مطالب درباره حضرت زهرا(س) بسیار گسترده است؛ هرچند عمر ایشان کوتاه بود و تنها ۱۸ بهار را در این دنیا دیدهاند، اما برکت عمر کوتاهشان بسیار بوده و آثار فراوانی از ایشان باقی مانده است. اگر بخواهیم مطالب مربوط به حضرت صدیقه طاهره(س) را دستهبندی کنیم، میتوان آنها را در سه حوزه اصلی بررسی کرد:
مطالبی که معرفت ما را نسبت به وجود مقدس حضرت زهرا (س) افزایش میدهد.
معارف و آموزههایی که از ایشان به ما رسیده است، یعنی میراث فاطمی.
مسائل مرتبط با عزاداری و شعائر فاطمی که مربوط به سوگواری بر ایشان است.
در هر یک از این بخشها نکاتی را خدمت شما عرض خواهم کرد و امیدوارم برای همه عزیزان مفید و آموزنده واقع شود.
عزاداریها تنها یک مراسم سوگواری نیستند، بلکه هر آیینی که توسط عالمان بزرگ شیعه برگزار شده و اهتمام بر آن وجود داشته، ریشه در قرآن و احادیث قطعی اهل بیت(ع) دارد. بر اساس قرآن، بیش از ده آیه وجود دارد که میتوان از آنها برای تأکید بر لزوم عزاداری و آثار آن بر اهل بیت(ع) استفاده کرد، مانند: «وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوب» «قُل لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى» «مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا». همچنین احادیث اهل بیت و گزارشهای تاریخی بر لزوم عزاداری بر مظلومیت حضرات معصومین(ع) تأکید دارند. بر این اساس، همواره عالمان شیعه و مؤمنان و محبین اهل بیت(ع) اهتمام ویژهای بر این امر داشتهاند.
بر اساس احادیث شیعی، اولین کسی که برای حضرت صدیقه طاهره(س) روضه گرفت و فضایل و مصائب ایشان را بیان کرد، شخص پیامبر اکرم(ص) بودند. در ایام پایانی عمر شریفشان، پیامبر(ص) اهل بیت خود را جمع کردند و در حالی که اشک بر چشمانشان جاری بود، فضایل حضرت زهرا(س) را بیان کردند: «او از بضعه من است، پارهای از وجود من است، میوه دل من است، روح من است، جان من است و حجت خداست...».
پس از بیان فضائل، پیامبر به آرامی از مصائب حضرت یاد کردند و هشدار دادند که هتک حرمت خانه و فرزند ایشان صورت خواهد گرفت. این حوادث چند هفته بعد واقع شد و همه کسانی که در آن جمع بودند، بر این مصیبت گریستند.
بنابراین، میتوان گفت اولین روضه و عزاداری برای حضرت زهرا(س) توسط رسول خدا انجام شد. بر اساس آیه قرآن «مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ»، آنچه پیامبر(ص) انجام داد، ما نیز اخذ کرده و ادامه میدهیم. عزاداری بر حضرت صدیقه طاهره(س) از جهات متعدد عبادت است؛ از یک جهت پیروی از قرآن و تعظیم شعائر الهی و از سویی اظهار محبت و مودت نسبت به حضرت رسول(ص) و نیز تبعیت از سنت رسول خداست. احادیث متعدد و اهتمام اهل بیت نیز بر این امر دلالت دارند؛ برای مثال، امام صادق(ع) در منزل خود روضهخانگی برگزار میکردند، ذاکر، مداح و شاعر دعوت مینمودند تا مصائب اهل بیت خوانده شود و اهل خانه و خود ایشان گریه کنند.
از جهت تاریخی و اجتماعی نیز، مجالس فاطمیه سابقهای طولانی دارد و از قرنها پیش در سر تا سر جهان اسلام برگزار میشده است. قاضی عبدالجبار، اندیشمند و عالم اهل سنت، که در سال ۴۱۶ هجری در بغداد میزیست، در کتاب خود نقل کرده که در ایام ایشان در بیش از ۱۰ شهر بزرگ منطقه عربی، از فلسطین تا عراق، شیعیان مجالس عزا برای حضرت زهرا(س) و فرزندش محسن برگزار میکردند و معتقدند خلیفه ثانی قاتل محسن است.
