها بر محور ناتوانی ذاتی کافران در برابر ایمان راستین استوار شد؛ به طوری که در صورت وقوع جنگ، به یقین گریخته و شکست میخورند «و لَو قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوا الأدبار». این آیه بشارتی است که بر ضعف پایدار کافران در نبرد با مؤمنان آگاهی میدهد، چرا که آنان در نهایت یاوری نخواهند یافت: «ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا و لا نصیرا».
خدای سبحان آرامش را در دل مؤمنان نازل فرمود تا بر ایمانشان بیفزاید و از دشمن نهراسند «هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ في قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمنا مَعَ ايمنهم». همزمان، ترس را بر دل دشمنان افکند: «وَقَذَفَ في قلوبهم الرُّعْبَ». این امداد غیبی، عامل پیروزی مسلمانان اندک بر کافران به ظاهر نیرومند در نبردهای بدر و احزاب دانسته شد.
آیتالله جوادی آملی تأکید میکند که این روند، مبتنی بر سنت از پیش جاری الهی است: «سُنَّةَ اللهِ الَّتی قَد خَلَت مِن قَبل» که هرگز دگرگونی نمیپذیرد: «ولَن تَجِدَ لِسُنَّةِ الله تبديلا». بر این اساس، خدا پیامبران الهی و مؤمنان راستین را بر دشمنان کافر پیروز میکند: «كَتَبَ اللهُ لَأَعْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلَى إِنَّ اللهَ قَوِيٌّ عَزِيز». هرگونه مخالفت با دین و مؤمنان، محکوم به شکست است.
خدای حکیم در این سوره یادآور میشود که تمام اجزای جهان هستی سپاه و ستاد او هستند و مالکیت مطلق جهان از آن اوست: «وَالله جنود السَّمواتِ والأَرض» و «اللهِ مُلكُ السَّمواتِ والأرض». پیروزی مسلمانان اندک با به کارگیری سپاه الهی محقق میشود و شکستها در برخی مقاطع به سبب نافرمانیها بوده است.
در آیه ۲۴، به شکل ویژهای به درامان ماندن مؤمنان در بطن مکه اشاره شده که نمونهای از سنت الهی در یاری دادن است: «وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُم ببَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا (٢٤)».
این «کفّ ید» که اشاره به صلح حدیبیه دارد، منت الهی بر مؤمنان بیعتکننده بود. خداوند پس از آنکه زمینه پیروزی را فراهم کرد، دستهای مشرکان را از روی ترس بازداشت و دست مؤمنان را از تعرض نهی نمود. این تدبیر، نشان از بصیرت خداوند به اعمال شایسته و نیت پاک آنان دارد.
آنچه از ظاهر آیات برداشت میشود، این است که پیامبر اکرم (ص) در ذیالقعده سال ششم هجری با هدف برگزاری عمره مفرده، به همراه گروهی از مؤمنان و با سلاح مسافر، از مدینه به سوی مکه رهسپار شدند. ایشان به نزدیکی مکه، یعنی منطقه حدیبیه (که بخشی از آن جزو محدوده حرم مکه محسوب میشود) رسیدند؛ اما مشرکان از ورودشان ممانعت کردند.
مسلمانان در سرزمینی بیپناه، بدون تدارکات و پشتیبانی در سرزمین دشمن فرود آمدند، در حالی که مشرکان نیرومند و خونخوار با تمام توان از مکه و اطراف آن لشکر گرد آورده بودند. مؤمنان تصمیم گرفتند تا جایی که توان دارند در برابر دشمنان سرسخت پایداری کنند و چنین وضعیتی، فرجامی جز خونریزی نداشت؛ تا جایی که فرستاده مؤمنان نیز از سخنان مشرکان بوی جنگ احساس کرد.
اما خدای سبحان با تدبیر و ارادهاش، بار دیگر بر مؤمنان منت نهاد و جلوی این تعرض را گرفت و با صلح حدیبیه (فتح مُبین)، مؤمنان را بر آنان پیروز ساخت. خدای قادر در این دسته از آیات، پیروزی و موفقیتهای مؤمنان را به خود نسبت داده است: «وَ هُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُم عَنكُم وَ أَيْدِيَكُم عَنْهُم بِبَطْنِ مَكَّةَ مِن بَعدِ أَن أَظْفَرَكُم عَلَيْهِم».
گفتنی است که به دیدگاه شیخ طوسی، مراد از «مِن بَعدِ أَن أَظْفَرَکُم عَلَیْهِم» فتح مکه است؛ اما به قرینه عبارت «بِبطنِ مَکَّة»، مقصود صلح حدیبیه است، نه خود فتح مکه؛ زیرا بخشی از حدیبیه در محدوده حرم مکه قرار داشته و طرفین در آنجا آماده دفاع بودند.
انتهای پیام