به گزارش ایکنا، نشست علمی «
اعتبارسنجی دروس اخلاق سطح یک حوزه علمیه» هشتم آذرماه با حضور حجج اسلام والمسلمین
حسن بوسلیکی به عنوان
ارائه دهنده و مجری طرح اعتبارسنجی و
محمدتقی اسلامی و
مهدی فصیحی رامندی به عنوان
ناقد در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
بوسلیکی در سخنانی پیرامون تحولات رخ داده در مورد درس اخلاق سطح یک حوزه، گفت: حوزه در سال 1380 نوعی آسیبشناسی برای تمامی دروس را در دستور کار قرار داد و مقرر شد تا کل برنامه درسی دوباره نوشته شود و در نهایت در سال 91 برنامههای درسی در 13 محو ارائه شد که اخلاق نیز در شش پایه متحول و کتب آن مجددا نوشته شده بود.
بوسلیکی اضافه کرد: در اخلاق 12 عنوان درسی برای شش پایه در نظر گرفته بودند و از آداب بندگی، عبادت و آداب اجتماعی، خانوادگی و ... به سمت دانش اخلاق رفتند.
وی افزود: با وجود تلاش بسیار زیاد برای تدوین سرفصل و کتب، مصوبه 848 از حوزه بازخورد خوبی نگرفت و دروس، مورد بی اعتنایی قرار گرفت؛ برخی مدارس، در تدریس آن مقاومت کردند؛ لذا کار شکست خورد و رئیس وقت حوزه صلاح دید تا مدارس، مخیر بین اجرای برنامه جاری و سابق باشند و تقریبا همه برنامه جاری را اجرا کردند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: مراکز معدودی وضعیت درسی جدید را اجرا کردند که آنها نیز در عمل محتوای کتاب را تدریس نکردند و خواندن محتوا را بر عهده طلاب گذاشتند؛ برای حوزه این سؤال پیش آمد که با وجود جلسات متعدد و ابلاغ رسمی چرا این متن اجرایی نشد.
وی با بیان اینکه گروه اخلاق
تدوین متون درسی حوزه به فکر ریشهیابی افتادند که چرا استقبال نشد، لذا فرضیه اول این بود که سرفصلها باید تغییر یابد، اضافه کرد: در مورد متن درسی نیز نوعی بازبینی ایجاد شد و در مجموع در لایه متن درسی، سرفصل و برنامه درسی تغییراتی ایجاد کردیم؛
روش کار نیز
استقرایی و
تحلیل مضمونی بود.
بوسلیکی با بیان اینکه ابتدا سؤالات اصلی مصاحبهها استخراج شد، سپس نمونهها را به صورت هدفمند انتخاب کردیم، گفت: افراد مورد مصاحبه کسانی بودند که بیشترین اطلاعات را در مورد این دروس داشتند مانند، مدیران و معاونان تهذیب مدارس و مدرسان این دروس، همچنین تیم تدوینکننده دروس موجود، یعنی کسانی که سالیانی وقت برای تدوین این متون گذاشته بودند و البته مصاحبههایی با طلاب نیز داشتیم اما داده و اطلاعات چندانی دستگیر ما نشد و بسیاری از افراد اظهار بیاطلاعی میکردند.
مجری طرح تحقیقی اعتبارسنجی دروس اخلاق حوزه در سطح یک، اظهار کرد: روند مصاحبه این بود که فایل صوتی برای مصاحبهشونده میفرستادیم و مصاحبهها به صورت میانگین یک ساعت بود، جز یک مورد که دو ساعت و نیم طول کشید. سپس حدود 722 کدگذاری پیرامون این ده مصاحبه اتخاذ شد و با پالایش صورت گرفته در مجموع 515 کد اولیه باقی ماند که به 80 مضمون و در نهایت به 22 مضمون اصلی تقلیل یافت. مجددا مضامین را پالایش بیشتری کردیم و آن را به 11 مضمون کاهش دادیم، گرچه امری رایج نبود اما این کار را کردیم تا دقت کار بیشتر شود.
بوسلیکی، تصریح کرد: فرایند تدوین کتب، محتوای کتب، سرفصلها، مدرسان اخلاق، رویکرد دانشی در تدوین متون، کارکرد تربیتی کتب، نیاز و تنوع مخاطبان، کارویژه اجتماعی روحانیت، اقدامات مدیرتی عرصه اخلاق و تربیت و مواجهه بدنه حوزه با برنامه جدید از جمله محور های 11 مضمون نهایی بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: گروه تدوینکننده و نویسندگان گاهی برای نوشتن یک کتاب 90 جلسه تشکیل دادند تا محتوای کتاب به صورت دقیق و کامل مورد بازبینی قرار بگیرد و در یک فرایند طولانیمدت این کار انجام شد.
