با این حال، تجربه امروز شهرهای بزرگ نشان میدهد که میان این معیارهای حکمرانی علوی و رفتار مدیران معاصر فاصله قابل توجهی شکل گرفته است. آلودگی هوای گسترده و گاه مرگبار سالهاست که سلامت میلیونها انسان را تهدید میکند، بحرانی که آثار آن از افزایش بیماریهای تنفسی و قلبی گرفته تا کاهش بهرهوری، اختلال در تحصیل کودکان، فرسایش محیط زیست و حتی مرگ زودرس آشکار است. هر سال هزاران نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند و میلیونها نفر ناچارند در شرایطی تنفس کنند که در بسیاری از کشورها وضعیت فوق اضطرار تلقی میشود. با وجود چنین ابعاد گسترده و پیامدهای سنگین، مواجهه مسئولان با این بحران اغلب واکنشی، مقطعی و فاقد برنامهریزی بلندمدت بوده است.
تعطیلی مدارس، هشدارهای تکراری، توصیههای خنثی به مردم و انتقال مسئولیت به نهادهای دیگر جایگزین اقدامات بنیادی و تصمیمات شجاعانهای شده است که از مدیران یک نظام مردمی انتظار میرود. در حالی که آموزههای نهجالبلاغه، مدیریت را بر پایه پیشگیری، آیندهنگری، رعایت عدالت و حفظ حق حیات مردم تعریف میکنند، عملکرد امروز بسیاری از مدیران نشان از اولویت یافتن مصلحتهای کوتاهمدت بر سلامت جامعه دارد. از منظر اندیشه علوی، سلامت هوا همان اندازه اهمیت دارد که تأمین آب سالم و امنیت غذایی.
امام علی(ع) در نامه مالکاشتر بر آبادانی، بهداشت عمومی، توزیع عادلانه امکانات و جلوگیری از هر عاملی که سلامت جامعه را مختل کند تأکید میفرماید. اگر در آن دوران حفظ آب و نان مردم محور حکمرانی بود، در جهان امروز با گسترش زندگی شهری و تراکم صنعتی حفظ کیفیت هوا و محیط زیست نیز بیتردید در شمار همان واجبات قرار میگیرد. تنفس هوای پاک حق مسلم مردم است، حقی که بیتوجهی به آن، مصداق آشکار تضییع حقالناس است. از همین رو، آلودگی هوا تنها یک مسئله زیستمحیطی نیست، بلکه نشانهای از شکاف میان ارزشهای حکمرانی علوی و عملکرد مدیران عصر حاضر است. وقتی هوای یک شهر برای کودکان، سالمندان و بیماران به تهدیدی دائمی بدل میشود، این نشاندهنده بحران در برنامهریزی، کارآمدی و اولویتبندی مدیران است و این همان وضعیتی است که امام علی(ع) نسبت به آن هشدار داده بودند یعنی وضعیتی که در آن مردم قربانی بیتوجهی یا بیتدبیری کارگزارانی میشوند که باید پاسدار جان آنان باشند.
ایکنا در رابطه به اهمیت عمل به تکلیف و مسئولیتپذیری در سیره امام علی(ع) و آموزههای آن حضرت در نهجالبلاغه به گفتوگو با بخشعلی قنبری، پژوهشگر نهجالبلاغه و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانیم.
نهجالبلاغه بهعنوان یکی از مهمترین منابع اندیشه سیاسی در تمدن اسلامی، چارچوبی دقیق و چندلایه برای انتخاب و ارزیابی کارگزاران حکومت ترسیم کرده است. امیرالمؤمنین علی(ع) در نامهها، خطبهها و حکمتهای مختلف معیارهای بنیادین برای پذیرش مسئولیتهای حکومتی تعیین میکنند که چنین معیارهایی صرفاً توصیههای اخلاقی نیست، بلکه نظامی منسجم برای تضمین سلامت اداره جامعه است. در مجموع، این معیارها را میتوان در سه رکن اساسی توانمندی و کارآمدی حرفهای، صلاحیت و شایستگی اخلاقی و ساختارمند بودن نظام اداری و مدیریتی خلاصه کرد که هر یک از این معیارها گسترهای وسیع از آموزههای نهجالبلاغه را دربرمیگیرد.