نکته مهم این است که این گزارش تاریخی توسط قاضی عبدالجبار انکار یا تضعیف نشده بلکه به سکوت از کنار آن گذر کرده است. بنابراین، سابقه عزاداری و مجالس فاطمیه، حتی در ممالک اهل سنت توسط شیعیان و محبین اهل بیت، بیش از هزار سال است و این امر تازه نیست. عزاداریها، هم از حیث قرآن و سنت رسول خدا مشروع و لازم است و هم سابقه تاریخی طولانی دارد.
برای مشخصتر کردن موضوع، مرحوم سید هاشم بحرانی در کتاب دیگری به نام «الوَام النورانیه» تعداد ۱۱۵۴ آیه را در مناقب و فضایل اهل بیت و درباره دشمنان ایشان شناسایی کرده است. محققان معین کردهاند از این تعداد، بیش از ۴۰۰ آیه، مربوط به حضرت صدیقه طاهره(س) است. بنابراین، قرآن کریم خود، بهترین معرف حضرت زهرا(س) است و شناخت ایشان بدون مراجعه به آیات مرتبط با اهل بیت، ناقص خواهد بود.
وقتی از حضرت زهرا(س) و مصائب ایشان سخن میگوییم، در واقع از شخصیتی سخن میگوییم که بیش از ۴۰۰ آیه قرآن، یعنی کلام الله، درباره ایشان نازل شده است. توجه داشته باشیم که حتی یک آیه قرآن نیز عظمت و ارزش فراوانی دارد، زیرا قرآن تنها کلام خداوند است که بر زمین به ما انسانها رسیده و هیچ کلام دیگری به این عظمت وجود ندارد.
حال تصور کنید بیش از ۴۰۰ آیه و حتی بیش از هزار آیه، در شأن حضرت صدیقه طاهره(س) وجود دارد؛ بنابراین، سخن گفتن درباره ایشان، سخن گفتن درباره یک بانوی عادی نیست، بلکه درباره شخصیتی الهی و بینظیر است که جایگاهش در تاریخ انسانیت بیهمتاست. فاطمیه، مربوط به شخصیتی است که دهها و حتی صدها آیه قرآن به وصف او نازل شده و دهها آیه نیز ظلم دشمنانش را برملا کرده است. البته برای درک کامل این حقیقت، شرح و تفسیر آیات لازم است و همچنین مطالعه روایات در کنار قرآن شرط دستیابی به حقیقت است، همانطور که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي، مَنْ تَمَسَّكَ بِهِمَا لَنْ يَضِلَّ أَبَدًا» یعنی اگر به هر دو تمسک کنید، هم قرآن و هم کلام اهل بیت، راه هدایت و نجات را خواهید یافت، در غیر اینصورت هر کدام را کنار بگذارید، به خطا خواهید رفت؛ بنابراین، برای شناخت حضرت زهرا(س)، بهترین معرف، قرآن است و پس از آن دهها روایت رسول خدا(ص) به وصف ایشان پرداخته و نیز احادیث بسیار از حضرات اهل بیت(ع) که فضائل و مناقب آن بانوی بزرگوار را بیان کردهاند
نمونهای از احادیث رسول خدا(ص) را نیز بیان میکنم تا اهمیت حضرت زهرا(س) بهتر روشن شود. توجه داشته باشیم که آیهای که همه ما روزانه موظف به قرائت آن هستیم، در سوره حمد آمده است. سوره حمد تنها سورهای است که خواندنش بر تکتک مسلمانان واجب است، زیرا جزو ارکان اصلی نماز است و در تمام نمازهای یومیه و پنجگانه، در رکعت اول و دوم قرائت میشود.
به این ترتیب، هر مسلمان روزانه ۱۰ بار سوره حمد را میخواند و در طول سال، ۳۶۵ بار و در ۱۰ سال، بیش از ۳۶ هزار بار این سوره را قرائت میکند: «اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم والضالین». چهار عبارتی که در این بخش از سوره حمد آمده، ارتباط مستقیمی با اهل بیت دارد: «خدایا ما را به صراط مستقیم هدایت فرما»، یعنی هدایت واقعی و کامل تنها از طریق افرادی ممکن است که مصداق صراط مستقیم و عصمت مطلق هستند.
