صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۲۴۳۰۷
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۴۰۴ - ۱۰:۵۹
حجت‌الاسلام رسول جعفریان مطرح کرد

استاد دانشگاه تهران، در مراسم رونمایی از کتاب «سیره پیامبر(ص) و اخبار خلفا» یا همان «سیره ابن‌ حبان» گفت: ابن‌حبان، تاریخ‌نگار و محدث اهل سنت، برخلاف دیگران، توجه ویژه‌ای به عاشورا و امام حسین(ع) داشته و هفت تا هشت صفحه از اثر خود را به این موضوع اختصاص داده، در حالی که درباره معاویه، حتی چند سطر نیز ننوشته است.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، استاد دانشگاه تهران، ۳۰ آذرماه در مراسم معرفی و رونمایی از کتاب «سیره پیامبر(ص) و اخبار خلفا» معروف به سیره ابن‌ حبان که از سوی دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی برگزار شد، درباره اینکه چرا به شخصیتی چون ابن‌ حبان پرداخته است، گفت: دلیل اصلی بنده بحث مقتل‌الحسین(ع) بود. ابن‌حبان شخصیتی برجسته و شناخته‌شده است که هفت تا هشت صفحه از کتاب خود را به واقعه عاشورا اختصاص داده، در حالی که درباره معاویه حتی چند سطر نیز ننوشته است؛ این در حالی است که معاویه ۲۰ سال خلافت داشته و قاعدتاً می‌بایست چند سطری به او اختصاص می‌داد.

وی با بیان اینکه ابن‌ حبان درباره عاشورا جزئیات را بیان کرده و نکات متفاوتی نسبت به دیگران دارد، اظهار کرد: از جمله به داستان سفر اسرا و سر امام حسین(ع) و اتفاقاتی که در مسیر رخ داده است اشاره می‌کند. برای من مهم بود که این موضوع چگونه وارد اثر ابن‌حبان شده و همچنین اینکه منبع مطالب عاشورایی او چه بوده است.

جعفریان با بیان اینکه تصمیم گرفتم زندگینامه او را نیز بنویسم تا نگاهی عمیق‌تر به شخصیت، آثار و زندگی وی داشته باشم، افزود: سبک نگارش او نیز به گونه‌ای است که در فرد دیگری ندیده‌ام؛ به این معنا که ابتدا قصد تألیف کتابی درباره رجال را داشته و به‌اختصار از صحابه آغاز کرده، سپس به تابعین و بعد به ثقات مورخان و محدثان پرداخته تا به دوره خود رسیده است. بنابراین کمتر کسی چنین روشی دارد که کتابی با عنوان «ثقات» بنویسد و در عین حال، سیره‌ای به این تفصیل ارائه دهد، آن هم با مقدمه‌ای که به ثقات و صحابه اختصاص یافته باشد.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه «ثقات» به کسانی گفته می‌شود که مسئله‌ای ندارند و می‌توان به‌طور کامل به آنان اعتماد کرد، گفت: کتاب دیگر او المجروحین است که آن نیز اثری برجسته به‌شمار می‌رود و در امتداد آثاری است که رجالیون اهل سنت همچون الکامل ابن‌عدی، کمال و اکمال و میزان‌الاعتدال و دیگر کتاب‌ها تألیف کرده‌اند.

وی با بیان اینکه ابن‌حبان بخشی از کتاب خود را نیز به سیره نبوی اختصاص داده است، تصریح کرد: در شرح حالی که بنده برای ابن‌حبان نوشته‌ام، او متوفای ۳۵۴ هجری و متعلق به یک نسل پس از طبری است. کتابی مانند «انساب‌الاشراف» یک نسل پیش از طبری نوشته شده و ما هر ۳۰ سال را یک نسل در نظر می‌گیریم؛ بنابراین در ابن‌ حبان با نسلی متأخر از طبری مواجه هستیم و او چندان قدیمی محسوب نمی‌شود، چراکه مربوط به اواخر دوره تدوین است.

