سانتیاگو ریکاردو پاس(شیخ عبدالکریم پاس)، در یک خانواده مسیحی کاتولیک به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی را در رشته فلسفه غرب به پایان رساند. در مطالعه ادیان به مقایسه الهیات مسیحی و اسلامی میپردازد و اسلام را دین کاملتر مییابد. او سی سال پیش به دین اسلام و مذهب تشیع میگراید و برای فراگیری علوم حوزوی رهسپار ایران میشود و اکنون به عنوان یک مبلغ بینالمللی در قامت امام جمعه شهر «بوئنس آیرس» آرژانتین در حوزه تبلیغ و ترویج معارف قرآنی و عترت اهل بیت(ع) ایفای نقش میکند. ایکنا در سالروز میلاد پربرکت منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(عج) با شیخ پاز پیرامون منجی در متون مقدس مسیحیت و به طور کلی فلسفه مهدویت به گفتوگو نشست.
حجتالاسلام والمسلمین شیخ عبدالکریم پاس در گفتوگو با خبرنگار ایکنا در ابتدا درباره داستان آشنایی خود با اسلام و اسلام آوردن خویش میگوید: من در خانوادهای مسیحی و معتقد متولد شدم. نام پیشین من سانتیاگو بوده که یکی از حواریون حضرت مسیح است. با وجود اعتقاد و ایمان قوی در مسیحیت، اما همواره دغدغه و پرسشهایی در ذهن من مطرح بود. با این حال مسیحیت از خود تفاسیر مختلفی دارد. من به دنبال حقیقت رسالت مسیح(ع) بودم و پرسش دیگر من این بود که امروز باید چه کرد؟ پیام مسیح برای امروز چیست؟
وی افزود: این پرسش و دغدغه من را به جستوجو برای حقیقت کشاند. در این راه چهار سال تحقیق کردم، در مورد بودیسم، هندوئیسم، مکتب گاندی، فلسفه یونانی و فیلسوفانی مانند سقراط، افلاطون، ارسطو و در ادامه فیلسوفان سنت مسیحی مانند سنت توماس آکوئیناس و سنت آگوستین تحقیق و حتی در مورد اندیشههای دینی سرخپوستان نیز پژوهش کردم.
شیخ پاس گفت: سرخپوستان معتقد بودند که جهان به دلیل گناهان ما خشمگین است و روزی یک منجی میآید و جهان را از این گناهان پاک میکند اما تصریح داشتند که تمدن ما به دلیل ورود سفیدپوستان اروپایی شکست خورده و در حال احتضار است و تنها با آمدن منجی ما احیا خواهیم شد.
وی گفت: در اندیشههای شرقی و غربی و همچنین فلسفه یونان و مسیحی پاسخ خود را نیافتم از سویی درباره سرخپوستان نیز به دلیل تفاوتهای نژادی و فرهنگی این آشنایی نیز راه به جایی نبرد تا اینکه با اسلام آشنا شدم و دریافتم که پیامبر(ص) از نسل ابراهیم و اسماعیل است. من پیشتر از طریق تورات با حضرت اسماعیل(ع) آشنا بودم اما پس از آن دیگر از این امور سخنی نیست. برای مثال در عهد عتیق آمده است که خداوند به حضرت اسماعیل(ع) وعده میدهد از نسل تو امتی به وجود خواهد آمد که به اندازه ستارگان آسمان، شنهای بیابان و دریا فراوان هستند. ولی سخن در اینجا به پایان میرسد و دیگر کلامی از تحقق وعده الهی نیست.
حجتالاسلام عبدالکریم پاس افزود: بعدها که با اسلام آشنا شدم، دریافتم که مراد از این امت، امت پیامبر اسلام است که از نسل اسماعیل(ع) است. علاوه بر این منطق عرفان و شخصیت پیامبر(ص) و سیره او را بسیار نیرومند و تأثرگذار یافتم. ادیان دیگری که درباره آن مطالعه کرده بودم تنها به زمان گذشته متعلق بودند و در زندگی کنونی از آنها اثری نبود. اما در اسلام اینگونه نیست. از سویی مسلمانان را در عقیده و ایمان خویش بسیار ملتزم یافتم از این رو در اسلام آوردن تردید نکردم و به سرعت مسلمان شدم.