به عبارت دیگر، صراط مستقیم بدون وجود اشخاص معصوم که در رأس آن حضرت زهرا(س) و اهل بیت(ع) قرار دارند، محقق نمیشود. این نکته نشان میدهد که شناخت و پیروی از اهل بیت (ع) جزء لاینفک مسیر هدایت و ثبات در صراط مستقیم است.
تا کسی دارای عصمت مطلق و کامل نباشد، نمیتواند مصداق صراط مستقیم الهی باشد. در حقیقت، تنها چهارده نفر در تاریخ اسلام این مقام و سمت را دارند که از سوی خداوند به عصمت کامل در تمام جهات نائل شدهاند و یکی از این بزرگواران، وجود مقدس حضرت صدیقه طاهره(س) است. بنابراین، هر بار که نماز میخوانیم و آیه «اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم» را قرائت میکنیم، در واقع پایداری و ماندن بر راه حضرت زهرا (س) را از خدای متعال طلب میکنیم.
آیه «صراط الذین انعمت علیهم» اشاره به کسانی دارد که نعمت کامل الهی بر آنها نازل شده و تمام معرفت و علم الهی در سطح عالی به آنها عطا شده است؛ حضرت صدیقه طاهره(س) یکی از این بزرگواران است. ایشان در صراط مستقیم قرار دارند و کسی که در مقابل ایشان ایستاده یا حق ایشان را انکار کرده، در زمره «مغضوب علیهم» قرار میگیرد. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «إِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا» این حدیث شریف در صحاح سته اهل سنت نیز آمده و معتبر شناخته شده است. به این معنا که هر کس موجب خشم حضرت زهرا(س) شود، مورد غضب الهی قرار میگیرد و کسی که رضایت ایشان را جلب کند، مورد لطف و رضایت خداوند خواهد بود.
اگر نظری به تاریخ بیندازیم، درمییابیم که حضرت فاطمه زهرا (س) در جریان بیحرمتی به خانهاش، در جریان کشته شدن فرزندش و در جریان ضرب و شتم خود، بر چه کسانی غضب فرموده است. تاریخ این وقایع را برای ما بیان کرده و نیازی به اثبات یا بازگو کردن دوباره آن نیست.
اصطلاح «والضالین» در قرآن اشاره به کسانی دارد که از مسیر حضرت فاطمه (س) به کناره رفته و آگاهانه راه او را ترک کردهاند. حتی اگر این افراد به ظلم ظاهری او مشارکت نداشته باشند، ترک آگاهانه مسیر حضرت، آنها را در زمره ضالین قرار میدهد.
همچنین، دهها آیه دیگر از قرآن برای حضرت فاطمه زهرا(س) تفسیر شده و این تفسیرها توسط فرزندان معصوم ایشان به ما رسیده است که نشان میدهد جایگاه ایشان در صراط مستقیم، در صراط نعمتیافتگان و در مقابل مغضوبین و ضالین، کاملاً مشخص و روشن است.
نکته دیگری که لازم است ذکر شود، حدیثی است از رسول خدا(ص) درباره حضرت صدیقه طاهره(س) که هم در منابع شیعی و هم در منابع اهل سنت آمده است. این حدیث در کتاب صحیح بخاری و منابع متعدد اهل سنت و شیعه نقل شده است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «فاطمة بضعه منی» یعنی فاطمه پارهای از وجود من است.
توجه کنیم که این جمله صرفاً به معنای «هر فرزندی پارهای از بدن پدر و مادر خود است» نیست؛ این موضوع بدیهی است و جای بحث ندارد. پیامبر(ص) با این تعبیر، مقامات والا و جایگاه معنوی حضرت زهرا(س) را مورد اشاره قرار دادهاند. به عبارت دیگر، «بضعه منی» یعنی او پارهای از وجود و مقامات روحانی و الهی من است، نه صرفاً فرزند جسمانی. این حدیث به خوبی نشان میدهد که حضرت زهرا(س) دارای جایگاه ویژهای در صراط مستقیم، در مسیر هدایت و در زمره اهل بیت عصمت و طهارت هستند و معرفت نسبت به ایشان، معرفت نسبت به مسیر حق و حقیقت الهی است.
