صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۱۳۰۰
تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۱

کتاب «نقش عقل» نوشته‌ی آلفرد نورث وایتهد، به بررسی جایگاه عقل در حیات انسانی و در جریان طبیعت می‌پردازد. وایتهد عقل را صرفا ابزار تفکر تحلیلی نمی‌داند، بلکه آن را نیرویی معرفی می‌کند که زندگی را به سوی اهداف برتر و کیفیت‌های غنی‌تر سوق می‌دهد. او عقل را پیوند دهنده‌ تمایل زیستی، نوآوری خلاق و هدف‌های غایی می‌داند؛ نیرویی که درک ما از جهان را عمیق‌تر می‌کند و امکان «زیستن بهتر» را فراهم می‌سازد. این کتاب با ترجمه پیمان غلامی از انشارات لِگا روانه بازار کتاب شده است.

به گزارش ایکنا، کتاب نقش عقل، اثر آلفرد نورث وایتهد، اثری است که همچنان به اندازه زمان انتشار خود در سال ۱۹۲۹ مرتبط و حائز اهمیت است. این کتاب کوتاه اما پرمایه، از سلسله سخنرانی‌های وایتهد در دانشگاه پرینستون استخراج شده است.

هدف واقعی او در این اثر باز تعریف عقلانیت انسان است. وایتهد مستقیما دیدگاه رایجی را که در فلسفه و همچنین زیست‌شناسی غالب است را به چالش می‌کشد؛ دیدگاهی که معتقد است عقل، تنها ابزاری برای بقا و سازگاری است؛ مکانیزمی برای عبور از خطرات جهان و تضمین وجود ما.

در بخشی از کتاب آمده است:

یکی از قدیمی‌ترین موضوعات در مباحث فلسفی توجه به نقش عقل است. مباحثه بر سر این مضمون به اولین دوران تفکر فلسفی برمی‌گردد، اما کار فیلسوفان این است که چنین موضوعات بنیادینی را به مباحثه بگذارند و آنها را بر روی صحنه‌ای ببرند که با راه‌های نوین تفکر روشن شده است.

نقش عقل در لابه‌لای ملغمه تجارب ذهنی‌ و در میانه شهودها، هیجان‌ها، منظورها، و تصمیم‌هایمان چیست؟ برای پاسخ به این پرسش باید طبیعت عقل یا ذاتش را در نظر بگیریم.

شکی نیست که مضمون عقل بسیار مکرر است؛ عبارات مختلفی به ذهن متبادر می‌شود که یادآور مناقشات بخصوصی درباره تعیین نقش واقعی عقل اند:

ایمان و عقل، عقل و مرجعیت، عقل و شهود، نقادی و تخیل، عقل و عاملیت، عقل‌گرایی و شکاکیت، جزمیت و عقل و تجربه‌گرایی و یا عمل‌گرایی.

هر کدام از این عبارات از گستره عقل و محدودیت آن خبر می‌دهد، به‌ علاوه تنوع موضوعات موجود در آنها نیز نشان می‌دهد که نباید حق مطلب را با یک عبارت زبانی موجز ادا کنیم. گرچه در تبیین نقش عقل بهتر است از عبارتی خشک‌ و خالی استفاده نشود، به همین جهت کار را با تعریفی مقدماتی از نقش عقل شروع می‌کنیم، تعریفی که باید حین بحث ترسیم، دست‌کاری و گسترده شود.

رفتارهای ذاتی‌تر حیوانات فعالیت‌هایی هستند که محیط را تغییر می‌دهند. ساده‌ترین اشیای زنده اجازه می‌دهند که غذایشان به سمتشان بیاید. حیوانات پیچیده‌تر غذایشان را تعقیب می‌کنند، آن را به چنگ می‌آورند و با دندان ریز می‌کنند. آن‌ها با چنین عملی محیط‌‌شان را در راستای مقاصدشان دگرگون می‌سازند. برخی حیوانات برای رسیدن به غذایشان زمین را می‌کنند، برخی دیگر به کمین می‌نشینند.

مسلما آموزه رایج انطباق با محیط تمام این اعمال را در افقش دارد. اما این آموزه آن اعمال را به‌طرزی نامناسب بیان می‌کند؛ و تحت لوای آن، رویدادهای واقعی خیلی راحت از نظر دور می‌مانند. صور حیاتی عالی‌تر فعالانه به تغییر محیط‌شان مشغول‌اند. در مورد انسان‌ها، هجوم فعالانه به محیط بارزترین رویداد در وجودش است. حالا این نهاده را طرح می‌کنم که تبیین این هجوم فعالانه به محیط ضرورتی سه‌گانه است:

زیستن، خوب زیستن، بهتر زیستن؛ در واقع، هنر زندگی اولا زنده‌‌ بودن، دوما زنده‌ بودن به‌‌ طریقی رضایت‌بخش، و سوما کسب رضایت بیشتر است. در این نقطه از استدلال‌ است که باید به نقش عقل برگردیم، یعنی به ارتقای هنر زندگی.

کتاب نقش عقل با ترجمه پیمان غلامی در 90 صفحه و در مجموعه فلسفی و روان‌کاوی درنگ‌ها از انتشارات لِگا بدست علاقه‌مندان این حوزه رسیده است.

انتهای پیام