مجری طرح تحقیقی اعتبارسنجی دروس اخلاق حوزه در سطح یک تأکید کرد: معاونت تهذیب حوزه از ابتدا بهدنبال این فرایند بود اما با برخی تغییرات مدیریتی این کار متوقف و نوعی دوگانگی در کار ایجاد شد، به خصوص اختلافاتی با معاونت آموزش پیدا کردند، لذا محتوای کتب نیز دارای رویکرد دوگانه است.
رویکرد دوگانه به کتب اخلاق
وی افزود: برخی معتقدند که برای مخاطب خستهکننده است و دانشگاهیان عمدتا آداب را موضوعاتی روشن و بدیهی تلقی کرده بودند و برخی نیز گفتهاند چون با رویکرد دانشی نوشته شده، از جنبه هیجانی و عاطفی خالی است و با متنی بسیار آکادمیک مواجهیم و در برخی قسمتها پیچیده است و ادبیات خشکی نیز دارد. برخی نیز گفتهاند ما سطح مخاطب را در تدوین این کتب لحاظ کردهایم؛ مثلا در پایههای چهارم و پنجم روایات را ترجمه نکردیم.
بوسلیکی بیان کرد: برخی اشکال جدی میگرفتند؛ این که متن کتب به کتب اخلاقی پیشین ارجاع داده نشده است؛ نویسندگان نیز معتقد بودند که این کار عمدی بود؛ زیرا بسیاری از کتب اخلاقی گذشته، اجتهادی نبوده است و ما در این کتب اجتهاد کردهایم و لازم نبوده که به قبل ارجاع دهیم.
مجری طرح تحقیقی اعتبارسنجی دروس اخلاق حوزه در سطح یک، اضافه کرد: در مورد سرفصلها نیز منتقدین کتب و طرفداران معتقد بودند که سرفصلها با رویکرد دانشی تا 90 درصد هماهنگ است اما کافی نیست و سرفصولی لازم است که به مسائل عینی طلاب و مسائل و مشکلات عینی زندگی پاسخ دهد.
بوسلیکی اظهار کرد: این اختلافات بنیادی در دو عرصه رویکرد دانشی و تهذیبی وجود داشت. در مورد مدرسان نیز صلاحیت علمی استادان در سراسر کشور مورد بحث بود و برخی موارد نیز بر تخلق استادان تأکید میشد. برخی نیز میگفتند: استادان، اخلاق را پند، موعظه و نصیحت میدانند اماکتاب بسیار دانشی است و با ذهنیت اساتید و مدرسان در تضاد است.
وی افزود: نکته مهم مورد تأکید رویکرد سنتگرایان حوزه است، یعنی معتقدند وزنههای بزرگی در بین آثار اخلاقی گذشتگان وجود دارد که کتب جدید نمیتواند با آنها مقایسه شود؛ در حالی که نویسندگان معتقد بودند کتب گذشته اخلاقی است اما اجتهادی نیست و میگفتند رویکرد ما تلفیقی با غلبه عنصر نقلی و نه عقلی فلسفی بوده است و رویکرد عرفانی نیز تقریبا کنار گذاشته شده بود، کارکرد عملی تربیتی کتب نیز لحاظ شد.
دوربودن هنجارهای کتب از هنجارهای فکری طلاب
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، اضافه کرد: برخی نیز معتقدند نقص این کتب آن است که در مورد امر جنسی و ازدواج و ... پاسخ مناسبی به طلاب نمیدهد و ناظر به کارویژههای روحانیت هم نیست و اگر کسی بخواهد روحانی کاروان و ... شود برای او مفید نیست و جنبه اخلاق حرفهای در آن لحاظ نشده است.
وی بیان کرد: برخی نیز بر برنامههای مکمل درسی بسیار اصرار داشتند. برخی در مورد عدم موافقت و پذیرش حوزه از تدریس این کتب معتقد بودند، شیوه ناگهانی ابلاغ آن سبب این مسئله بود.
بوسلیکی در پایان با اشاره به ناسازگاری بین معاونت تهذیب حوزه و معاونت آموزش، تأکید کرد: اگر این ناسازگاری برطرف نشود با تغییر سرفصلها نیز مشکلات حل نخواهد شد.
در ادامه حجتالاسلام اسلامی، ناقد اول گفت: به آقای بوسلیکی تبریک میگویم که وارد کارهای میدانی شدند و در مجموع محسنات کار کم نیست و ایشان نیز در کارهایشان موفق بوده و هستند اما چون در مقام نقد هستم، نکاتی را از این باب عرض میکنم.
وی افزود: چند ابهام در این موضوع وجود دارد. اول اینکه عنوان پژوهش، اعتبارسنجی درس اخلاق حوزه است یعنی عنوان، ما را به سمت ارزشیابی آموزشی پیش میبرد اما کاری که انجام شده است به سمت مطالعه کیفی ادراکی و رضایت یا عدم رضایت مخاطبان پیش رفته است در حالی که ممکن است کاری معتبر باشد اما ذینفعان استقبال نکنند یا برعکس.
