وی در آغاز با تأکید بر اینکه آشناییاش با جزئیات فنی هوش مصنوعی محدود است، گفت: این ناآگاهی نه به سبب کوتاهی بنده است و نه تقصیر اساتید فلسفه، بلکه ناشی از شتاب شگفتانگیز پیشرفت فناوری، بهویژه در عرصه هوش مصنوعی است؛ هرچند من شخصاً با اینترنت و ابزارهای مرتبط سروکار دارم.
محقق داماد افزود: شاید در آینده، کسی که با هوش مصنوعی آشنا نباشد، همچون فردی تلقی شود که خواندن و نوشتن نمیداند. ما طلاب فلسفه معتقدیم فلاسفه اسلامی واقعاً صاحب مکتب هستند؛ ابن سینا، فارابی، ملاصدرا و خواجه نصیرالدین طوسی هر یک مکتبی دارند که توانایی پاسخگویی به پرسشهای تازه در طول قرون را داراست.
او در ادامه با اشاره به فیلسوف آلمانی، کانت، گفت: کانت هرگز از واژه حقوق بشر استفاده نکرد، اما نظام فکری او چنان سامانیافته بود که هنگام طرح این مفهوم در سال ۱۹۴۵، میتوانست الهامبخش باشد، زیرا بر کرامت انسانی تأکید داشت.
استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: بر همین اساس، ما نیز باید بتوانیم از اندیشههای فلاسفه اسلامی همچون ملاصدرا و ابنسینا برای پاسخ به پرسشهای امروز بهره بگیریم. برای مثال، ابنسینا در کتاب «اشارات» میگوید هستی منحصر در موجودات مادی نیست و موجودات غیرمادی نیز وجود دارند. او انسان را مرکب از دو بُعد محسوس و نامحسوس میداند؛ محسوس شامل ویژگیهای جسمانی مانند رنگ، قد و چهره است و نامحسوس همان روح و نفس است. چنانکه چشم ابزار نفس برای دیدن است، مغز نیز ابزار نفس برای تصمیمگیری محسوب میشود.
وی افزود: ابن سینا برای اثبات این دیدگاه دلایل گوناگونی آورده و محور اصلی استدلال او این است که انسان کارهایی انجام میدهد که از ماده برنمیآید، و مهمترین آنها اندیشه و علم است. به باور ابن سینا و ملاصدرا، علم و اندیشه جای مادی ندارند؛ در نفس انساناند که امری غیرمادی است. اگر مغز آسیب ببیند، فراموشی به دلیل از بین رفتن ابزار بروز این نفس رخ میدهد.
آیتالله محقق داماد با تأکید بر اینکه تعقل و اندیشه اصلیترین مبنای حکمای اسلامی برای اثبات وجود روح و نفس مجرد است، ادامه داد: حال اگر از ما پرسیده شود که هوش مصنوعی نیز میتواند همانند انسان بیندیشد، فلسفه اسلامی در برابر پرسشی دشوار قرار میگیرد؛ زیرا اگر ماشین مادی قادر به تعقل باشد، بنیان نظریه ابنسینا و ملاصدرا درباره روح فرو میریزد — مگر آنکه بگوییم این ماشین حتی میتواند عاشق زیبایی شود!
وی گفت: تا جایی که از استادان فن آموختهام، هنوز نقطه مرکزی در اختیار انسان است و هوش مصنوعی تا امروز به آن سطح از تعقل نرسیده است.
محقق داماد در تبیین تفاوت تفکر و تعقل در فلسفه اسلامی گفت: در فلسفه اسلامی، محور اثبات نفس مجرد، تعقل است نه صرف تفکر. تا کنون هوش مصنوعی میتواند تفکر کند، اما قادر به تعقل نیست. مثلاً اگر بگوییم «الف برابر ب است و ب برابر ج، پس الف برابر ج است»، این یک فرایند تفکری است. چنانکه حاجی سبزواری گفته است، فکر حرکتی است از مبادی (دادهها) به سوی مراد (نتیجه). ماشین نیز چنین میکند، اما آیا میتواند تعقل داشته باشد؟ آیا میتواند مفهوم کلیات را درک کند؟
استاد دانشگاه شهید بهشتی گفت: یک لیوان، مصداقی جزئی است، ولی مفهوم لیوان کلی است؛ هر فرد انسانی جزئی است، اما مفهوم «انسان» کلی است. درک این وجه اشتراک و انتزاع مفهوم کلی از میان جزئیات، کاری است که هوش مصنوعی هنوز از آن ناتوان است. بحث کلیات از زیباترین و ژرفترین مباحث فلسفه اسلامی است که حکمای ما در تبیین آن کامیاب بودهاند.
وی در پایان گفت: هوش مصنوعی داده تولید نمیکند، بلکه باید داده به آن داده شود تا نتیجهگیری کند. از این رو، حکمت اسلامی در تبیین نسبت میان انسان، نفس و هوش مصنوعی با چالشی جدی روبهرو نیست.