بر اساس روایات مختلف، اگر وجود مقدس خاتم الانبیا(ص) دارای عصمت مطلق الهی است، یگانه دختر ایشان، حضرت صدیقه طاهره(س)، نیز از همین مقام برخوردار است. اگر پیامبر(ص) ولایت از سوی خدا بر مخلوقات دارند، دختر ایشان نیز همین مقام ولایت را دارد. همچنین، اگر علم از سوی خداوند بر انبیا نازل میشود، حضرت فاطمه زهرا(س) نیز از این علوم بهرهمند میشد.
مرحوم صفار در کتاب بساائر الدرجات این حدیث شریف را نقل میکند که جبرئیل بارها بر حضرت زهرا(س) نازل میشد— این دوران هم در ایامی که بانو در بستر بودند و هم کمی پس از شهادت پیامبر اکرم(ص) رخ میداد— و علوم و دانش از سوی خداوند به ایشان منتقل میشد.
این دانش و علوم توسط امیرالمؤمنین علی(ع) که در کنار حضرت زهرا(س) حضور داشتند، نوشته میشد و مجموعهای فراهم شد که به نام مصحف فاطمه یا جفر فاطمه معروف است. این امر نشاندهنده جایگاه والای علمی، معنوی و ولایت حضرت صدیقه طاهره(س) است که ایشان را در مسیر هدایت و صراط مستقیم، همراه با اهل بیت، قرار میدهد.
علومی که جبرئیل برای حضرت فاطمه زهرا(س) میآورد، نکته بسیار قابل تأمل و زیبایی دارد: یکی از منابع علمی اهل بیت، مصحف مادرشان حضرت زهرا(س) است. حضرات اهل بیت(ع) میفرمودند که ما به این مصحف مراجعه کردهایم و مطالب و علوم بسیاری از آن استخراج کردهایم. امروز نیز این مصحف در دست مقدس حضرت بقیة الله(عج) قرار دارد.
اگر بخواهیم در یک جمله خلاصه کنیم؛ آنچه از مقامات برای خاتم الانبیا (ص) در قرآن و گزارشهای دیگر نقل شده، بر اساس روایات خود رسول خدا، حضرت صدیقه طاهره (س) نیز از آن برخوردار بوده است. ایشان در نور و مقام، با خاتم الانبیا و همچنین با امیرالمؤمنین(ع) اشتراک دارد و این بسیار فراتر از صرفاً «پاره تن بودن» است. این جمله کوتاه رسول خدا(ص)، اگرچه همه شنیدهایم، اما این دقت را کمتر به آن داشتیم. دهها حدیث دیگر نیز در فضایل حضرت صدیقه طاهره (س) نقل شده است.
یک نمونه مهم دیگر آن، ترکیب یک آیه و یک روایت است که امام صادق(ع) به آن اشاره کرده و فضل و مقام حضرت زهرا(س) را به روشنی بیان میکند. در سال هشتم هجرت، حادثهای مهم در تاریخ اسلام رخ داد که به قضیه مباهله مشهور است و جایگاه حضرت زهرا(س) در آن، جایگاهی ویژه است. در این ماجرا، گروهی از مسیحیان نزد رسول خدا(ص) آمدند و پرسشهایی درباره رسالت ایشان، به ویژه در مورد حضرت عیسی بن مریم، مطرح کردند. گفتگوها به نتیجه نرسید و مسیحیان حاضر نشدند رسالت پیامبر اسلام را بپذیرند و به شک و شبهه نسبت به نبوت ایشان دامن زدند.