جعفریان اظهار کرد: آثار طبقات ابن‌ سعد و واقدی و دیگران پیش از ابن‌ حبان نگاشته شده‌اند و ابن‌حبان یکی از آخرین حلقه‌ها در تاریخ‌نگاری به شمار می‌رود؛ البته ممکن است تا حدود صد سال پس از او نیز آثاری یافت شود که حاوی مطالب تازه باشند.

مبنای نظریه خلفای راشدین

استاد تاریخ اسلام حوزه و دانشگاه با بیان اینکه از مقطعی در میان محدثان و مورخان این دیدگاه شکل گرفت که مسئله خلافت تنها درباره چهار نفر نخست مطرح بوده و دیگران در زمره ملوک به‌شمار می‌آیند، افزود: این نظر در میان اهل سنت رواج دارد، اما اینکه حدیث سکینه از چه زمانی مبنای این برداشت تاریخی قرار گرفته، خود محل بحث است. در هر صورت، نظریه «خلافت راشدین» که گاه امام حسن(ع) را نیز دربرمی‌گیرد، مبتنی بر حدیث سکینه است که بنده اعتمادی به این روایت ندارم. اصل اولیه در مواجهه با احادیث مهم و تحول‌آفرین تاریخی، عدم اعتماد است؛ زیرا ممکن است چنین روایاتی جعل شده باشند تا با نوعی اصلاح تاریخی، برخی مشکلات حل‌نشده تاریخ به‌نحوی توجیه یا برطرف شوند.

جعفریان با اشاره به اینکه ابن‌ حبان کتابی تاریخی نگاشته است، گفت: برجسته‌سازی برخی موضوعات در اثر او نشان می‌دهد که مسئله‌ای خاص در ذهن وی وجود داشته است. ابن‌ حبان نسبت به معاویه بدبین است و درباره یزید اساساً موضع پذیرشی ندارد.

وی افزود: نکته دیگر اینکه ابن‌ حبان شاگرد ابن‌ خزیمه بوده است. او خود نقل می‌کند که به مرقد امام رضا(ع) می‌رفته، نماز می‌خوانده و از ایشان حاجت می‌گرفته است. در خراسان آن دوره، محبت ویژه‌ای نسبت به اهل‌بیت(ع) وجود داشته است. حاکم نیشابوری نیز که از شاگردان او به‌شمار می‌رود، مواضع تندی علیه معاویه داشت و کسی نمی‌توانست در حضور او از معاویه سخن بگوید؛ به همین دلیل متهم به تشیع شده است، در حالی که به صحیحین وفادار بوده و کتاب «المستدرک علی الصحیحین» را نیز تألیف کرده است.

ابن حبان و حب به اهل بیت(ع)

جعفریان بیان کرد: ما شاخه‌ای از اهل سنت خراسانی را می‌شناسیم که محبت فراوانی به اهل‌بیت(ع) و امام رضا(ع) دارند و به سادات علاقه‌مند هستند و هنوز هم از مناطقی چون افغانستان و دیگر کشورها برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد می‌آیند. البته در چند دهه اخیر، تأثیر جریان وهابیت احتمالاً از شدت این گرایش کاسته است، اما ریشه این محبت، ریشه‌ای کهن و تاریخی دارد. به حدس بنده، ابن‌حبان نیز از همین جریان است؛ چراکه روضه‌خوانی عاشورا برای او اهمیت داشته و درباره امام حسین(ع) صفحات قابل‌ توجهی را به این موضوع اختصاص داده است.

وی با بیان اینکه ابن‌حبان از حدود ۵۰ منبع استفاده کرده و همه این منابع متعلق به همان منطقه بوده‌اند، افزود: با حضور چهره‌هایی چون ابن‌حبان، حاکم نیشابوری و استاد او ابن‌خزیمه در خراسان، می‌توان گفت چنین جریانی از اهل سنتِ محب اهل‌بیت(ع) در آن منطقه وجود داشته است.

