صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۷۸۴۸
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۱:۵۹

نشست نقد و بررسی کتاب «تفسیر و مفسران در ایران؛ از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی» شامگاه ۲۷ آبان در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد؛ نشستی که در آن کتاب «تفسیر و مفسران در ایران» در خانه اندیشمندان زیر ذره‌بین قرار گرفت؛ اثری که به گفته نویسنده‌اش تاریخ تفسیر را در بستری صدساله روایت می‌کند و پژوهشگران و منتقدان بر نقش گفتمان «بازگشت به قرآن» و مواجهه با مدرنیته در شکل‌گیری موج جدیدی از تفسیر تأکید کردند.

به گزارش ایکنا، نشست علمی «معرفی و نقد کتاب تفسیر و مفسران در ایران؛ از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی» شامگاه 27 آبان‌ماه با حضور فروغ پارسا؛ نویسنده این اثر و علیرضا ملایی توانی همچنین روح‌الله محمدعلی‌نژاد عمران به عنوان ناقد از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
 
پارسا در معرفی این کتاب، گفت: این اثر در زمره آثار تاریخ علم و تاریخ تفسیر و در سنت اسلامی کتبی در طبقات مفسرین از جمله سیوطی نوشته شده و به معرفی مفسران در طبقات مختلف پرداخته و البته صرفا به بیان زندگینامه مفسر پرداخته‌اند و کار بنده نوشتن تاریخ تفسیر است.
 
پارسا افزود: تاریخ‌نگاری در واقع به دنبال صرفا بازکردن وقایع نیست و تاریخ‌نگار بیشتر به دنبال یافتن علل رویداد و حوادث است. در واقع تاریخ تفسیر به دنبال بیان وقایع گذشته و علل آن است. بنده به تاریخ تفسیر قرآن کریم پرداختم و این اثر دو ویژگی دارد؛ اول اینکه منحصر به ایران و این جغرافیا است؛ زیرا تفاسیر شیعی معطوف به ایران بوده است.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، افزود: ویژگی دیگر نیز انحصار زمانی آن از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی است؛ مشروطه در سال 1285 شمسی به تصویب رسید و در حقیقت این اثر قصد دارد تاریخ تفاسیر حدود صد سال اخیر را مورد بررسی قرار دهد و ما به علل پیدایی این تفاسیر نیز پرداخته‌ایم؛ یعنی چرا «المیزان» و «پرتوی از قرآن» نوشته شد یا چرا تفسیر آیه «ان الله لا یغیر ما بقوم...» از منظر آیت‌الله مکارم شیرازی با دیدگاه ملامحسن فیض کاشانی متفاوت است. 
 
پارسا اظهار کرد: چارچوب این پژوهش، نظریه دریافت است یعنی فهم مفسر برآیند شرایط تاریخی و فرهنگی است که مفسر در آن قرار دارد. بنده این دوره زمانی را به سه مقطع تقسیم کرده‌ام؛ مشروطه، دوره پهلوی اول و دوره پهلوی دوم. 
 
وی افزود: تبیین تاریخ سیاسی این دوران برای بنده اهمیت زیادی داشته است؛ دانشجویان و پژوهشگران این حوزه با تاریخ اسلام و شیعه آشنایی خوبی دارند، اما تاریخ ایران تا حدود زیادی مغفول مانده است؛ لذا تلاش کرده‌ام که به طور اجمالی تاریخ این دوره‌های مختلف نیز بیان شود؛ اجمالی از تاریخ مشروطه که از منابع دست اول نیز گرفته شده است و برای دو دوره بعد هم این تلاش را انجام داده‌ام.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اضافه کرد: این بازه زمانی نقطه عطف برای تاریخ اندیشه اسلامی است و توضیح داده‌ام در سده 14 هجری به همت جمال‌الدین اسدآبادی، احیای اندیشه دینی به حرکت افتاد که در فارسی به نوسازی اندیشه دینی معروف است؛ این دوره برای جهان اسلام اهمیت زیادی دارد، زیرا برکات مختلفی برای جهان اسلام و کشورهای اسلامی داشته است که یکی از برکات آن تحول در تفسیر قرآن بوده است.
 
پارسا ادامه داد: کاری که بر آن تأکید دارم فعالیت سیدجمال‌الدین است؛ ایشان کار تفسیری نداشته است اما یک گفتمان تفسیری را بنیان گذاشته است که از سده چهار ده تا امروز در حوزه و آثار تفسیری ما غلبه دارد.

شعار بازگشت به قرآن توسط سیدجمال

عضو  هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بیان کرد: گفتمان سیدجمال تفسیر عصری و اجتماعی قرآن کریم است و شعار او بازگشت به قرآن در حرکات سیاسی و فرهنگی واجتماعی است تصریح کرد: او معتقد است ما برای اینکه به مجد، عظمت و شکوه پیشین اسلامی برگردیم باید به قرآن بازگشت کنیم و برای این کار باید از قرآن استنطاق کنیم یعنی مسائل جهان اسلام را به این کتاب شریف عرضه کرده و پاسخ آن را دریافت کنیم. 
 
