به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مرتضی نجفی قدسی، از فعالان قرآنی کشورمان که مراودات نزدیکی با علی اکبر پرورش، وزیر سابق آموزش و پرورش داشت، یکی از ابعاد وجودی استاد پرورش را حالت متضرعانه ایشان در هنگام دعا و نیایش و زیارت اهلبیت(ع) برشمرد.
وی ادامه داد: استاد پرورش همیشه به یاد خدا بود و این موضوع در وجود او نهادینه شده بود، حتی هنگامی که مشغول کارهای روزمره و شخصی هم بود از یاد خدا غافل نبود و این دلبستگی به پروردگار عالم که محبوب جهان مینامیدش، ملکه وجودیاش شده بود.
استاد پرورش از مصادیق حدیث «مَن یُذَکِّرُکُمَ اللهَ رُویَتُهُ»
نجفی قدسی با تأکید بر اینکه استاد پرورش حقیقتا از مصادیق حدیث شریف «یذکرکم الله من رویته» بود، گفت: استاد پرورش از جمله کسانی بود که دیدار وی، انسان را به یاد خدا میانداخت. خوشا بر احوالش، دل مصفایی داشت و این همه را در پرتو کسب معارف قرآن و نهجالبلاغه امیرمؤمنان(ع)، صحیفه سجادیه امام سجاد(ع) و ادعیه معصومین(ع) به دست آورده بود.
مطالعه 30 دوره کامل تفسیر قرآن
نجفیقدسی اظهار کرد: عمق آشنایی استاد پرورش با قرآن به حدی بود که خود ایشان به بنده گفتند من حداقل 30 دوره کامل تفسیر قرآن را مطالعه کردهام ولی هیچیک به حد تفسیر المیزان نمیرسد و این تفسیر را هم بارها مطالعه کردهام. استاد پرورش عملا حافظ قرآن بود، یعنی هر آیهای را قرائت میکردی، ادامه آن را میتوانست قرائت کند، برای او درک مفاهیم قرآن از اوجب واجبات بود و معتقد بود که آیات قرآن را باید طوری فهمید، لذت و شیرینی درک آن را چشید و در حقیت آن آیه را نوش جان کرد و هرگاه به آن آیه از عمق جان به ایمان و باور برسد و عامل آن باشد، میتواند بگوید من حامل قرآن هستم.
اصل؛ فهم معانی آیات قرآن
وی با بیان اینکه استاد پرورش علاوه بر اهتمام به تلاوت قرآن، درک مفهوم و معانی آیات را اصل میدانستند و معتقد بودند شیرینی واقعی قرآن در فهم آیات آن است و اصلا قابل قیاس با تلاوت سطحی و ظاهری آن نیست، گفت: گرچه استاد پرورش این مهم را مقدمه فهمیدن میدانستند، از این رو غالب سخنرانیهای وی عملا تفسیر و تبیین آیات الهی است که با احادیث اهل بیت(ع) جان میگیرد و با اشعار شاعران و عارفان تلطیف و تزئین میشود. حدیث زیبایی از امام حسین(ع) هست که قرآن کریم را شامل عبارات، اشارات، لطایف و حقایق معرفی میکند و استاد پرورش میگفتند ما باید در مرتبه عبارات متوقف نشویم و به بقیه مراحل هم برسیم، در قرآن عمیق شویم تا انشاءالله به لطایف و حقایق آن هم برسیم.
وی در ادامه سخنان خود به بیان خاطرهای پرداخت و گفت: در خاطر دارم که سالها پیش از جناب جحتالاسلام والمسلمین قرائتی در منزلشان که جنب منزل استاد پرورش بود، شنیدم که فرمودند: این آقای پرورش در همسایگی ماست، هرگاه من خدمت ایشان میرسم و بحثی از آیات قرآن میشود، میبینم ایشان برداشتهای جالب و زیبایی از تفسیر قرآن ارائه میکنند که برای من بعد از این همه سال مطالعه در تفاسیر قرآن، جدید است و تازگی دارد.
وی ادامه داد: فرمایشات جناب استاد حبیبالله عسکراولادی، در همایش بزرگداشت استاد پرورش، موجود است. وی در بیاناتش در تبیین شخصیت استاد پرورش گفت: ما ایشان را یک مفسر قرآن و یک عارف سالک میشناسیم و از اشارات تفسیری وی بهرهها بردهایم و شاهد مثالی را هم در آن جلسه آوردهاند. البته این را هم اضافه کنم که استاد پرورش معتقد بودند که انسان باید استاد ببیند و طی این طریق بدون استاد ممکن نیست و خودشان نیز محضر بسیاری از علما را درک کرده بودند، اما بیشتر از همه متاثر از شهید مظلوم آیتالله بهشتی بودند که از ابتدای جوانی به واسطه همشهری بودن انس و ارتباط داشتند، البته مراوده ایشان با شهید مطهری و حضرت علامه طباطباییی(ره) نیز حائز اهمیت بوده است و بارها برداشتهای تفسیری خود را با صاحب تفسیر المیزان به صورت حضوری یا مکاتبهای در میان گذاشتهاند و از راهنماییهای معظم له بهرهها بردهاند، به طوری که در غالب سخنرانیها بیانی از علامه طباطبایی و یا خاطرهای از ایشان نقل میکردند.