توانمندی و کارآمدی حرفهای نخستین معیار توانایی واقعی کارگزار در اداره امور است. امام علی(ع) در انتخاب مسئولان هرگز به انتسابها و روابط شخصی یا سیاسی توجه نمیکنند، بلکه شایستگی علمی، اجرایی و مدیریتی را شرط نخست میدانند. در نگاه ایشان کارگزاری که توانمند نباشد، به هیچوجه نباید وارد عرصه مدیریت شود، زیرا ناکارآمدی مدیر نه تنها موجب اختلال در اجرای وظایف خود او میشود بلکه روند اداره جامعه را نیز از مسیر صحیح خارج میکند. امام علی(ع) در موارد متعدد بهویژه در نامه معروف به مالک اشتر تصریح میکنند که مسئولیت حکومتی امانتی الهی است و تنها افراد دارای تخصص و تجربه میتوانند آن را بهدرستی ادا کنند. در این نگرش، توانمندی به معنای دانایی، مهارت، دوراندیشی، قدرت تصمیمگیری و توان اجرای دقیق و عادلانه قوانین است. در این نگرش اگر مدیری از این تواناییها برخوردار نباشد، حتی اگر نیت خیر داشته باشد، حضور او در جایگاه مدیریتی نوعی ظلم به مردم و خیانت به مسئولیت تلقی میشود.
دومین معیار پاکدامنی، عدالتورزی و سلامت اخلاقی کارگزار است. امام علی(ع) تأکید میکنند که مدیریت در جامعه اسلامی تنها یک جایگاه اداری نیست، بلکه محل تلاقی مسئولیت دینی و امانت الهی است. ازاینرو، مدیر باید از نظر اخلاقی فردی صالح، باتقوا، امین و عدالتگستر باشد. توانمندی بدون تقوا از نگاه نهجالبلاغه اساساً فاقد اعتبار است زیرا توان بدون تعهد، به فساد، تبعیض و سوءاستفاده از قدرت منجر میشود. در همین زمینه سخن امیرالمؤمنین(ع) خطاب به ابنعباس بسیار گویاست. حضرت یادآور میشوند که خطای کارگزار تنها به خود او محدود نمیشود، بلکه به امام، حکومت و حتی دین نسبت داده میشود. مردم رفتار کارگزاران را به کل نظام تعمیم میدهند و این امر مسئولیت اخلاقی آنان را چندین برابر سنگینتر میکند.
بنابراین، کوچکترین لغزش اخلاقی کارگزار، خدشه بر اعتماد عمومی و سستکردن پایههای مشروعیت حکومت را در پی خواهد داشت. بههمین دلیل امام علی(ع) بارها هشدار میدهند که اگر فردی از نظر اخلاقی شایسته نباشد، حتی اگر از نظر توانایی مدیریتی برجسته باشد، به هیچ وجه نباید بر مردم مسلط شود، چون مردم عملکرد او را عملکرد دین و حکومت تلقی میکنند و این موجب آسیبهای عمیق اجتماعی و اعتقادی خواهد شد.
توانمندی واقعی، صلاحیت اخلاقی و التزام به ساختارهای سالم مدیریتی چکیده مجموعهای گسترده از آموزههای سیاسی امام علی(ع) در نهجالبلاغه است. این معیارها نه تنها در گزینش کارگزاران، بلکه در استمرار مشروعیت و پایداری حکومت نقش اساسی دارند
ضرورت ساختارمند بودن نظام اداری و مدیریتی سومین معیار ایجاد ساختارهای سالم، شفاف و الزامآور برای اداره امور جامعه است. یکی از نکات بسیار مهم و کمتر مورد توجه، تأکید امام علی(ع) بر نقش ساختار در کارآمدی حکومت است. ایشان بر این باورند که تکیه صرف بر ویژگیهای فردی مدیران کافی نیست، بلکه باید نظام اداری بهگونهای طراحی شود که امکان تخلف، ترک وظیفه و سوءاستفاده از قدرت به حداقل برسد. بر اساس این دیدگاه، اداره امور جامعه نباید به صورت فردی، سلیقهای یا بدون سازوکار مشخص صورت گیرد. ساختاری صحیح باید وجود داشته باشد که افراد نتوانند از انجام وظایف خود سرباز زنند. این نکته ظریف تفاوت مهمی میان مدیریت اسلامی و مدیریت فردمحور ایجاد میکند. ساختار باید چنان کارآمد باشد که کارگزار حتی اگر نیت انجام ندادن وظایف را داشته باشد، به دلیل وجود نظام نظارتی و قانونی نتواند از مسئولیتهای خود شانه خالی کند. امام علی(ع) تجربهای را یادآور میشوند که در آن کارهای حکومتی بدون پشتوانه نظری و ساختاری صرفاً براساس تلاشهای فردی پیگیری شده و همین امر مانع پیشرفت نظام اداری میشد.