استاد دانشگاه تهران افزود: از جمله آثار باقی‌مانده از ابن‌حبان می‌توان به صحیح، «روضه‌العقلا»، «ثقات» و «مجروحین» اشاره کرد. روضه‌العقلا کتابی در حوزه حکمت است؛ در حالی که در میان اهل حدیث به‌ندرت چنین اثری دیده می‌شود، چراکه در این مکتب، معمولاً هر آنچه مطرح می‌شود مستند به پیامبر(ص) است و کمتر مجال بیان حکمت‌های شخصی وجود دارد. البته ابن‌حبان در این کتاب احادیثی نیز نقل کرده، اما محتوای غالب آن را سخنان و کلمات حکیمانه تشکیل می‌دهد.

جعفریان بیان کرد: صحیح ابن‌حبان نیز به همین شیوه است و با دیگر کتب صحاح تفاوت‌های اساسی دارد و از تنظیمی متفاوت و خاص برخوردار است؛ به‌گونه‌ای که خود مؤلف به‌طور مستقیم در سامان‌دهی آن دخالت داشته است. او در کتاب«المسند الصحیح علی التقاسیم و الانواع» به دسته‌بندی احادیث پرداخته و آن‌ها را به‌صورت موضوعی تنظیم کرده است، در حالی که اهل حدیث معمولاً چنین روشی را به‌کار نمی‌برند. برای نمونه، احادیث را به اوامر، نواهی، اخبار، اباحات، افعال و دیگر عناوین تقسیم کرده است؛ شیوه‌ای که مطلقاً در کتب حدیثی رایج دیده نمی‌شود.

وی افزود: ابن‌حبان در این اثر، اوامر را در ۱۱۰ نوع، نواهی را در ۱۱۰ نوع، اخبار را در ۸۰ نوع و افعال را در ۵۰ نوع طبقه‌بندی کرده است؛ ازاین‌رو، چنین الگوی تنظیمی برای یک کتاب صحیح را به‌هیچ‌وجه در دیگر آثار مشابه نمی‌توان یافت.

تعبیر چالشی  در مورد نبوت و رابطه آن با علم و عمل

وی افزود: ابن‌ حبان گاه بر اساس اندیشه شخصی خود سخنانی مطرح کرده که برایش دردسرساز شده است؛ مشابه آنچه امروز نیز درباره برخی نوگرایان دیده می‌شود. از جمله گفته بود «نبوت، علم و عمل است». برخی از این سخن چنین برداشت کردند که او وجه الهی نبوت را قبول ندارد و به همین دلیل مورد حمله قرار گرفت. ذهبی این سخن را چنین توجیه می‌کند که مراد ابن‌حبان این بوده است که پیامبر به دلیل برخورداری از علم و عمل صالح، به مقام نبوت رسیده است. با این حال، اتهام قرمطی‌ بودن نیز به او زده‌اند. این دیدگاه او در واقع ناظر به این پرسش است که آیا عصمت و علم پیامبر(ص) امری الهی است یا ناشی از شایستگی انسانی، و اینکه این شایستگی تا چه حد باید باشد تا انسانی به مقام نبوت برسد.

جعفریان اظهار کرد: ابن‌ واعظ گفته است که ما ابن‌حبان را از سجستان بیرون کردیم، زیرا او فردی دیندار نبود؛ در حالی که به اعتقاد من، ابن‌حبان فردی دیندار بوده است. او گرایش‌های فلسفی داشته و معتقد بوده که نبوت در وجود انسان شکل می‌گیرد. در موارد دیگری نیز شاهد هستیم که برخی افراد فیلسوف‌مسلک بوده‌اند، اما برای اینکه مردم سخنانشان را بپذیرند، خود را نبی معرفی می‌کرده‌اند.