وی اضافه کرد: مؤلفه‌های تفسیر عصری چند چیز است؛ اول؛ عقل‌گرایی یعنی سیدجمال معتقد است ما برای فهم قرآن باید از خرافاتی که مسلمین به آن گرفتار هستند دور شویم و به سمت عقل برویم؛ او می‌گوید پیروی از روی کوری و بدون عقل از سوی اسلام رد شده است و در همه جا عقل حاکم است.
 
پارسا با بیان اینکه قبل از سده چهاردهم همه تفاسیر تقریبا معطوف به نقل و احادیث تفسیری بوده است و عقل‌گرایی تحول عمده در عرصه تفسیر است، تصریح کرد: ویژگی دیگر نظریه سیدجمال، کاربست دانش‌های جدید در فهم قرآن است؛ او در یکی از مقالات خود معتقد است سلطان عالم، علم است و غیر او پادشاهی نبوده و نیست؛ علمای ما علم را تقسیم به غرب و غیر آن کرده‌اند در حالی که علم شریف است و به طایفه‌ای اختصاص ندارد و تعجب است که چگونه مطالب ارسطو را با میل می‌خوانند اما مطالب دانشمندان غربی را کفر می‌دانند. 
 
وی افزود: این نگاه سیدجمال باعث تحول مهمی در دانش تفسیر شده است و تفاسیر علمی قرآن را ایجاد کرد؛ همچنین ایشان تلاش کرده است تا پاسخ مسائل عصری را از خلال آیات اجتماعی قرآن بیرون بیاورد مانند استعمار، استبداد و  وحدت جهان اسلام. مقابله با تفکرات التقاطی و ماتریالیستی و ... .

تطبیق نهادهای جدید با قرآن

پارسا بیان کرد: نجم‌آبادی در دوره مشروطیت کتابی نوشته است که مؤلفه‌های تفسیری بیان شده توسط سیدجمال در آن منعکس است؛ در رسائل مشروطه نیز علما و بزرگان تلاش کرده‌اند مباحث روز مانند عدالتخانه را با آیات قرآن کریم تطبیق‌سازی کنند و آیات را طوری تفسیر می‌کنند که تأیید یا رد شود.
 
پارسا گفت: خرقانی و سنگلجی نیز کتبی نوشتند که گفتمان عصری سیدجمال را مورد اهتمام قرار دادند و رویکرد آنان عصری - اجتماعی بود و در دوره پهلوی دوم نیز تعداد زیادی کتب تفسیری با رویکرد اجتماعی- سیاسی نوشته شد و در سده چهاردم به اندازه همه قرون قبل از آن آثار تفسیری داریم که در پرتو شعار بازگشت به قرآن، احیای اسلام و قرآن رخ داده است. 
 
در ادامه ملائی توانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه به عنوان کسی که دستی از دور بر دانش تاریخ دارم این اثر را خوب ارزیابی می‌کنم، گفت: آثار متفاوتی با رویکردهای مختلفی نوشته است و این کار مطالعه میان‌ رشته‌ای است و نویسنده تلاش کرده تا تفسیر و مفسران در بافت تاریخی را مطالعه کند نه فضایی انتزاعی و دور از واقعیات اجتماعی. 
 
وی افزود: آن‌چه که بسیار در این اثر پسندیدم، نگرش منصفانه و روایت بی طرفانه از جریانات تفسیری و مفسران در این بازه زمانی در ایران است؛ وقتی وارد بحث مخالفان و موافقان مشروطه و جریانات مختلف سنت‌گرایان و روشنفکران دینی و ... شده است، حب و بغض‌ها را به کناری نهاده و این بسیار ارزشمند است؛ زیرا معمولا حفظ بی طرفی در موضوعات تاریخی به راحتی به دست نمی‌آید. به خصوص نظر ایشان در مورد سازمان مجاهدین خلق و منافقان. 
 
ملائی توانی بیان کرد: البته نقایصی نیز دارد، از جمله اینکه ایشان وارد میدانی شد که عمدتا یک پروژه فکری است و به نظر می‌آید ابعاد مختلف دیگری نیز در این جا وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و پیشنهاد بنده به خانم پارسا این است که به این موضوعات مغفول مانده توجه شود.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه ورود به عرصه تفسیر و مفسران باید یک مسئله داشته باشد یعنی، چه نادانسته‌هایی در این مسیر وجود دارد که ما را وارد این عرصه می‌کند، اضافه کرد: چالش اصلی چه بوده که ایشان وارد این بحث شده است و تا زمانی که مسئله روشن نباشد مشخص نیست با چه دستاوردی از این مسئله بیرون می‌رویم و در این اثر بنده مسئله روشنی نیافتم یعنی آیا دنبال زندگینامه کوتاه مفسران یا نشان دادن سیر تحول تفسیر در تاریخ تفسیر ایران بوده‌اند و شاید همه موضوعات باشد.
 