بنابراین ایشان توصیه میکنند که باید از مدیریت مبتنی بر کارگزارمحوری فاصله گرفت و به سمت ایجاد نظام ساختاری دقیق، قانونمند و پایدار حرکت کرد. این سه معیار یعنی توانمندی واقعی، صلاحیت اخلاقی و التزام به ساختارهای سالم مدیریتی چکیده مجموعهای گسترده از آموزههای سیاسی امام علی(ع) در نهجالبلاغه است. این معیارها نه تنها در گزینش کارگزاران، بلکه در استمرار مشروعیت و پایداری حکومت نقش اساسی دارند. امام علی(ع) هشدار میدهند که هیچ فردی بدون برخورداری از این معیارها نباید پذیرای مسئولیت شود و هیچ نظام سیاسی نیز نباید به افراد فاقد این صلاحیتها اجازه ورود به عرصه مدیریت بدهد، زیرا حضور آنان حتی با نیت خیر یا روابط نزدیک موجب تباهی کارها، بیاعتمادی عمومی و آسیب به دین و حکومت خواهد شد.
قطعاً میتوان آسیبها و خسارتهای ناشی از آلودگی هوا را در چارچوب حقالناس مورد بررسی قرار داد. مبانی فقهی و اخلاقیِ مسئولیتپذیری در حکومت دینی نشان میدهد که هرگونه کوتاهی در حفاظت از جان، سلامت و امنیت مردم حتی اگر بهطور غیر مستقیم صورت گیرد، دارای ابعاد جدی شرعی و حقوقی است. امیرالمؤمنین علی(ع) در سیره مدیریتی خود بارها تأکید کردهاند که مسئولیت حاکمان نسبت به مردم محدود به موارد آشکار نیست، بلکه حتی اگر فردی در نقطهای دوردست دچار رنج یا نیاز شود، امام نسبت به آن مسئولیت اخلاقی و حکومتی احساس میکند. این معنا از جمله در ماجرایی که حضرت میفرمایند چگونه میتوانم آرام بگیرم در حالی که در فاصلهای دور انسانی نیازمند یا گرسنه وجود دارد، کاملاً روشن است. از منظر فقهی قتل و آسیب به دیگران همچون قتل مستقیم و قتل غیر مستقیم تقسیم میشود. در مباحث فقه جزایی دو اصطلاح «سبب» و «مباشر» همواره مورد توجه است. مباشر کسی است که عمل زیانبار را بهطور مستقیم انجام میدهد، مانند کسی که فردی را هل میدهد و او در آب میافتد. اما سبب فردی است که زمینه، مقدمات یا شرایط وقوع آسیب را ایجاد میکند، مانند کسی که چالهای در مسیر حفر کرده یا محیطی ناایمن فراهم میکند.
فقه اسلامی تصریح میکند که هرگاه نقش سبب در تحقق حادثه مؤثر و تعیینکننده باشد، مسئولیت او نیز ثابت است و نمیتوان گناه را فقط بر عهده مباشر گذاشت. دستگاه قضایی نیز در بسیاری از موارد هر دو گروه را مسئول میداند، زیرا اگر سبب زمینه را فراهم نمیکرد، مباشر نیز نمیتوانست زیان را رقم بزند. با چنین مبنایی اگر کوتاهی و سهلانگاری مسئولان، نهادها یا مدیرانی که وظیفه حفظ سلامت و امنیت عمومی را بر عهده دارند موجب افزایش مرگومیر ناشی از آلودگی هوا شود، این کوتاهی از منظر حقالناس قابل پیگیری است. در شرایطی که هزاران نفر در اثر آلودگی جان خود را از دست میدهند، نمیتوان مسئولیت را تنها متوجه عوامل مستقیم دانست، زیرا هوا که مباشر قابل مجازات نیست. باید دید چه کسانی با بیتوجهی، ترک فعل یا ضعف مدیریت، زمینه ایجاد چنین شرایطی را فراهم کردهاند. همانگونه که در تصادفات جادهای نمیتوان فقط راننده برخوردکننده را مسئول دانست و باید به نقش خودروساز، استانداردهای ایمنی، و ضعف نظارت نیز توجه کرد، در مسئله آلودگی هوا نیز مسئولیت اصلی متوجه کسانی است که در جایگاه تصمیمگیری و مدیریت، وظایف قانونی و اخلاقی خود را انجام نمیدهند.