 

استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه ابن‌ حبان در برخورد با برخی احادیث مواضعی تند دارد، اظهار کرد: او هنگامی که به روایتی مبنی بر بستن سنگ بر شکم پیامبر(ص) از شدت گرسنگی می‌رسد، آن را باطل می‌داند و می‌گوید «کلّها اباطیل» و معتقد است، به تعبیر ابوحنیفه، باید چنین روایاتی را به دیوار کوبید.

وی با بیان اینکه در مباحث فقهی آن دوره نیز اختلاف‌نظرهای فقهی رایج بوده است، افزود: همان‌گونه که امروز میان مراجع تقلید فتاوای متفاوتی وجود دارد، در آن زمان نیز دیدگاه‌های فقهی در شهرهایی چون مکه، شام و مدینه با یکدیگر تفاوت داشت و حتی گاه نقش حکومت‌ها در شکل‌گیری این تفاوت‌ها مشهود بوده است. ابن‌حبان نیز در این زمینه دیدگاه‌های فقهی خاص خود را داشته است.

سرنوشت مبغض اهل بیت(ع) از منظر ابن حبان

جعفریان با بیان اینکه کار ابن‌حبان در تاریخ‌نگاری جالب است، از جمله زیارت و توصیف قبر امام رضا(ع)، افزود: حس تاریخی او قابل توجه است. او فضایل مهمی درباره امیرالمؤمنین(ع) نقل کرده و آورده است که کسی که مبغض اهل‌ بیت(ع) باشد، تا ابد در جهنم خواهد بود، یعنی نواصب. برخی نواصبی معتقد بودند که کاتبان قرآن همان حکم قرآن را دارند و معاویه نیز چون کاتب بود، این ویژگی را دارد.

وی ادامه داد: درباره امام رضا(ع) نیز ابن‌ حبان گفته است که ایشان با سم به شهادت رسیده‌اند و خود بارها از ایشان حاجت گرفته و همراه استادش به زیارت مرقد آن حضرت رفته است. او حتی فاصله قبر هارون تا قبر امام رضا(ع) و محل دقیق مقبره حضرت را نیز توصیف کرده است.

جعفریان اضافه کرد: شیخ صدوق نیز در همان دوره فعالیت داشته و دیدگاه غالب شیعه را به سمت این موضوع برده است که مأمون فردی بد بود و امام رضا(ع) را مسموم کرد؛ هرچند این نظر بیشتر در بین قمی‌ها جا افتاد و بغدادی‌ها معتقد بودند مأمون این‌قدر هم بد نبود. ابن‌حبان نیز نظرش بر مسمومیت امام رضا(ع) توسط مأمون است.

جعفریان در پایان تأکید کرد: به طور کلی، ابن‌حبان هیچ تمایلی به بنی‌امیه و حتی معاویه نداشته و محب اهل‌بیت(ع) به‌ویژه امام رضا(ع) بوده است. بهترین شاهد این مدعا آن است که درباره معاویه کمترین نکته‌ای را بیان نکرده، در حالی که درباره امام حسین(ع) حدود هشت صفحه مطلب آورده است. او نوعی عقل‌گرایی خاص خود دارد که در کتاب روضه‌العقلا مشهود است.

استاد حوزه و دانشگاه افزود: درباره کودکی امام حسین(ع) نیز ابن‌ حبان مطلب زیبایی نقل کرده است؛ گفته است که حسین بن علی(ع) از پدرش از پیامبر(ص) روایت کرده که پیامبر(ص) فرموده‌اند: «بخیل است کسی که اسم مرا بشنود و صلوات نفرستد». این روایت توسط امام حسین(ع) در سن کودکی نقل شده است. ابن‌ حبان در دفاع از امام حسین(ع) می‌گوید: درست است که سن امام(ع) شش سال بوده، اما او عربی را می‌دانسته و هر آنچه می‌شنیده حفظ می‌کرده است؛ حافظه او قوی بوده و متن روایت نیز آنقدر دقیق است که قابل قبول می‌باشد. همچنین درباره سلیمان بن صرد نیز موضعی هوادارانه اتخاذ کرده است.

انتهای پیام