صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۹۱۰۱۵
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۱
یادداشت

با حمله ایران به پایگاه العدید در قطر، دو نکته برای کشورهای حاشیه خلیج فارس مشخص شد: نخست، آمریکا قادر به محافظت از آن‌ها نیست؛ دوم، اسرائیل در پس پرده بحران‌های منطقه‌ای قرار دارد.

محمود الهاشمی، مدیر مرکز الاتحاد برای مطالعات استراتژیک در یادداشتی برای ایکنا با اشاره به نکات مهمی در تحلیل حمله ایران به پایگاه نظامی العدید آمریکا در قطر نوشت:

1. این سومین باری است که ایران به صورت نظامی به ایالات متحده حمله می‌کند. ابتدا در سال ۲۰۱۹ که یک هواپیمای شناسایی پیشرفته آمریکا را سرنگون کرد؛ سپس در سال ۲۰۲۰ با حمله به پایگاه عین الاسد در عراق. این بار نیز حمله‌ای به بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در جهان، یعنی پایگاه العدید در قطر.

2. جهان به این درک رسیده است که ایران به هرگونه تعرضی علیه خود پاسخ می‌دهد، فارغ از هزینه‌ها و اینکه این تعرض از کدام سمت صورت می‌گیرد.

3. با حمله به پایگاه العدید در قطر، دو نکته برای کشورهای حاشیه خلیج فارس مشخص شد: نخست، آمریکا قادر به محافظت از آن‌ها نیست؛ دوم، اسرائیل در پس پرده بحران‌های منطقه‌ای قرار دارد.

۴. با حمله ایران به پایگاه العدید در قطر، کشورهای خلیج فارس که میزبان پایگاه‌های آمریکایی هستند درک کردند که این پایگاه‌ها تبدیل به منابع نگرانی و تهدیدی برای موجودیت و سرنوشت آن‌ها شده‌اند. آن‌ها به این فکر می‌کنند که در صورت ورود آمریکا به هر جنگی با کشورهای دیگر، چه بر سر سرنوشتشان خواهد آمد؟

۵. واکنش آمریکا پس از حمله به پایگاه العدید با پیام‌های صلح‌آمیز به ایران همراه بود که نشان‌دهنده اذعان به قدرت و شجاعت و جسارت ایران است.

۶.. اسرائیل دریافت که ایالات متحده در این حد متوقف شده و باید به دنبال راه‌هایی برای دفاع از خود باشد. از این رو، بلافاصله به ایران حمله کرد تا این پیام را ارسال کند که به تنهایی قادر به مقابله با ایران است و نیازی به آمریکا ندارد،  اما بار دیگر واکنش سریع ایران، این پروژه را متوقف کرد.

۷.. تمام بیانیه‌های محکومیت ایران به دلیل حمله به پایگاه العدید در قطر بیشتر شبیه به «دلجویی» است، چرا که همه می‌دانند این پایگاه هم از نظر زمین، هم از نظر تسلیحات و هم از نظر تصمیم‌گیری تحت کنترل آمریکا است.

٨. ایران به اندازه‌ای موشک به سمت پایگاه العدید شلیک کرد که معادل حملات آمریکا به تأسیساتش بود، و این اقدام حاوی پیام‌های خاصی است. قرار بود ایران دو پایگاه دیگر در عراق و بحرین را نیز هدف قرار دهد تا تساوی در تعداد اهداف نیز حفظ شود، اما به نظر می‌رسد تماس‌های انجام شده این حملات را متوقف کرده که این نتیجه کاملاً به نفع ایران بوده است.

٩. حمله ایران به پایگاه العدید و واکنش ملایم آمریکا راه را برای کاهش تأثیر تحریم‌های آمریکایی بر ایران هموار می‌کند، از سوی دیگر کشورهای دیگر نیز ممکن است به نفع ایران این تحریم‌ها را نادیده بگیرند.

١٠. تبادل حملات میان آمریکا و ایران ـ بر خلاف ادعاهای برخی محافل عربی ـ صرفاً یک «نمایش» نیست، بلکه نبردی برای توازن قدرت است. سؤالی که مطرح می‌شود این است: از چه زمانی ایالات متحده، به عنوان یک ابرقدرت نظامی، به کشوری دیگر، حتی کوچک یا بزرگ، اجازه داده است که ـ حتی با سنگ ـ مکان‌های نظامی‌اش را هدف قرار دهد؟ آیا این حملات به اعتبار آمریکا نزد جهانیان آسیب نمی‌رساند، وقتی که سربازانش را در پناهگاه‌ها مخفی می‌کند و سپس شاهد موج‌های پی در پی موشک‌ها بر پایگاه‌های خود است؟ پرسش دیگر این است که نظر کشور میزبان پایگاه آمریکایی(قطر) و مردمش درباره این حملات چیست و چگونه می‌توانند امنیت خود را در آینده تضمین کنند؟

١١. تمام کشورهای منطقه مجبور خواهند بود که به دقت پایگاه‌های موجود بر خاک خود را زیر نظر بگیرند، زیرا هرگونه استفاده از این پایگاه‌ها علیه ایران می‌تواند به ضرر خود آن‌ها تمام شود.