آسیبهای ناشی از آلودگی هوا نهتنها از مصادیق حقالناس است، بلکه مصادیق بارز ترک فعل، کوتاهی مدیریتی و ایجاد سببیت برای آسیب به مردم نیز محسوب میشود. در دستگاه عدالت علوی چنین کوتاهی بههیچوجه قابل اغماض نیست و مسئولیت آن تا حد تضییع جانهای مردم قابل پیگیری و مجازات است
امیرالمؤمنین علی(ع) در حکومت خود حتی نسبت به کوچکترین تعرض به حقوق یک زن مسلمان یا یک خانواده یهودی واکنشی سخت و غیر قابل اغماض نشان میدهند. بنابراین، چگونه میتوان پذیرفت که در جامعه اسلامی هزاران نفر بهسبب آلودگی هوا بیمار شوند یا جان ببازند و این مسئله مورد تساهل قرار گیرد؟ مشکل اساسی در این زمینه فقدان ساختارهای دقیق نظارتی و اتکا به مدیریت فردی است. وقتی ساختار نظارتی قدرتمند وجود نداشته باشد، مسئول ممکن است به دلیل نبود کنترل مؤثر وظایف خود را انجام ندهد. اگر سازوکار نظارتی شفاف و الزامآور برقرار شود، افراد نهتنها نباید بلکه نمیتوانند از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. نظارت مؤثر همانند دوربینی است که رفتار کارگزار را لحظهبهلحظه ثبت میکند و اجازه تخلف یا ترک وظیفه را از او میگیرد. در تاریخ حکومت علوی مشاهده میکنیم که حضرت حتی از فاصلهای بسیار دور از رخدادها آگاه میشدند و نسبت به کوچکترین تخلف، زمینخواری یا آسیب به مردم واکنش فوری و قاطع نشان میدادند. این در حالی است که در برخی نظامهای مدیریتی امروز با وجود نزدیکی مکانی و امکانات گسترده، تخلفات عظیم یا ترک فعلهای بزرگ بدون گزارش و پیگیری باقی میماند.
چنین وضعیتی نشان میدهد که ساختار به اندازه کافی کارآمد نیست و مسئولیتپذیری متناسب با حقالناس تحقق نمییابد. بنابراین، آسیبهای ناشی از آلودگی هوا نهتنها از مصادیق حقالناس است، بلکه مصادیق بارز ترک فعل، کوتاهی مدیریتی و ایجاد سببیت برای آسیب به مردم نیز محسوب میشود. در دستگاه عدالت علوی چنین کوتاهی بههیچوجه قابل اغماض نیست و مسئولیت آن تا حد تضییع جانهای مردم قابل پیگیری و مجازات است.
نهجالبلاغه یکی از مهمترین منابع اندیشه سیاسی و اخلاق حکمرانی در تمدن اسلامی است و تصویری بسیار دقیق و عمیق از مسئولیتپذیری، امانتداری، وظیفهشناسی و نحوه مواجهه با ترک وظیفه یا خیانت کارگزاران ارائه میکند. از نگاه امیرالمؤمنین علی(ع) مسئولیت حکومتی قبل از آنکه یک منصب اداری باشد، امانتی الهی است که باید تمام ظرفیتهای مدیریتی، اخلاقی و انسانی در خدمت آن قرار گیرد. بر همین اساس، خیانت یا کوتاهی در انجام وظیفه در اندیشه علوی تنها به معنای فساد اقتصادی یا سوء استفاده از قدرت نیست، بلکه هرگونه بیتوجهی به نیازهای حیاتی مردم، تهدید جان آنان و ترک وظایفی که سلامت و امنیت جامعه را تضمین میکند، در شمار خیانت به مردم و حقالناس قرار میگیرد.
امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه بارها تأکید میکنند که نخستین وظیفه هر مسئول پاسخگویی به نیازهای حیاتی مردم است، نیازهایی که فقدان آنها مستقیما حیات انسان را تهدید میکند. در عصر حکومت علوی نیازهای درجه یک شامل آب سالم، غذا، سرپناه و امنیت معیشتی بود. حضرت در گزارش عملکرد خود بهروشنی بیان میکنند که هنگام آغاز حکومت، مردم فاقد این نیازهای ضروری بودند و با تلاشهای مستمر و عادلانه، طی چهار سال و هفت ماه با وجود سه جنگ سخت توانستند آب گوارا، نان گندم و مسکن برای همه فراهم کنند. این گزارش، یک اصل کلیدی در اندیشه سیاسی علی(ع) را آشکار میکند که هرگاه مسئول نتواند نیاز حیاتی مردم را تأمین کند، شایستگی حکمرانی نداشته و در برابر خدا و خلق مسئول است.
امیرالمؤمنین علی(ع) خیانت کارگزاران را تنها در قالب اختلاس، رشوه یا سوءاستفاده مستقیم از قدرت تعریف نمیکنند. از نگاه ایشان خیانت هر عملی است که موجب تضییع حقوق مردم یا ایجاد رنج و خطر برای آنان شود
هرچند در زمان امام علی(ع) مسئلهای به نام آلودگی هوا مطرح نبود، زیرا ساختار محیط زیست آن دوران هوای پاک را بهطور طبیعی تأمین میکرد، اما ماهیت نیازهای حیاتی انسان در گذر زمان قابل تحول است. امروز با رشد صنعت، گسترش شهرها، افزایش مصرف سوخت و تغییرات زیستمحیطی، هوای پاک در ردیف حیاتیترین نیازهای انسانی قرار گرفته است، بهگونهای که فقدان آن میتواند موجب بیماریهای مزمن، ناتوانی، کاهش امید به زندگی و مرگ زودرس شود. در نتیجه، با استناد به معیارهای نهجالبلاغه، آلودگی هوا بدون تردید در زمره تهدیدهای جدی حقالناس قرار میگیرد. همانگونه که آب ناسالم و گرسنگی در عصر علوی خطر محسوب میشد، امروزه آلودگی هوا نیز تهدیدی جدی برای حق حیات انسان است.
امیرالمؤمنین علی(ع) خیانت کارگزاران را تنها در قالب اختلاس، رشوه یا سوءاستفاده مستقیم از قدرت تعریف نمیکنند. از نگاه ایشان خیانت هر عملی است که موجب تضییع حقوق مردم یا ایجاد رنج و خطر برای آنان شود. این خیانت ممکن است مباشرانه باشد یا غیر مستقیم و ناشی از ترک فعل. در اینجا فقه اسلامی دو اصطلاح بسیار مهم ارائه میدهد: مباشر یعنی کسی که مستقیماً زیان را وارد میکند (مانند کسی که فردی را به درون آب هل میدهد) و سبب یعنی کسی که مقدمات و زمینههای آسیب را ایجاد میکند (مانند کندن چاله، ایجاد محیط ناایمن یا ترک وظیفه حفاظت). فقه جزایی تصریح میکند که اگر سبب نقشی تعیینکننده داشته باشد، مسئولیت او کمتر از مباشر نیست و در مواردی حتی مسئولیت اصلی بر عهده اوست. اکنون اگر این منطق را بر آلودگی هوا تطبیق دهیم، روشن میشود که آلودگی هوا مباشر مجازاتپذیر ندارد، اما «سبب» بسیار دارد، یعنی مدیران، نهادها، صنایع و مسئولانی که با ترک وظیفه، ضعف نظارت، تصمیمگیری نادرست یا بیتوجهی زمینه مرگ و بیماری مردم را فراهم کردهاند.
