صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۶۲۴۱
تاریخ انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۴
حجت‌الاسلام غلامعلی بیان کرد

استاد دانشگاه قرآن و حدیث گفت: اگر کسی معتقد به امام زمان(عج) باشد، سخنانش پر از خرافه و خواب و قصه نمی‌شود و البته مقصود من از قصه، قصص درستی مانند قرآن نیست.

به گزارش ایکنا، نشست علمی «توحیدباوری در فرهنگ مقاومت علوی» از سلسله پیش رویدادهای دومین همایش ملی «امامت‌پژوهی در دنیای مدرن» شامگاه 20 آبان‌ماه با حضور تعدادی از استادان و فرهیختگان دانشگاه آزاد اسلامی واحد پردیس در دانشگاه قرآن و حدیث شعبه تهران و با ارائه حجت‌الاسلام احمد غلامعلی، استاد دانشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.  

غلامعلی با طرح این پرسش که چه فرقی بین یک استاد معتقد به امامت در دانشگاه با استاد غیر معتقد وجود دارد، گفت: این مثال را می‌توان در مورد یک مکانیک معتقد به امامت و غیر معتقد و یا پزشک و صنعتگر و هر شغل دیگری هم به کار ببریم. اگر کسی معتقد به امام زمان(عج) باشد، سخنانش پر از خرافه و خواب و قصه نمی‌شود و البته مقصود من از قصه، قصص درستی مانند قرآن نیست.

معاون آموزشی و پژوهشی دانشگاه قرآن و حدیث اضافه کرد: یک استاد محترمی مطالبی بیان کرده است و چون مورد اعتراض واقع می‌شود، ابتدا تکذیب می‌کند و وقتی صوتش را منتشر می‌کنند، می‌گوید هوش مصنوعی است یا بهانه دیگر می‌آورد؛ چگونه ممکن است کسی مدعی پیروی از امام زمان(عج) باشد و این همه اعوجاج فکری هم داشته باشد؟

غلامعلی با بیان اینکه انسان معتقد به امام زمان(عج) هر چیزی را به امام نسبت نمی‌دهد، اظهار کرد: ما در هر صحنه زندگی باید ببینیم که اگر امام زمان بودند چه می‌کردند؛ فرد معتقد به امامت، شجاع است و شهادت‌طلبی در وجود او هست و با یک کمبود و کسری از کوره در نمی‌رود؛ اگر ما امامت تدریس می‌کنیم اما در خانه شبیه معاویه عمل می‌کنیم، طبیعتاً باور عمیق به امامت نداریم.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بر اساس خطبه 134 نهج‌البلاغه، خلیفه دوم برای نبرد با رومیان از حضرت علی(ع) مشورت می‌گیرد، افزود: ما اولاً اینقدر فضا به کسی نمی‌دهیم که با ما مشورت کند و اگر چنین فردی به ما رجوع کند، طوری مشورت می‌دهیم که به هلاکت بیفتد اما اخلاق علوی آن است که حضرت به او فرمود: خداوند خودش بر عهده گرفته است که افراد مؤمن را عزت بدهد و زشتی آنان را در لغزش‌ها و لرز‍ش‌ها بپوشاند. 

وی اضافه کرد: همچنین حضرت فرمود: خدا اگر تو را پیروز کند همان چیزی است که تو دوست داری اما اگر ما باشیم می‌گوییم اصلاً خدا او را یاری می‌کند؟ امامتی که در دنیای مدرن مطرح است یعنی از نهج‌البلاغه نوع رفتار حضرت علی(ع) را بگیریم و مقایسه کنیم که رفتار ما چقدر شبیه معاویه است و چقدر شبیه حضرت علی(ع).

استاد دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به بروز سخنان نادرست از برخی، ادامه داد: از امام حسین(ع) روایت داریم که از اخلاق عالم این است که اگر اشتباهی کرد خودش را نقد کند و بپذیرد که من اشتباه کردم اما اگر کسی معترف به خطای خود شد، ما سخنرانی قبل و بعد او را می‌گذاریم که بگوییم که تو فلان آدم مزخرفی هستی، بنابراین انسان امامتی نمی‌گوید مرغ یک پا دارد.

تفاوت نقد و نق

غلامعلی با تأکید بر اینکه امامت در دنیای مدرن یعنی نقد کردن رفتار و آرای خودمان طبق حدیث سیدالشهدا(ع)، اظهار کرد: البته نقد کردن به معنای نق زدن نیست؛ بلکه سنجش درستی و غلطی یک سخن و رفتار است. البته نقد خیلی سازنده هم باشد، سوزش نیز دارد.

این پژوهشگر علوم حدیث با بیان اینکه فردی می‌گفت قرآن، بساط آقایی را از بین برده است و توصیه به حق و صبر برای همه کرده است و فرموده «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ»، گفت: حضرت علی(ع) از ابن عباس مشورت گرفت و فرمود: تو وظیفه داری مشورت بدهی اما من در نهایت تصمیم می‌گیرم.