وقتی شبههای بر پیامبر وارد میشود، لازم است نبی خدا با معجزهای که از سوی خداوند ارائه میشود، این شک و تردید را از دلها پاک کند و مردم را بر حقانیت رسالت خود استوار سازد. در چنین شرایطی، انبیا معمولاً معجزه ارائه میکردند و رسول خدا (ص) نیز قصد داشت معجزهای ارائه دهد تا رسالت خود را به اثبات برساند. در این میان، جبرئیل بر حضرت نازل شد و آیه مباهله را قرائت کرد: «یا رسول الله قل تعالوا ندعوا ابنائنا و ابنائکم و نسائکم و انفسنا و انفسکم» این آیه و ماجرای مباهله نشاندهنده جایگاه والای حضرت زهرا (س) است، چرا که ایشان به همراه اهل بیت در این واقعه نقش محوری داشتند و حضور ایشان برای اثبات حقانیت پیامبر و تقویت ایمان مسلمانان حیاتی بود.
پیامبر اکرم (ص) فرمودند؛ میخواهم به شکل دیگری برای شما اثبات کنم که من رسول خدا هستم. دستور دادند: «فردا همه فرزندان خودتان را بیاورید، بانوان خود را بیاورید، خودتان هم بیایید، و من هم خودم، جانم، بانوان و فرزندانم را میآورم تا مباهله کنیم.»
مباهله، یعنی دعا کردن دستهجمعی برای آنکه کسی که دروغگوست و کذب میگوید، خداوند او را از میان بردارد. در چنین دعاها و مراسمی معمولاً افراد بزرگتر و شخصیتهای سن و سالدار برای این دعاها انتخاب میشوند تا وزن و اعتبار مراسم حفظ شود؛ این یک سنت طبیعی است.
اما فردای آن روز، مردم با تعجب دیدند که رسول خدا دست امام مجتبی(ع) و دست سیدالشهدا(ع) را گرفته است، در حالی که این دو بزرگوار حدود ۴ یا ۵ سال سن داشتند یا کمی کمتر. پشت سر پیامبر، دختر ایشان، حضرت فاطمه زهرا(س)، قرار داشت که ۱۵ یا ۱۶ سال بیشتر سن نداشت و مادر آن دو بزرگوار بود، و پشت سر ایشان، امیرالمؤمنین علی(ع) ایستاده بود. خداوند متعال به رسول خدا فرمان داده بود که از میان بانوان، یک بانو — حضرت زهرا(س) — به عنوان شاهد بر رسالت پیامبر و به عنوان معجزه برای اثبات نبوت، همراه ایشان باشد. این نشاندهنده جایگاه والای حضرت زهرا(س) در صراط هدایت و در مسیر حق است.
حضرت صدیقه طاهره(س) در داستان مباهله، هم دلیل صحت رسالت پیامبر اکرم (ص) شد و هم معجزهای از سوی خدا برای اثبات نبوت ایشان گردید. همانطور که امام صادق(ع) در حدیثی شریف ذیل این آیه اشاره فرمودهاند، حضرت زهرا(س) هم صاحب مقامات بلند رسول خدا بود و هم وسیلهای از معجزات الهی برای اثبات رسالت ایشان شد. این تنها قطرهای از دریای بیکران مقامات آن بانو بود که برای ما آشکار شد و سرانجام، عظمت مقام حضرت صدیقه طاهره(س) به همین بس که رسول خدا(ص) فرمودند: «فاطمه جان، آن مهدی که قرار است دین الهی را در تمام جهان مستقر کند و عدل الهی را بر همه عالم بگستراند و اهداف همه انبیا را محقق سازد، از نسل تو و فرزندان تو خواهد بود».
یا فاطمه! همین بس که آن کس که دین الهی را در جهان مستقر خواهد کرد، مادرش حضرت فاطمه زهرا (س) است و اکنون در این ایام به عزای مادر نشسته است؛ لذا بر هر شیعه و محب اهل بیت(ع) لازم و ضروری است که این ایام را به محضر ولی عصر(عج)، آن کسی که بقیهالله است و جهان به دست او به عدل برقرار خواهد شد، عرض ادب کند و تسلیت بگوید و فراموش نکنیم که عزاداری بر مادر سادات، در حقیقت عرض ادب به محضر بقیهالله است؛ زیرا ایشان صاحب عزای تمام اهل بیت(ع) هستند.