سالانه هزاران نفر در اثر آلودگی هوا دچار مرگ زودرس میشوند. اگر مسئولان توانایی فنی، علمی و مدیریتی برای کنترل آلودگی را داشته باشند، چنانکه در بسیاری از حوزههای پیچیدهتر مانند صنعت دفاعی، امنیتی و اطلاعاتی توانمندیهای چشمگیر وجود دارد، اما در مدیریت یک مسئله حیاتی چون آلودگی هوا ناکام باشند، این ناکامی نه از ضعف ابزار، بلکه از ضعف اراده، مدیریت و ساختار ناشی میشود. در منطق علوی چنین وضعیتی مصداق آشکار ترک وظیفه و خیانت به حقالناس است. امام علی(ع) اجازه نمیداد حتی گرسنه خوابیدن یک نفر یا بیسرپناه بودن یک شهروند در گوشهای از قلمرو حکومت بیپاسخ بماند، حال چگونه میتوان پذیرفت که در جامعهای امروزی، هزاران نفر سالانه بهسبب آلودگی هوا جان ببازند و این مسئله همچنان بدون اصلاح ساختار و پاسخگویی رها شود؟
یکی از مهمترین نکاتی که در اندیشه علوی مطرح میشود، ضرورت ساختار نظارتی کارآمد است. حضرت نشان میدهند که اداره جامعه نباید براساس ویژگیهای فردی کارگزاران باشد، بلکه باید ساختاری ایجاد شود که مسئول نتواند از انجام وظیفه شانه خالی کند. در حکومت علوی کوچکترین تخلف حتی در شهرهای دوردست بلافاصله گزارش میشد و پیگیری قاطع صورت میگرفت. مقایسه این الگو با شرایط امروز روشن میکند که مشکل مدیریت آلودگی هوا نه کمبود دانش است، نه کمبود فناوری، بلکه نبود ساختار نظارتی دقیق و الزامآور است، ساختاری که کارگزار را وادار به انجام تکلیف کند، نه اینکه مسئولیتها براساس روابط شخصی، ملاحظات سیاسی یا بیتفاوتی اداری نادیده گرفته شود.
با توجه به مبانی نهجالبلاغه، میتوان نتیجه گرفت که تأمین هوای سالم در عصر حاضر یک نیاز حیاتی و جزء حقالناس است. هرگونه کوتاهی، بیتوجهی یا ترک وظیفه در این زمینه مصداق خیانت به مردم است. مسئولانی که با وجود امکان علمی و فنی، در کنترل آلودگی هوا ناکام هستند، مشمول مفهوم فقهی سببیت در زیان میشوند. از نگاه علوی این کوتاهیها نه تنها خطای مدیریتی، بلکه مسئولیتی شرعی، اخلاقی و حقوقی ایجاد میکند. به بیان دیگر اگر در حکومت علوی گرسنهخوابیدن یک نفر موجب نگرانی امام میشد، مرگ هزاران انسان بر اثر آلودگی هوا بدون تردید از مصادیق بارز تضییع حقالناس و خیانت مدیریتی بهشمار میرود.
نامه ۵۳ نهجالبلاغه مشهور به نامه مالکاشتر یکی از جامعترین و دقیقترین متون مدیریتی و حکومتی در تاریخ اسلام است. این نامه که طولانیترین نامه در نهجالبلاغه محسوب میشود، مجموعهای گسترده از دستورالعملها، اصول حکمرانی و معیارهای ارزیابی کارگزاران را ارائه میدهد. نکته بسیار مهم این است که بخش عمده نامه به سلامت، رفاه و زندگی مردم اختصاص دارد. از نگاه امام علی(ع) هدف اصلی حکومت اسلامی نه صرفاً اداره امور مالی یا سیاسی، بلکه تضمین آسایش، امنیت و نیازهای انسانی جامعه است.
یکی از مهمترین آموزههای نامه مالکاشتر تعیین اولویت نیازهای اولیه مردم به عنوان اصلیترین مسئولیت مدیران است. امام علی(ع) تصریح میکنند که مدیران باید پیش از هر اقدام دیگری، شرایطی فراهم کنند که مردم از نظر خوراک، پوشاک، مسکن، آب سالم و هوای پاک تأمین شوند. این موارد در عصر امام علی(ع) به صورت آب، نان، سرپناه و پوشاک تعریف میشد، اما با توجه به تحول محیط زیستی و سبک زندگی انسانها در عصر حاضر هوای پاک و محیط زیست سالم نیز جزو نیازهای حیاتی محسوب میشود. حضرت تأکید میکنند که هرگونه کوتاهی در تأمین این نیازها میتواند زمینهساز فساد، نارضایتی و حتی انحراف اخلاقی و دینی مردم شود. بهعنوان نمونه تجربه تاریخی و مدرن نشان میدهد که فقر و محرومیت اولیه میتواند موجب واکنشهای ناگهانی و غیر مدیریتی مردم شود، مانند غارتها یا شورشهایی که در شرایط بحران غذایی یا اقتصادی رخ میدهد.