١٢. آمریکا به دلیل تمایل بیش از حد به اسرائیل و ناتوانی در مقابله با ایران، دیگر قادر به ایفای نقش موفقیت‌آمیز به عنوان میانجی در حل بحران‌های خاورمیانه نیست.

١٣. ایران با پاسخ به حمله‌های اسرائیلی و آمریکایی توانست رضایت مردم منطقه و جهان را کسب کند، و به عنوان کشوری دارای حاکمیت و اقتدار ظاهر شود که توانایی مدیریت پرونده‌های دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی را دارد و همچنین می‌تواند به خوبی از مسئله فلسطین و آزادگان جهان حمایت کند.

١٤. جشن‌ها و راهپیمایی‌های شادی مردم ایران پس از حمله به پایگاه العدید، قدرت مردمی و عمق اجتماعی گسترده‌ای به دولت و رهبری ایران بخشید.

١٥. جنگ بین ایران، آمریکا و اسرائیل ثابت کرد که کشورهای عربی قادر به ورود به هیچ معادله سیاسی یا امنیتی نیستند و همه  طرح‌های آن‌ها شکست خورده است.

١٦. ترامپ متوجه شد که در صورت ادامه حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل، ممکن است موقعیت خود را از دست بدهد، زیرا حزب دموکرات انتقادات خود را نسبت به مدیریت او در موضوع جنگ و مسائل دیگر افزایش داده است.

١٧. نتایج پس از پاسخ ایران به حمله آمریکایی، آسیب‌پذیری وضعیت اسرائیل را نشان داد و اینکه در مواجهه با آینده‌ای نامشخص قرار دارد، به‌ویژه با توجه به پیامدهای نبردهای غزه و ایران و احتمال پیوستن گروه‌های مقاومت به این میدان درگیری.

١٨. این حمله و نتایج آن فرصت بیشتری به ایران داد تا مسائل داخلی خود را، از جمله خطر نفوذ موساد و عوامل خارجی بازنگری کند، بخصوص پس از اینکه بسیاری از شبکه‌های نفوذ و تجسس در ایران در طول این جنگ کشف و شناسایی شدند.

١٩. از این پس، هر طرح قطعنامه‌ای برای آتش‌بس در غزه در شورای امنیت، آمریکا را تحت فشار قرار می‌دهد و وتوی آن را برایش دشوار می‌کند. بنابراین، آمریکا ممکن است به اسرائیل فشار بیاورد تا قبل از تحمیل آتش‌بس، آن را داوطلبانه بپذیرد.

 ٢٠. حمله ایران به پایگاه العدید اولین حمله بزرگ یک کشور به پایگاه آمریکایی از زمان جنگ جهانی دوم است، چرا که حملات دیگر به این گستردگی و وضوح نبوده‌اند. لذا به نظر می‌رسد این اقدام ایران یک تابوشکنی بزرگ بود و مسیر را برای آزادگان استکبار‌ستیز جهان باز خواهد کرد تا این ضربات را به پایگاه‌های آمریکایی در سرتاسر جهان تکرار کنند.

٢١. حریم هوایی کشورهای عربی به‌گونه‌ای بی‌دفاع بود که موشک‌ها و هواپیماهای ایرانی و صهیونیستی بدون هیچ ممانعتی حرکت می‌کردند، در حالی که مردم این کشورها فقط تماشاچی بودند.

٢٢. با توقف جنگ بین ایران و اسرائیل، افسانه گنبد آهنین اسرائیل که باعث شکست  کشورهای عربی شده بود، پایان یافته و در برابر جنگ‌های بعدی بی‌دفاع خواهد بود.

٢٣. ایالات متحده دریافته که اسرائیل یک هزینه اضافی برای آن و به طور کلی برای غرب است، و این می‌تواند شروع زوال این رژیم باشد.

٢٤. ایران بر اساس شرط‌های خود و با دریافت امتیازات جدید مذاکره می‌کند، غزه و حزب الله و همچنین انصارالله و مقاومت در عراق نیز با پیش‌شرط‌های خود مذاکره می‌کنند. بنابراین معادله همچنان به قوت خود باقی است و هر کسی که بخواهد آینده جدیدی برای خاورمیانه بسازد باید این معادلات را با دقت در نظر بگیرد.

انتهای پیام