صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۱۰۵۰۲۱
تاریخ انتشار : ۰۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۱:۴۸
محققان ناشناخته قرآنی / 25

عبدالرازق نوفل، پژوهشگر معاصر مصری و موریس بوکای، پزشک مسلمان فرانسوی را می‌توان فاتح بحث اعجاز علمی قرآن کریم توصیف کرد.

به گزارش ایکنا به نقل از المصری الیوم، اسامه الازهری، مشاور امور دینی رئیس جمهور مصر و یکی از علمای الازهر می‌گوید که آغاز بحث درباره اعجاز علمی در قرآن کریم از سوی عبدالرازق نوفل، پژوهشگر معاصر مصری انجام شده است.

الازهری در این باره افزود: در سال 1935 بحثی بین نوفل و یک همکار ملحد وی در مورد وجود خدا، نوفل را بر آن داشت تا از سال 1935 تا 1957 در این زمینه تحقیق کند و در این مدت اولین کتاب خود را با عنوان «القرآن والعلم الحديث»(قرآن و علم روز) منتشر و سپس کتاب «الإعجاز العددي للقرآن الكريم»(اعجاز عددی قرآن کریم) را تألیف کرد.

وی توضیح داد که ممکن است، عبدالرازق نوفل در کتاب خود به مسائل زیادی درباره اعجاز علمی قرآن نپرداخته باشد، اما او را نوک پیکان و اولین کسی می‌دانند که دریچه‌ای را به روی ایده اعجاز علمی در قرآن کریم در ساختاری که تا به امروز شناخته شده، باز کرده است.

عبدالرزاق نوفل(1917-1984)، محقق مصری و نویسنده آثاری درباره قرآن است که در 8 فوریه 1917میلادی در دمیاط مصر متولد شد. عبدالرزاق نوفل در سال 1938میلادی موفق به دریافت لیسانس کشاورزی شد. طی اتفاقی او به مباحث خداشناسی روی آورد و آثاری در این زمینه نوشت. وی در 11 شعبان 1404قمری، موافق با 12 ماه مه 1984میلادی درگذشت.

عمده آثار نوفل درباره اعجاز قرآن کریم است. این کتاب‌ها شامل الله والعلم الحديث(خداوند و علم جدید)؛ الإعجاز العددي للقرآن الكريم(اعجاز عددی قرآن کریم)، صنع الله( آفریده خدا)، معجزة القرآن(معجزه قرآن)، یارب(ای پروردگار)، القرآن دواء(قرآن داروست)، الترقيم في القرآن الكريم(اعداد در قرآن کریم)، اسرار الروح( اسرار روح) و آیات فی آیات(نشانه‌هایی در دل آیات)، القرآن و الانجیل و نهایة اسرائیل(قرآن و کتاب مقدس و پایان اسرائیل) القرآن و المجتمع الحدیث(قرآن و جامعه مدرن) و المسلمون و العلم الحدیث(مسلمانان و علم روز) است که این کتاب و کتب «اعجاز عددی»، «قرآن و کتاب مقدس» و «قرآن و علم روز» از نویسنده مذکور به فارسی ترجمه شده است.

پزشک کاتولیک و اثبات وحیانی بودن قرآن کریم

الازهری تأکید کرد: بحث عمیق‌تر در زمینه اعجاز قرآن با موریس بوکای، پزشک کاتولیک فرانسوی در اوایل دهه پنجاه آغاز شد که به دلیل علاقه به مصرشناسی و مطالعه هیروگلیف(رسم الخط کهن) به انجمن مصرشناسی فرانسه پیوست.

وی توضیح داد که بوکای پزشک به زبان عربی تسلط داشت و کتابی نوشت که نقطه انفجار در اعجاز قرآن توصیف می‌شود و عنوان کتاب «القرآن والتوراة والإنجيل؛ دراسة في ضوء العلم الحديث»(قرآن، تورات و انجیل؛ مطالعه‌ای در سایه دانش نوین) بود.

مشاور امور دینی رئیس جمهور مصر افزود: این کتاب به ده‌ها زبان ترجمه و در صدها نسخه به چاپ رسیده و بخصوص در دهه هفتاد قرن گذشته از سوی بخش بزرگی از مسلمانان مورد اهتمام قرار گرفته است.

الازهری تأکید کرد که این کتاب به محض انتشار با حمله بزرگ مجلات و روزنامه‌های علمی بزرگ مواجه شد که اقدام نویسنده در مرتبط کردن نظریه علمی با متن مقدس را نادرست توصیف کرد.

وی ادامه داد: به نظر من موریس بوکای(Maurice Bucaille) پیشگام مسئله اعجاز علمی در قرآن کریم است. این پزشک فرانسوی از طریق مقایسه علم و دین با تأکید بر اسلام در بین مسلمانان شناخته شده است. این نوع نگرش به ارتباط علم و دین با عنوان «بوکائیلیسم» هم شناخته شده‌ است.