امام علی(ع) توصیه میکنند که مدیران به نیازهای ثانویه و فرهنگی مردم توجه کنند، مانند آموزش، هنر، تفریحات سالم، تربیت اخلاقی و اعتقادی. با این حال تأکید شده است که این اقدامات تنها زمانی مؤثر خواهند بود که نیازهای اولیه مردم به طور کامل تأمین شده باشد
نامه مالکاشتر نشان میدهد که رفاه مردم پیششرط تحقق عدالت اجتماعی است. امام علی(ع) هشدار میدهند که اگر مردم از نظر ابتداییترین نیازها محروم باشند، از عدالت و اخلاق فرمانبرداری نخواهند کرد، زیرا انسان گرسنه و فقیر قادر به رعایت اصول اخلاقی و اجتماعی نیست. این دیدگاه در حال حاضر نیز بسیار کاربردی است. مدیریت شهری، ملی و محیط زیستی بدون توجه به نیازهای اساسی مردم نمیتواند اثر بخشی بلندمدت داشته باشد. به بیان دیگر قبل از اجرای برنامههای فرهنگی، تربیتی یا آموزشی مدیران باید مطمئن شوند که مردم امنیت، تغذیه و زندگی سالم دارند.
امام علی(ع) همچنین در نامه مالک اشتر بر ضرورت تولید ثروت مشروع و ایجاد فرصت برای جامعه تأکید دارند. به این معنا که مدیران باید شرایطی فراهم کنند که منابع اقتصادی جامعه افزایش یابد، دسترسی مردم به امکانات و خدمات ضروری تسهیل شود و زمینه ارتقای زندگی آنان فراهم شود. پیامد مستقیم این اقدام کاهش فقر و افزایش مشارکت اجتماعی، سلامت روان و سلامت جسمی جامعه است. این آموزه، بهوضوح نشان میدهد که توسعه اقتصادی و رفاه عمومی بخشی از مسئولیت مدیران در حوزه سلامت و کیفیت زندگی مردم است. برای مثال برگزاری نمایشگاههای هنری یا کلاسهای آموزش عرفان در میان مردم گرسنه یا محروم نتیجهای نخواهد داشت، زیرا انسان در شرایط فقر اولیه پیش از هر چیز به تأمین نیازهای حیاتی خود و خانواده میاندیشد.
اگر این آموزهها را با شرایط امروز تطبیق دهیم، روشن میشود که وظیفه مدیران در حفظ سلامت مردم و محیط زیست از اهمیت بالایی برخوردار است. همانگونه که امام علی(ع) تأمین آب، خوراک و مسکن را وظیفه اصلی مدیران میدانستند، امروزه حفظ کیفیت هوا، کنترل آلودگی، تأمین منابع آب سالم، مدیریت بحرانهای محیط زیستی و کاهش تهدیدات سلامتی عمومی جزء وظایف اولیه و حیاتی مدیران محسوب میشود. هرگونه کوتاهی یا ترک وظیفه در این حوزه حتی بهطور غیرمستقیم میتواند موجب بیماری، کاهش امید به زندگی و مرگ زودرس مردم شود و از منظر نهجالبلاغه مسئولیت شرعی، اخلاقی و حقوقی ایجاد کند. از این منظر، مسئولیت مدیران در عصر حاضر تنها محدود به برنامههای اقتصادی یا اداری نیست، بلکه شامل حفاظت از حق حیات و سلامت عمومی نیز میشود.
بنابراین، با توجه به نامه مالکاشتر میتوان وظایف مدیران امروز را در چند محور اصلی تبیین کرد. به بیان دیگر، آموزه امام علی(ع) به ما میآموزد که پیش از هر اقدام فرهنگی، تربیتی یا مدیریتی، باید زندگی مردم و نیازهای اولیه آنان تأمین شود. تنها پس از تحقق این مرحله است که اقدامات ثانویه از جمله برنامههای فرهنگی و اجتماعی، میتوانند اثرگذار باشند. این دیدگاه الگوی کاملاً عملی و کاربردی برای مدیران امروز در حوزه سلامت عمومی و محیط زیست ارائه میدهد.
انتهای پیام