وی افزود: کسانی که از بیرون تاریخ وارد میدان تاریخ می‌شوند مشکلات بسیاری پیدا می‌کنند؛ به نظر می‌آید یک رشته تحولات مهم در این بازه زمانی رخ داده است که توجه بر آن‌ها در شناساندن بهتر این فضای تاریخی مؤثر خواهد بود مثلا تفسیر متقابل یک مفسر و فضای تاریخی بر یکدیگر.

مسئله سیدجمال؟

وی افزود: مثلا در تاریخ معاصر یک دوره پیشامشروطه داریم که بسیار مهم است و دوره دیگر از دوره سیدجمال، که باید ببینیم او با چه مسئله‌ای مواجه بود که راهی را برای اندیشمندان و مفسران بعدی گشود. 
 
ملائی توانی اظهار کرد: به نظر می‌آید علتی بنیادی‌تر وجود داشته است که همان مدرنتیه غربی است که از رنسانس شروع شد و در انقلاب فرانسه تجلی یافت و بعد هم به دوره جهانی شدن و سرریز شدن به جهان پیرامون کشیده شد و این پدیده آنقدر فراگیر شد و سیدجمال این خطر را درک کرد.
 
وی ادامه داد: البته قبل از او روشنفکرانی بودند که این پدیده را می‌دیدند و برخی روحانیون نیز مخالف این وضعیت بودند. سیدجمال هم در غرب زیسته بود و هم با روشنفکران حشر و نشر داشت و آثار غربی را مطالعه کرده بود و می‌دانست این سیل عالمگیر سرنوشت همه مسلمین را به خود پیوند خواهد شد و اگر راهی برای آن نیابیم شرایط دشواری ایجاد خواهد شد. بعد از سیدجمال خوانش جدیدی ایجاد شد و آن بازگشت به قرآن و فهم تازه‌ای از شریعت و سنت بود و این باعث همکاری جریان سیدجمال و روشنفکران شد که در مجله قانون تجلی یافت و مستشارالدوله نیز کتابی نوشت و گفت: اروپائیان تغییرات اجتماعی خود را از قرآن گرفته‌اند. 
 
وی اضافه کرد: شیخ هادی تهرانی و شیخ هادی نجم‌آبادی دو روحانی بسیار اثرگذار در تحولات دوره مشروطه بودند و که بنده آنان را دگراندیش می‌دانم. این‌ها فارغ از چارچوب علمای مشروطه‌خواه به اتحاد جهان اسلام فکر می‌کردند و معتقد بودند تنها راه بازگشت به قرآن و اسلام، توحید است؛ لذا نبوت و امامت را بسیار مورد توجه قرار نداده و معتقد به بازگشت به قرآن بودند. 
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، افزود: دوره‌بندی کتاب، سیاسی است و ما وقتی از تفسیر و مفسران سخن می‌گوییم باید دوره‌بندی نیز بر اساس تحولات تفسیری باشد و وقتی از سیدجمال شروع شد نیازی به تقسیم به دوره پهلوی اول و دوم نیست و ملاک نقاط عطف در تفسیر و مفسران است. 

چرایی اهمیت این کتاب 

در ادامه محمدعلی نژاد؛ استاد دانشگاه علامه طباطبایی نیز در سخنانی در نقد این اثر، با بیان اینکه مطالعه صورت گرفته در این اثر مطالعه جامع و پرمنبع بود، گفت: موضوع این اثر از آن جهت مهم است که نقش قرآن کریم را در بیداری جوامع اسلامی و ایران از نهضت مشروطه تا انقلاب اسلامی پررنگ کرده و متذکر شده است. 
 
وی افزود: این اثر یادآور «یوزف فان اس» برای بنده شد که با رویکردی پدیدارشناسانه شکل‌گیری عقاید اسلامی را در جامعه مورد مطالعه قرار می‌دهد؛ به تعبیر دیگر یادآور جایگاه علوم همگن با تفسیر است که در اینجا حلقه وصلی بین تفسیر و تاریخ ایجاد شده است.
 
استاد دانشگاه علامه طباطبایی، اظهار کرد: به نظر بنده خوب بود عنوان کتاب، تفسیر و جامعه بود تا ارتباط بین تفسیر و تاریخ با رویکرد پدیدارشناسانه انجام شود و این عنوان گویاتر از تفسیر و مفسران است. 
 
وی در پایان گفت: گاهی در فصول، توازن لازم وجود ندارد، مثلا در دو فصل نخست 30 صفحه به مباحث تاریخی و 50 صفحه تفسیری اما در فصول سوم و چهارم فقط 5 صفحه به مباحث تاریخی پرداخته شده است و در فصول بعد نیز 170 صفحه مطلب تفسیری وجود دارد. تبیینی از ارتباط نکات تدبری و هرمنوتیکی نیز از موضوعاتی است که جای آن خالی است.
انتهای پیام