آثارش طیف گستردهای از رمان، مستند داستانی و مجموعه داستان را شامل میشود. از رمان «هیچ کس این زن را نمیشناسد» گرفته تا مستند داستانی «این پسر من است»، رمان «نورا» و مجموعه داستان «پرنده باز تهران»، همه نشاندهنده تواناییاش در روایت داستانهایی عمیق، انسانی و تاثیرگذار هستند. داستانهای کوتاهش در سالهای اخیر نیز در جوایز معتبر ادبی مورد تقدیر قرار گرفتهاند و نگاه منتقدان را جلب کردهاند.
ویژگی برجسته آثار رسولی، پرداختن به زندگی روزمره و عواطف انسانی در مواجهه با چالشهای اجتماعی و تاریخی است. او توانسته تجربههای شخصی و جمعی را در قالب داستانهای جذاب و ملموس به تصویر بکشد، به گونهای که هم مخاطب ایرانی با آن ارتباط برقرار کند و هم ظرفیت تأثیرگذاری در سطح جهانی را داشته باشد. این توانایی، آثار ندا رسولی را به نمونهای شاخص از ادبیات معاصر ایران تبدیل کرده است. در این مصاحبه، این نویسنده از تجربههای نویسندگیاش، نگاهش به ادبیات امروز ایران، تاثیر جوایز ادبی بر نویسندگان و همچنین نحوه مواجهه با موضوع جنگ و زندگی انسانی در آثارش سخن گفته است.
داستاننویسی برای من یک ضرورت بود. از اوایل دهه ۹۰، با جدیت به این حوزه وارد شدم، زیرا احساس کردم روایت زندگی انسان امروز و بازنمایی عواطف انسانی در موقعیتهای مختلف، نیاز به بیان دارد. ما همواره با پیچیدگیهای عاطفی، اجتماعی و تاریخی مواجه هستیم و قصهها میتوانند این پیچیدگیها را برای مخاطب ملموس کنند. از سوی دیگر، جای خالی روایتهایی که به شکلی مستقیم یا غیرمستقیم با تجربههای تاریخی و تبعات جنگ ارتباط داشته باشند، انگیزهای شد برای ورود به این عرصه.
من سعی کردهام که داستانهایم بازتابی از زندگی انسان امروز باشند و در عین حال ردی از تاریخ و تجربههای جمعی داشته باشند. برای مثال، در رمان «هیچ کس این زن را نمیشناسد» نه تنها یک شخصیت زن را روایت کردهام، بلکه تلاش کردم تجربههای زنانه در جامعه امروز ایران را با چالشهای اجتماعی و عاطفی ترکیب کنم. مجموعه داستان «پرنده بازِ تهران» نیز همین مسیر را دنبال میکند؛ داستانهایی که با زندگی روزمره افراد در تهران و دغدغههای انسانی آنان ارتباط مستقیم دارد. توجه جوایز ادبی به این آثار، نشان میدهد که روایتهایی که صادقانه با واقعیتهای انسانی و تاریخی روبهرو میشوند، هنوز برای مخاطب اهمیت دارند.
جوایز ادبی نقش بسیار مهمی در ایجاد دیدهشدن و شناختهشدن آثار نویسندگان دارند. امروز در عصر دیجیتال و فضای مجازی، میزان توجه به مطالعه کاهش یافته و بسیاری از نویسندگان، حتی با استعداد، دیده نمیشوند. جوایز ادبی میتوانند این خلأ را پر کنند و مسیر رشد نویسنده را هموار سازند. وقتی اثری مورد توجه جایزهای قرار میگیرد، علاوه بر اعتبار و شناخته شدن، فرصتی برای جذب مخاطب پیدا میکند. این امر نه تنها به نویسنده کمک میکند بلکه چرخه فرهنگ و ادبیات کشور را نیز تقویت میکند.
جنگ محدود به یک دوره تاریخی نیست؛ تبعات آن نسلها را تحت تاثیر قرار میدهد و هنوز هم در زندگی بسیاری از آدمهایی که امروز دور و بر ما هستند ادامه دارد. بنابراین، نوشتن درباره جنگ نه تنها ضرورتی تاریخی، بلکه یک ضرورت انسانی است. نگاه انسانی به جنگ باعث میشود آثار تولید شده، هم برای مخاطب ایرانی و هم برای مخاطب جهانی قابل فهم و تاثیرگذار باشند.
دقیقاً همینطور است. ایستادگی مردم در دوران جنگ، ارزشمند و مقدس است و این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت. اما در کنار آن، عمق پیامدهای جنگ و تاثیرات روانی و اجتماعی آن نیز وجود دارد. من در آثارم تلاش کردهام با تمرکز بر نگاه انسانی، داستانهایی خلق کنم که هم بازتاب دهنده مقاومت و هویت ملت ایران باشند و هم تجربه زیسته و عواطف انسانی را منتقل کنند. این نگاه، نویسنده را از سطح روایت تاریخی فراتر برده و او را به خلق اثری جهانی با مفهوم انسانی میرساند.
جایزه ادبی یوسف فرصتی است برای شناسایی استعدادهای نوظهور و حمایت از نویسندگانی که آثارشان هنوز به گستره مخاطب نرسیده است. این جایزه هر سال برگزار میشود و بستری فراهم میآورد تا داستانها و رمانهایی که دغدغه انسان امروز و تاریخ را به تصویر میکشند، دیده شوند. علاوه بر آن، این جایزه میتواند به بحثهای ادبی و فرهنگی دامن زده و راه را برای پژوهشهای ادبی و تحلیلهای انتقادی باز کند.
ادبیات ایران، با تاریخ غنی و تجربههای زیسته متنوع، ظرفیت بالایی برای جذب مخاطب جهانی دارد. آثار ادبی که عمیقاً انسانی و در عین حال بازتاب دهنده واقعیتهای فرهنگی و تاریخی باشند، میتوانند پل ارتباطی میان ایران و مخاطب جهانی باشند. داستانهای من تلاش میکنند روایتهایی را ارائه دهند که هم تجربه زیسته مردم ایران را منتقل کنند و هم ارزشهای انسانی جهانی را در خود داشته باشند؛ چیزی که ادبیات امروز ایران برای گسترش جایگاهش در جهان به آن نیاز دارد.
نویسنده جوان باید شجاعت روایت کردن داشته باشد، حتی اگر این روایت با جریان غالب متفاوت باشد. همزمان باید به عمق انسان و جامعه نگاه کند و تجربههای شخصی و جمعی را با هم ترکیب کند. مهمترین نکته این است که نویسنده بداند جوایز ادبی و حمایتها فرصتی هستند برای دیده شدن، اما خلاقیت و صداقت در روایت، ارزش واقعی اثر را تعیین میکند.
انتهای پیام