 بوکای در کتاب «قرآن، تورات و انجیل» با تطابق قرآن با علوم جدید، وحیانی بودن قرآن را ثابت می‌کند.

بوکلای در ۱۹ ژوئن سال ۱۹۲۰ در شهر پوسی‌وگ به دنیا آمد و 17 فوریه سال 1988 درگذشت. موریس بوکای از پدر و مادری فرانسوی به دنیا آمد و به مسیحیت کاتولیک گروید و پس از پایان تحصیلات متوسطه به تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه فرانسه پیوست و از این رو جزء اولین کسانی بود که مدرک پزشکی گرفت و به یکی از معروف‌ترین جراحان مطرح فرانسه تبدیل شد.

این داستان زندگی یکی از مشهورترین خاورشناسان غربی است که به اسلام گروید و در نوشته‌های خود با رعایت انصاف رفتار کرده و ارزش و جایگاه اسلام را در برابر غربی‌ها نشان داد و ثابت کرد که بین علم و دین جدایی نیست و هر دو روی یک سکه هستند.

رابطه علم و دین از دیرباز موضوعی پرتنش بوده و فیلسوفان، علما و روحانیون علاقه‌مند به تفسیر این رابطه بوده‌اند و در واقع دیدگاه‌ها بر حسب مناطق جغرافیایی و فرهنگ‌ها و دوره‌های تاریخی متفاوت بوده است. برخی از محققان این رابطه را نوعی تعارض و برخی دیگر آن را هماهنگی و سازگاری توصیف می‌کنند.

موریس بوکای، پزشک و جراح مسلمان فرانسوی از مشهورترین اندیشمندانی است که به‌طور منطقی به موضوع رابطه بین علم مدرن و دین پرداخت و به این نتیجه رسید که علم هرگز با دین در تناقض نیست و اینکه قرآن کریم بسیاری از حقایق علمی را چندین قرن قبل از رسیدن علم حصولی به آنها روشن کرده است؛ چیزی که آن را اعجاز علمی قرآن کریم خواند.

مفهوم بوکایی

این اصطلاحی است که دانشگاهیان برای اشاره به حرکت افراد متدین در پیوند علم مدرن با دین به‌ویژه اسلام به کار می‌برند و اصطلاح بوکایی از نام خانوادگی همین پزشک فرانسوی مشتق شده است که به دنبال تألیف کتاب معروف وی با نام «قرآن، تورات و انجیل؛ مطالعه‌ای در سایه دانش نوین» نمود پیدا کرد.

دانشمندانی که با نگاه به هستی به خدا ایمان آوردند، با استناد به تعدادی از موضوعات علمی واقعی در آیات قرآن کریم به این نتیجه مهم رسیدند که دین با علم در تضاد نیست و دین در همه جهات علم را پشتیبانی می‌کند و آیات قرآن نیز گواه این امر است، زیرا مشوق مشاهده و تجربه علمی است و مؤمن را به جستجو، مطالعه و تأمل تشویق می‌کند و  هر اختلافی بین علم و دین نتیجه درک اشتباه یا سطحی از علم است زیرا علم در حال تجدید و تحول مستمر است.

بوکای علاقه زیادی به مطالعه انتقادی کتب مقدس دینی در پرتو علوم و معارف جدید داشت و به جستجوی سازگاری دین از طریق متون مقدس آن با علم مدرن روی آورد. از همین رو در دانشگاه زبان‌های شرقی دانشگاه سوربون زبان عربی را آموخت. او ترجمه قرآن کریم متعلق به گاستون باشلار، شرق‌شناس فرانسوی را مطالعه کرد که افق‌های جدیدی را برای او گشود. همه این عوامل شخصیت و تفکر بوکای را شکل داد و در سال 1982 میلادی به اسلام آوردن او منجر شد و این دانشمند فرانسوی پس از به جا گذاشتن آثاری بزرگ از خودش در 17 فوریه 1998 میلادی درگذشت.

جسد فرعون و حکایت تشرف به اسلام پزشک فرانسوی

رسانه‌های مختلف در روایت مسلمان شدن بوکای می‌گویند که در زمان ریاست جمهوری فرانسوا میتران در سال 1981 میلادی جسد مومیایی شده فرعون برای برخی آزمایش‌ها و تحقیقات از مصر به فرانسه منتقل شد. موریس بوکای ریاست این گروه تحقیق و ترمیم جسد مومیایی را بر عهده داشت. او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد را داشتند، تصمیم داشت چگونگی مرگ فرعون را دریابد.

تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد؛ بقایای نمکی که پس از ساعت‌ها تحقیق بر جسد فرعون کشف شد نشان می‌داد که او در دریا غرق شده است و پس از مرگش برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده‌اند. اما مسئله دیگری که باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده بود در حالی که این جسد را از دریا بیرون کشیده بودند.

پروفسور موریس بوکای در حال آماده کردن گزارش نهایی در مورد کشف جدید (مرگ فرعون به وسیله غرق شدن در دریا و مومیایی جسد او بلافاصله پس از بیرون کشیدن از دریا) بود که یکی از حضار در گوشی به او یادآور شد که برای انتشار نتیجه تحقیق عجله نکند، چرا که نتیجه تحقیق کاملاً مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است. ولی موریس بوکای به شدت این خبر را رد کرده و آن را بعید دانست. او بر این عقیده بود که رسیدن به چنین نتیجه بزرگی ممکن نیست مگر با پیشرفت علم و با استفاده از امکانات دقیق و تجهیزات پیشرفته. در جواب او یکی از حضار بیان کرد که قرآنی که مسلمانان به آن ایمان دارند قصه غرق شدن فرعون و سالم ماندن جسد او بعد از مرگ را خبر داده است.

حیرت و سردرگمی پروفسور بوکای دوچندان شد زیرا این مومیایی در سال 1898 میلادی و تقریباً در حدود 200 سال قبل کشف شده بود، در حالی که قرآن مسلمانان 1400 سال قبل بر پیامبر اسلام نازل شده است، جالب این که قرآن می‌فرماید: «الیوم ننجیک ببدنک» که این «الیوم» نشان می‌دهد که جسد فرعون همان روزی که در آب غرق شده همان روز دوباره از آب گرفته شده و بدنش نجات پیدا کرده و خداوند خواسته این جسد برای عبرت آیندگان باقی بماند و جالب است که تمام جسدهای فراعنه پژمرده شده ولی جسد فرعون زمان حضرت موسی(ع) بسیار شاداب و حتی موهای سرش کاملاً پیداست.

پروفسور موریس بوکای تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون در آن‌ها وجود نداشت.

پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر بازگرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت و تصمیم گرفت تا به کشورهای اسلامی سفر کند و از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون توسط قرآن مطمئن شود. در یکی از این سفرها با آیه 92 سوره یونس روبه‌رو شد: «فَالْيَوْمَ نُنَجِّيکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آيَةً وَ إِنَّ کَثيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ»(پس ما امروز (تو را غرق دریای هلاک کرده) بدنت را برای عبرت آیندگان به ساحل نجات می‌رسانیم با آن که بسیاری از مردم از آیات قدرت ما غافل هستند).

این آیه او را بسیار تحت تأثیر قرار داد و با صدای بلند فریاد زد:

«من به اسلام داخل شدم و به این قرآن ایمان آوردم».

موریس بوکای با تغییرات بسیاری در فکر، اندیشه و آیین به فرانسه بازگشت و ده‌ها سال در مورد تطابق حقایق علمی کشف شده در عصر جدید با آیه‌های قرآن تحقیق کرد و حتی یک مورد از آیات قرآن را نیافت که با حقایق ثابت علمی تناقض داشته باشد.

موریس بوکای پس از 10 سال مطالعه در قرآن در سال 1976 خطاب به مجمع پزشکی فرانسه اظهار کرد: در قرآن موضوعات علمی در ارتباط با تولید مثل و فیزیولوژی وجود دارد که کاملاً با دستاوردهای کنونی علم مطابقت دارند.

بوکای در بسیاری از آثار خود به دفاع از اسلام و اهميت قرآن كريم و علوم جديد و ارتباط نزديك ميان آن‌ها پرداخت كه معروف‌ترين آنها با عنوان «التوراة والأناجيل والقرآن الكريم بمقياس العلم الحديث» منتشر و در سال 1976 میلادی به 17 زبان از جمله عربی ترجمه شده است.

کتاب مشتمل بر فصول متعددی است که در ابتدای آن به بررسی نسخه‌های فعلی تورات و انجیل و تناقض و تضاد آنها با عقل و علم پرداخته و سپس به قرآن کریم اشاره می‌کند که به طور کامل از جانب خداوند نازل شده و در ادامه به برخی از حقایق علمی در این کتاب آسمانی و صحت مطابقت آنها با حقایقی که علم به آن رسیده است می‌پردازد، مانند: خلقت آسمان‌ها و زمین، علم گیاه‌شناسی و حیوانات، علم زمین و کوه‌ها، جنین‌شناسی و رشد جنین.

از دیگر کتب او که به زبان عربی ترجمه شده کتاب «أصل الإنسان بين العلم والكتب السماوية»(اصالت بشر از منظر علم و کتب آسمانی) و كتاب «القرآن والعالم الحديث»(قرآن و جهان نوین) است.

گزارش: الهام مؤذنی

انتهای پیام