نجفی قدسی با بیان اینکه در عین حال که استاد پرورش در مراتب بالای فضل و دانش بود، در مقام دعا و انابه مانند یک عبد ذلیل و ضعیف آنچنان میگریست که انسان واقعا به حالت ندبه و تضرع وی غبطه میخورد، تصریح کرد: در قرائت دعای کمیل اهتمام ویژهای داشت و معتقد بود برای یک انسان عارف اگر بخواهد در پیشگاه پروردگار عالم تضرع کند، بهترین و زیباترین مضامین را دعای کمیل دارد. وی وقت خاص دعای کمیل را سحرهای شب جمعه میدانستند و با قرائت این دعا در اول شب زیاد موافق نبودند و میفرمودند روح این دعا ایجاب میکند که در دل سحر خوانده شود.
مردم اصفهان و دعای کمیل
وی در ادامه افزود: اهتمام به قرائت دعای کمیل در بین مردم اصفهان سابقهای دیرینه دارد و از استاد پرورش شنیدم که فرمودند روزی به رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهای عرض کردم، آقا، شما نگران نیروی انسانی این انقلاب نباشید، فقط همین شهر اصفهان به تنهایی قادر است نیروی انسانی انقلاب را تأمین کند و توضیح داد، که ریشه دینداری مردم اصفهان چند صد ساله است و اگر دعای کمیل در اکثر شهرها پس از پیروزی انقلاب اسلامی باب شد، در اصفهان دعای کمیلی که در تخت فولاد آن هم در دل سحر میخوانند، از زمان صفویه تاکنون ادامه دارد و این مردم با دعا و عبادت از دیر زمان خو گرفتهاند و هر لحظه لازم باشد، حاضر به جانفشانی هستند و به حق در طول جنگ تحمیلی نیز این مهم را ثابت کردند و حضرت امام خمینی(ره) نیز به این مطلب اشاره فرمودند که در کجای دنیا شهری مانند اصفهان پیدا میکنید که در یک روز 300 شهید را بر دوش خود حمل کنند.
وی به خاطره آن شبی که 300 شهید را در بین مساجد شهر تقسیم کرده بودند و هر شهید در محله خود یک شب مهمان بود، اشاره و عنوان کرد: ما در آن شب برای دیدار این شهیدان که بعضی از آنها مانند شهید مطیع، شهید رضایت، شهید هدایت و دیگران از بچههای حزب جمهوری اسلامی و از شاگردان استاد پرورش بودند، به مساجد رفتیم و تا صبح در آنجا بیتوته کردیم و صبح هنگام نیز مردم در مساجد شهر مجتمع شده و مانند رودهای خروشانی از تمام نقاط شهر به سمت گلزار شهدا واقع در تخت فولاد اصفهان سرازیر شدند، در آن روز اصفهان یکپارچه عزا و ماتم بود و جمعیت به صورت میلیونی این 300 شهید را تشییع کردند و برای من زیباترین روز بود، در آن روز احساس میکردیم خدا با ماست و ملت با خداست، همه یکدل و یکرنگ به سوی خدا، به سوی گلزار شهدا به بدرقه معراجیان میرفتیم.
خاطرهای از شهید مطیع از شاگردان استاد پرورش
وی به شهید مطیع که از شاگردان استاد پرورش بودند اشاره و عنوان کرد: جنازه این شهید عزیز را آن شب به مسجد ملک اصفهان آوردند، در اول شب جمعیت زیادی بودند ولی به تدریج همه رفتند تا ما سه نفر از دوستان شهید مطیع با ایشان در مسجد ماندیم و تا اذان صبح برنامه تلاوت قرآن داشتیم، سحرگاه خسته شده بودیم، قرآن را بستم و به شهید مطیع عرض کردم هر جای قرآن را دوست داری بیاور تا بخوانم، با همین نیت قرآن را باز کردم آیه شریفه آمد: «وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِکَ رَفِیقًا؛ یعنی کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانی از پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان خواهند بود و اینان خوب رفیقانی هستند.»
وی در پایان یادآور شد: آیه بسیار مناسب بود، هم ریشه کلمه فامیلی آقای مطیع در این آیه بود و هم تصدیق داشت وی هم اکنون از شهدا است و با پیامبران، صالحان و صدیقین و دیگر شهدا محشور است. ابتدا تصور کردم این آیه شاید اتفاقی آمده باشد، تصمیم گرفتم قرآن را بسته و دوباره باز کنم، اگر واقعا نظر شهید مطیع به این آیه باشد، مجددا باید همین صفحه بیاید و خلاصه تا سه بار این کار را تکرار کردم و یقین پیدا کردم شهید مطیع پیام دارد و میخواهد بگوید من اولا جزو شهدا هستم و ثانیا با چه کسانی در اینجا رفیق هستم.