براساس روایت امیرالمؤمنین(ع) که میفرمایند: «الْعِلمُ سُلطانٌ»، علم عامل اقتدار، پیشرفت و سعادت هر جامعه و کشور است و هرچه توجه به علم افزایش یابد، قدرت و پیشرفت یک کشور نیز بیشتر خواهد شد.
حوزههای علمیه و دانشگاهها دو نهاد تراز اول علمی کشور محسوب میشوند و دو بال تعالی آن هستند که همگرایی، هماهنگی و همکاری آنها میتواند موجب پیشرفت واقعی علم در همه عرصهها شود.
در صورت همافق بودن و همکاری حوزه و دانشگاه، علم در تمام حوزهها از جمله علوم انسانی، علوم عقلی، علوم فنی و مهندسی و علوم تجربی رشد بیشتری خواهد داشت و در نهایت، پیشرفت کشور نیز تسریع میشود.
پیش از رسیدن به چنین مدل علمی و آموزشی، باید گامهای اساسیتری برداشته شود و تا زمانی که این مراحل طی نشود، تحقق آن الگو ممکن نیست. در حال حاضر، همچنان فاصله قابل توجهی با آن نقطه وجود دارد.
دو مانع یا چالش جدی وجود دارد؛ یکی در دانشگاه و دیگری در حوزه علمیه. در دانشگاه بخشی از علوم تدریسشده بر یکسری مبانی استوار است که با نگاه الهی و دینی سازگار نیست، از جمله رویکرد پوزیتیویستی در علوم تجربی که اصالت را به حس میدهد و مفاهیمی مانند غیب و خالقیت الهی را خارج از دایره علم تلقی میکند.
بسیاری از علوم انسانی موجود در دانشگاه بر پایه تفکر اومانیستی و گاه ماتریالیستی شکل گرفتهاند و متون درسی محسوب میشوند؛ علومی که با مبانی اسلامی در تعارض قرار دارند و میتوان از آنها با عنوان علوم انسانی غیراسلامی یاد کرد. این تعارضها گاهی بهصورت ناخواسته مانع شکلگیری وحدت حوزه و دانشگاه میشود.
حوزههای علمیه نیاز دارند در بعضی از بخشها از تفکر و روشهای صرفاً سنتی فاصله بگیرند و با علوم جدید، جهان معاصر و اقتضائات آن آشنایی بیشتری پیدا کنند. ناآشنایی بخشی از حوزه با علوم جدید و تحولات جهان معاصر، یکی از موانع مهم تحقق وحدت واقعی حوزه و دانشگاه است.
بله، در دانشگاهها توجه به علوم انسانی اسلامی افزایش یافته و در حوزههای علمیه نیز پرداختن به علوم جدید و مسائل جهان معاصر جدیتر شده است؛ اما با وجود این اقدامات، همچنان فاصلههایی وجود دارد.
در حال حاضر، سبک آموزشی حوزه تا حد زیادی به دانشگاه نزدیک شده است؛ اما برای وحدت، نیازی به یکسانسازی روشهای آموزشی نیست و حتی این امر میتواند به ضرر حوزه تمام شود. وحدت به معنای تقلید کامل یک نهاد از دیگری نیست؛ بلکه هر کدام تجربهها و اندوختههایی دارند که باید مورد استفاده متقابل قرار گیرد.
یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی این بوده که با تکیه بر اسلام جامع میتوان جامعه را اداره کرد، نیازهای مردم را پاسخ داد و سعادت دنیوی و اخروی انسانها را تأمین کرد.
تحقق بخش قابل توجهی از این هدف در گرو وحدت حوزه و دانشگاه است؛ دانشگاه در جایگاه مرکز تولید علم و حوزه در جایگاه نهاد استخراج مبانی فکری و علوم انسانی متناسب با نیازهای انسان امروز.
همافزایی حوزه و دانشگاه میتواند زمینهساز شکلگیری جامعهای ایدهآل در مسیر سعادت انسان شود که بزرگترین ثمره وحدت این دو نهاد و منطبق با آرمانهای انقلاب اسلامی است.
اغلب برنامهها به هفته وحدت حوزه و دانشگاه محدود شده است و در طول سال، فعالیتهای جدی و مستمر دیده نمیشود. برای موضوعی با این اهمیت، نباید به برنامههای نمادین و رفع تکلیف بسنده کرد و تحقق وحدت واقعی نیازمند برنامهریزی جدی، اساسی و مداوم در طول سال است.
انتهای پیام