به گفته وی آشنایی با اسلام درهای یقین را به روی وی گشود. آشنایی با اسلام، قرآن، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) او را به سرچشمه توحید و یقین رساند.
وی میگوید: هرجا تردید و شکی هست با نور قرآن و اهل بیت(ع) میتوان حق را از باطل تشخیص داد. فرقان که یکی از اسامی خداوند و قرآن است، به این معناست. قرآن ورای زمان است و تنها متعلق به حال، گذشته و یا آینده نیست و برای همه زمانها راهنماست.
این روحانی آرژانتینی در پاسخ به اینکه آیا در متون مقدس مسیحیت نیز از منجی به طور کلی و حضرت مهدی(عج) بهصورت ویژه سخنی به میان آمده است، تصریح کرد: اینکه بهطور مستقیم سخنی آمده باشد در حدود تخصص من نیست ولی بهطور کلی و مفهومی به نظر من آمده است. در کتابهای مقدس با وجود تمام تحریفها و توجه به این واقعیت که اکنون ما چند نسخه مختلف از کتاب مقدس در اختیار داریم و همچنین عهد عتیقی که در اختیار مسیحیان است با عهد عتیق یهودیان تفاوتهایی دارد، با این حال در تمام این نسخ میتوان یک نکته مشترک را یافت و آن اینکه خداوند ربالسموات و الارض است و اوست که انبیا را برای هدایت بشر فرستاده است.
وی افزود: ربوبیت خداوند از نظر تکوینی در جهان هویداست، اما از نظر تشریعی این انسانها هستند که باید با استفاده از اختیار خود ارتقا یافته و این ربوبیت را دریابند.
این مبلغ آرژانتینی گفت: انسانها بدون کمک انبیا نمیتوانند راه خود را بیابند. در مسیحیت سخن از این است که در نهایت انسانها به آخرت میرسند اما درباره رسالت آنها در زمین و لزوم توجه به دستورات خداوند سکوت کرده یا حداقل میتوان گفت این امر امروزه کاملاً به حاشیه رفته است.
وی با ذکر داستانی از انجیل که از سوی امام رضا(ع) نیز در مجلس مأمون و در حضور دانشمندان مسیحی مطرح شده است، بشارت دادن حضرت عیسی(ع) به آمدن منجی را بیان کرد.
وی گفت: در این داستان حواریون از اندوه خود در غیاب حضرت عیسی(ع) میگویند ولی این پیامبر خداوند آنها را به خوشحالی فرامیخواند و میگوید از خدا بخواهید که منجی بیاید چرا که اگر او نرود، منجی نخواهد آمد، اویی که حق و عدالت را برقرار میکند.
به گفته حجتالاسلام پا، در تفاسیر مسیحی گفته شده است منظور حضرت عیسی(ع) از اویی که میآید، روحالقدس است اما با توجه به تعالیم مسیحیت و اعتقاد به تثلیث این امر مردود است.
وی توضیح داد: روحالقدس یکی از سه اقنوم در تثلیث است و همواره همراه و مؤید مسیح است چگونه میتواند وقتی که مسیح نیست او بیاید. لذا میتوان معتقد بود که مراد از منجی ذکر شده نه روحالقدس بلکه فردی است که حکومت خداوند در زمین را برقرار میکند و زمین را پاک خواهد ساخت.
شیخ پاس گفت: این جهان اختیار است و پس از آن جهان محاسبه مگر آنکه فرد از خود فرزند صالح یا عملی خیر به جا بگذارد؛ و در این راه نیز باید تنها نظر به خداوند داشت.