وی با اشاره به عنوان بحث به تعریف مقاومت پرداخت و افزود: مقاومت یعنی توانایی رویارویی با هجوم مشکلات و سختی‌ها؛ این سختی گاهی برای فرزند و همسر انسان رخ می‌دهد؛ گاهی مشکل این است که استاد در کلاس درس می‌دهد اما دانشجو توجه نمی‌کند یا گاهی هم مشکلات مالی است؛ سریال حضرت یوسف نمونه نقد خوب است؛ زیرا نشان داد یوسف مردم را غنی کرد و آن‌ها هم ایمان آوردند و ما هم باید یاد بگیریم. یا مسئله این است که آیا سبک زندگی با اعتقادات دینی رابطه مستقیم دارد یا خیر؟

غلامعلی بیان کرد: شیوه رویارویی ما با این مسائل، مانند از دست دادن مقام و عزیزان و شغل و ... مقاومت است و کسی که به خدا ایمان دارد، هیچگاه مقاومت خود را از دست نمی‌دهد؛ دوران حضرت علی(ع) عمدتاً در سختی و مشکلات سپری شد و ایشان حتی زمانی بود که نان برای خوردن هم نداشتند. چگونه می‌شود انسان هم در دوره سختی زندگی سخاوتمند و شجاع باقی بماند و هم در دوره رفاه زندگی خود و این ممکن نیست جز در سایه توکل و تکیه بر خداوند. حضرت سه جنگ را در دوره حکومت تجربه کردند و از همه سخت‌تر، نادانی مردم بود. 

علی(ع)؛ نمونه یک انسان مقاوم

غلامعلی تصریح کرد: در روایت داریم که حضرت علی(ع) در حال صاف‌کردن قبر پیامبر(ص) بودند، در حالی که برخی در سقیفه با ابوبکر بیعت می‌کردند؛ به ایشان خبر دادند که ابناء الطلقا برای این که شما به خلافت نرسی با ابوبکر بیعت کردند، یعنی او جایگاهی نداشت و بر ای مخالفت با تو این کار را کردند؛ اگر ما باشیم چه می‌کنیم؟ فوری می‌ریزیم... ولی حضرت بیل را زمین گذاشت و آیات شریفه اول تا چهارم سوره عنکبوت را قرائت فرمود. آیه می‌فرماید: مردم فکر کرده‌اند همین که بگویند ما ایمان آورده‌ایم رها می‌شوند و آزمایش نمی‌شوند؟ این‌ها که این کارها را می‌کنند فکر نکنند از ما پیشی گرفته‌اند چقدر بد حکم می‌کنند؛ همه کارهای من برای خداست و برای من فرقی ندارد که بیل دست بگیرم یا اینکه خلیفه باشم. حضرت ذره‌ای بد و بیراه نفرمودند.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث در بیان نمونه دیگر از نقش توحید باوری در مقاومت علوی، اظهار کرد: ابوسفیان به در خانه پیامبر(ص) آمد در حالی که حضرت علی (ع) برای دفن پیامبر(ص) برنامه‌ریزی می‌کردند؛ ابوسفیان گفت: کوتاه نیا به خصوص اینکه دو قبیله پست جامعه حکومت را می‌گیرند ولی شما قریش و بنی هاشم هستید؛ حکومت باید در اختیار شما باشد و غیر از علی، کسی شایسته حکومت نیست؛ دست خود را پیش آور تا با تو بیعت کنم؛ انصافاً ما باشیم چه می‌کنیم؟ ابوسفیان وعده می‌دهد شما بیا و من همه کوچه‌های مدینه را پر از نیروی نظامی می‌کنم تا موفق شوی ولی حضرت پاسخ داد؛ ابوسفیان بَرگرد، تو دنبال خدا نیستی بلکه دنبال منافع خودت هستی. 

وی در پاسخ به سؤال یکی از استادان، گفت: عقل در بسیاری از اوقات می‌تواند تشخیص دهد و ما را تا در خانه معصوم می‌آورد. عقل و قلب در روایات به جای هم به کار رفته است و هر دو مرکز تصمیم‌گیری است، اما قلب است که اولویت را تشخیص و میل و گرایش را نیز به انسان می‌دهد. 

وی با اشاره به رشادت دانشمند والامقام شهید طهرانچی، گفت: برای نمونه عقل شهید طهرانچی به او می‌گوید: اگر می‌خواهی از دانش خودت استفاده کنی و زنده بمانی، برو به کشوری مانند آمریکا اما این قلب است که سبب می‌شود او به خاطر علاقه به اسلام و ایران در کشور بماند و سختی‌ها را تحمل کند؛ این شهدا بدون استثنا دنیای خود را زیر پا گذاشتند؛ قطعاً دشمنان از قبل برای نظامیان و دانشمندان ما دام پهن کرده و دان پاشیده بودند تا تطمیع کنند اما اینقدر وابسته به دین و کشور بودند که تطمیع نشدند لذا آخرین کار دشمن، حذف فیزیکی است. 

وی در پایان، گفت: اگر ما در تمامی عرصه‌های زندگی خود، امام را در عینیت جامعه ببینیم، به صورت طبیعی رفتاری خواهیم داشت که ائمه(ع) خواسته‌اند.

انتهای پیام