اسلامی بیان کرد: ابهام دیگر این است که کارفرما افراد مورد مصاحبه را خودش تعیین میکند و این کار اشکال تعارض منافع ایجاد میکند در حالی که مصاحبه شونده را باید مصاحبهکننده انتخاب کند.
دو نقص جدی پژوهش
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، اضافه کرد: نکته دیگر اینکه، در مصاحبهشوندگان همه طیفها پوشش داده نشده است و فقط مدرسان و مدارس خوزستان و قم انتخاب شدهاند یا اینکه جای طلاب بسیار خالی است، در حالی که مصرف کننده اصلی هستند. حتی در مورد اینکه آیا مدرسان آن را برای طلاب تدریس کردهاند و آنها نپسندیدهاند یا خودشان پس زدهاند، ابهام وجود دارد. همچنین جای خالی بازخوردگیری حوزه خواهران نیز به خوبی مشهود است.
وی ادامه داد: منطق اولویتدهی در اعتبارسنجی نیز مشکل دیگر است، زیرا اعتبار متن در درجه سوم اعتبارسنجی نسبت به سرفصل و ... لحاظ شده است.
این ناقد با بیان اینکه کاستی دیگر، در کلیت برنامه درسی از جهت روش تدریس سؤالی نشده است، اظهار کرد: این تحقیق یک چیزی کم دارد و آن، چگونگی آموزش اخلاق برای نسل جدید است؛ آیا حوزه بر روی این مسئله کار کرده است و بعد سراغ تدوین کتب رفته است یا خیر؟ مثلا اخلاق حرفهای و کاربردی که به نظر میرسد از جهت ادبیات نظری اخلاق حرفهای کاستی وجود داشته است.
تحقیقات میدانی در حوزه کمرنگ است
همچنین فصیحی رامندی در سخنانی با بیان اینکه بحثهای میدانی در حوزه غریب است، گفـت: جای تقدیر است که ایشان ورود پیدا کردند و باید بیش از پیش برای صرف بیتالمال حساسیت به خرج دهیم و برای تدوین کتب از قبل برنامه داشته باشیم.
وی افزود: خلاف مفهومی و پیشینه پژوهش کاملا مشهود است. ابتدا باید مفهوم اخلاق توضیح داده شود؛ در حوزه در مورد اخلاق مشکل مفهومی داریم، یعنی حوزه درس اخلاق میگوید اما تلقی او از اخلاق معنویت و عرفان است؛ لذا این مرز مفهومی باید خوب تبیین شود و شاید اختلاف بین معاونت تهذیب و آموزش نیز در این باشد.
فصیحی رامندی بیان کرد: در دنیا کارهای اخلاق با رویکرد آموزش و ... به خوبی انجام شده است و حتی در مواردی رویکرد فضیلتگرایانه ارسطویی کنار گذاشته شد و سراغ رویکرد کاربردی اخلاق رفتند و ما نیز میتوانیم اخلاق کاربردی را بیشتر ترویج کنیم.
وی با بیان اینکه مسئله دیگر، تربیت مدرسانی است که بتوانند اخلاق تدریس کنند، گفت: شما یک احتمال را محور تحقیق خود قرار دادهاید، یعنی سرفصل را، احتمال عدم استقبال دانستهاید در حالی که از کجا معلوم است که اینگونه باشد.
رامندی تصریح کرد: پرسشهای تحقیق نیز چرخش عجیبی دارد، یعنی سوگیری در سؤالات وجود دارد که به جهت عدم روشن بودن سؤال اصلی در مصاحبه و پیش فرض احتمالی است. همچنین فرمودید با طلاب مصاحبه شد اما پاسخی وجود ندارد، در حالی که شاید باید روش را تغییر میدادید.
بوسلیکی در سخنان مجدد، گفت: پژوهش اصلا برای اعتبارسنجی دروس نبود، بلکه این بود چرا از دروس اخلاق استقبال نشد. از ما خواستند سرفصل مجدد بنویسیم و بنده سؤال کردم که چرا و گفتند حدس ما این است که سرفصلها ایراد دارد؛ لذا سرفصلها را راستیآزمایی کردیم تا ببینیم این موضوع درست است یا خیر.
وی افزود: لذا پیش فرض ما سرفصل نبود، بلکه فرضیه بود و در نهایت نیز پاسخ، منفی شد گرچه تأثیری بر روی ذهنیت متولیان امر نگذاشت و تأکید بر این داشتند که سرفصلها مشکل دارد، در حالی که باید سراغ موضوعات دیگر بروند.
بوسلیکی در پایان تأکید کرد: در همین ده مصاحبه اشکالات جالبی بیان شد؛ از جمله اینکه نظام هنجاری این کتب با نظام هنجاری ذهنی طلاب تفاوت بسیاری دارد.
انتهای پیام