با این حال، در مقام عمل، دیدگاههای مربوط به ضرورت یا منع و تعیین حدود حضور اجتماعی زنان، تحتتأثیر نظامهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع بوده است. برای نمونه، یکی از هنجارهای جوامع سنتی برای زنان، ماندن آنان در خانه و فقدان حضور اجتماعی آنهاست که بهمرور زمان در تفکرات مذهبی نیز رسوخ پیدا کرد. این روند حتی به ظهور استنتاجهای ناصواب در بعضی قرائتها از آیین اسلام و صدور فتواهایی در این خصوص منجر شده است.
در یادداشت پیش رو، بهمناسبت سالروز ولادت شیخ حر عاملی، از مجتهدین عصر صفوی و مبدع فتواهای محدودکننده حضور اجتماعی زنان، به این موضوع پرداخته میشود که آیا این محدودسازیهای گسترده با منطق دینی همخوانی دارد؟ آیا محتوای بعضی از این فتواها با آیات قرآن و روایات حضرات معصومین(ع) منطبق است؟ و آیا صدور بعضی از این فتواهای ضیق، محدودکننده و افراطی، بستری برای حضور تفریطی اجتماعی بانوان در سالهای بعد، بهدلیل احساس سرکوبشدن آزادیهای اجتماعی آنان ایجاد نکرده است؟
در ادامه به واکاوی یکی از تناقضهای مهم در تاریخ اجتماعی جوامع اسلامی، یعنی تضاد میان تأکیدات صریح متون دینی بر مشارکت اجتماعی و شکلگیری و تثبیت فرهنگها و فتاوای محدودکننده در ادوار بعدی بیشتر پرداخته میشود.
قرآن کریم نهتنها زن را از دایره تکلیف و مسئولیت اجتماعی خارج نمیکند، بلکه مصادیقی درخشان از حضور فعال اجتماعی زنان بیان میکند. برای نمونه، در آیه ۲۳ سوره نمل به حضور سیاسی موفق زنی در مقام ملکه سرزمین سبا اشاره شده است: «إِنِّي وَجَدْتُ امْرَأَةً تَمْلِكُهُمْ وَأُوتِيَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَلَهَا عَرْشٌ عَظِيمٌ؛ به راستی من زنی را یافتم که بر آنان حکومت میکند و از هر چیزی که از وسایل و لوازم حکومت و قدرت است، به او دادهاند و تختی بزرگ دارد.»
همچنین در آیه ۱۲ سوره مبارکه ممتحنه، امر بیعت، نمونهای از مشارکت بارز سیاسی و اجتماعی برای زنان، چنین تبیین شده است: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَىٰ أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ ای پیامبر، هنگامی که زنان باایمان نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که چیزی را با خدا شریک نگیرند و دزدی نکنند و مرتکب زنا نشوند و فرزندان خود را نکشند و طفل حرامزاده خود را به دروغ و افترا به شوهرانشان نبندند و در هیچ کار پسندیدهای از تو سرپیچی نکنند، با آنان بیعت کن و از خدا برای آنان آمرزش بخواه؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.»
علاوه بر این، تکالیف اجتماعی وسیعی که خطاب به همه مؤمنان بیان شده است، زنان را نیز دربرمیگیرد. برای نمونه میتوان از هجرت در آیات ۹۷ و ۹۸ سوره نساء و امر به معروف و نهی از منکر در آیه ۷۱ سوره توبه یاد کرد که هم بر زنان و هم بر مردان واجب اعلام شده است.
از سوی دیگر، حضور مؤثر اجتماعی زنان در صدر اسلام نیز قابل توجه بوده است. این حضور به عرصهای خاص محدود نبود، چنانکه بانوان در جنگ، هجرت، تبلیغ، اشتغال و برگزاری مراسم مذهبی حضوری فعال داشتهاند. حضور حضرت فاطمه زهرا(س) در میدان جنگ و پرستاری از مجروحان، ایراد خطبه و حضور سیاسی فعال ایشان در صحنههای دفاع از ولایت و مدیریت اقتصادی سرزمینهای گسترده فدک، فقط گوشهای از سیره معصومین(ع) در راستای تأیید حضور اجتماعی مؤثر زنان است.
با این شواهد متقن، این پرسش جدیتر میشود که چرا با گذشت زمان، فرهنگ پردهنشینی زنان در کتب فقهی و سپس در متن جامعه رسوخ کرد و این تغییر مسیر چگونه رخ داد؟ در وقوع این انحراف، عوامل متعددی نقشآفرینی کرد که ظهور مکاتب و دیدگاههای فکری، جعل روایات و صدور بعضی از فتاوا، یکی از پرنفوذترین عوامل بروز این پدیده دینی اجتماعی بوده است.
در میان جریانهای فکری مؤثر در پیدایش این تفکر، جریان اخباریگری در دوره صفویه نقشی کلیدی ایفا کرد. این مکتب که در قرن چهارم پا گرفت و در دوره صفویه (قرون دهم تا دوازدهم) مجدداً احیا شد، بر اصولی خاص استوار بود: صحت و اعتبار تمام احادیث بهمثابه مهمترین منبع استنباط، قبولنکردن ورود عقل و اجتهاد به مباحث فقهی و حجیتنداشتن ظواهر قرآن.
قدرت این مکتب زمانی دوچندان شد که عالمان برجستهای چون شیخ حر عاملی با تألیف آثاری مانند وسائلالشیعه و با پشتوانه منصب شیخالاسلامی، تفکرات اخباریگری را از حوزه متون دینی به عرصه اجتماعی، بهخصوص در حوزه زنان منتقل کردند. اخباریون در دوران صفویه از حمایت حکومت برخوردار بودند؛ بنابراین گسترش تفکر منع حضور اجتماعی زنان با قدرت و نفوذ بیشتری در جامعه جاری شد که در شماره بعدی به شرح مفصل این موضوع پرداخته خواهد شد.
انتهای پیام