به گزارش ایکنا، کنفرانس بینالمللی «ماجرای فکر فلسفی در اندیشههای غلامحسین ابراهیمی دینانی» با هدف بررسی نظاممند میراث فلسفی و فکری استاد دینانی و واکاوی جایگاه او در تداوم و تحول تفکر فلسفی معاصر ایران و جهان اسلام با حضور جمعی از استادان و پژوهشگران فلسفه و جامعهشناسی، به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی امروز 6 دی ماه برگزار شد.
دگرگونی تصویر ایران در جهان جز از مسیر گفتوگوی علمی ممکن نیست
سیدجواد میری دبیر نشست در ابتدای سخنان خود با اشاره به نسبت این کنفرانس با پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تصریح کرد که بازخوانی اندیشه متفکران معاصر، نه یک فعالیت حاشیهای، بلکه بخشی از یک ضرورت تمدنی است.
این پژوهشگر علوم اجتماعی، نیاز به گفتوگو را در سه سطح ملی، جهان اسلام و جهانی دستهبندی کرد و در توضیح سطح ملی، از وجود یک بیماری جدی در میان اندیشمندان و نظریهپردازان ایرانی سخن گفت؛ بیماری که به باور او در نخواندن آثار یکدیگر و فقدان خوانش انتقادی متقابل ریشه دارد و نبود این گفتوگوی انتقادی در سطح ملی، مانع شکلگیری سنت زنده فکری و تولید مفاهیم بومی میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی، سپس به سطح جهانی اشاره کرد و گفت تصویری که امروز در جهان از ایران ساخته شده، فاصله عمیق با هستی تمدنی و بنیان فرهنگی ایران دارد.
وی «بازآرایی صحنه» را راه مواجهه با این فاصله دانست و توضیح داد: زمان آن فرا رسیده است که مسیر ترجمه از حالت یکسویه خارج شود. به باور وی، ترجمه آثار متفکران غربی، بدون ترجمه میراث فکری و فرهنگی خودمان به زبانهای جهانی، نمیتواند منجر به حضور مؤثر ایران در عرصه اندیشه جهانی شود.
میری تأکید کرد که صرف ترجمه نیز کافی نیست و بدون مفهومپردازی و بدون خوانش انتقادی متون، آثار ترجمهشده انعکاس بنیادین نخواهند داشت. او خواندن متقابل آثار اندیشمندان ایرانی و اسلامی و جدی گرفتن تولیدات فکری را پیششرط این فرایند دانست.
میری با اشاره به تجربه شخصی خود از زمان بازگشت به ایران، فعالسازی این بازآرایی را دغدغه اصلی خود معرفی کرد و افزود که تحقق این هدف، امری جمعی است و نه فردی.
وی یکی از تمهیدات عملی در این مسیر را برگزاری «کنفرانسهای متفکرمحور» عنوان کرد؛ کنفرانسهایی که در آنها آثار متفکران بزرگ جهان اسلام مورد بحث، گفتوگو، نقد و بررسی قرار میگیرد و نتایج آن در قالب کتاب منتشر و سپس به زبانهای دیگر ترجمه میشود.
میری گفتوگوی علمی را مؤثرترین راه برای تغییر تصویر ایران در جهان دانست و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را یکی از مهمترین نهادها در اشاعه فرهنگ ایرانی و سنت انتقادی حکمی معرفی کرد.
دینانی میراثدار توأمان حوزه و دانشگاه است
حسین کلباسی اشتری در ادامه این مراسم، ویژگی اختصاصی دکتر دینانی را در میان اساتید برجسته فلسفه دانشگاه تهران بهرهمند بودن از آموزشهای حوزوی و دانش دانشگاهی بهصورت توأمان دانست و از دکتر محسن جهانگیری فقید و دکتر احمد احمدی فقید در کنار دکتر دینانی بهعنوان نمونههای این جریان یاد کرد.
وی این توأمانی را در سنت ایرانی-اسلامی دارای اهمیتی دوچندان دانست و گفت: کسانی که محصول تربیت و سازوکار آموزشی حوزههای علمیه و همچنین محصول آموزش و سازوکار تعلیماتی دانشگاه هستند، این توأمان بودن یک امتیاز بزرگ محسوب میشود.
این استاد دانشگاه تأکید کرد که استاد دینانی دروس مقدمات و سطوح عالی خارج حوزه را به صورت جدی خوانده و از محضر استادان برجستهای چون علامه سید محمدحسین طباطبایی بهره برده است و حضور ایشان در جلسات خصوصی علامه طباطبایی در تهران و قم، نکتهای است که برای بازخوانی میراث و سنت ما فوقالعاده حائز اهمیت است.
کلباسی اشتری سپس به آثار دکتر دینانی که حدود ۵۰ اثر را شامل میشود، اشاره و کتاب سهجلدی «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» را محور این همایش قرار داد و گفت: این کتاب که نخستین بار در دهه ۷۰ توسط انتشارات طرح نو منتشر شد، به جمعآوری مخالفتها و نقدهای طوایف مختلف از فقها و عرفا تا اهل حدیث با فلسفه و اندیشه فلسفی میپردازد و در مقابل، پاسخهای فلاسفه و ایضاحات استاد دینانی را در بر میگیرد.
وی کتاب «ماجرای فکر فلسفی» را اثری در حال نوسان میان سه گروه یا سه دسته از نوشتههای مربوط به عقاید و اندیشههای فلسفی معرفی کرد که شامل: ۱. تاریخنگاری فلسفی، ۲. عقیدهنگاری که به نگارش عقاید فلاسفه میپردازد و۳. دفاعیهنویسی مانند کتبی که در پاسخ به متونی نظیر تهافت الفلاسفه نوشته شدهاند.
این پژوهشگر فلسفه، با ارائه یک آمار تحلیلی، فقدان آثار مرجع در زمینه تاریخ فلسفه اسلامی را یادآوری کرد: در دنیا حدود ۴۰۰ عنوان کتاب در تاریخ فلسفه به ۱۱ زبان موجود است؛ اما آثار مربوط به سیر فلسفه در جهان اسلام، مجموعاً چیزی حدود ۳۰ عنوان است که سهم ایران به صورت پراکنده، تنها حدود ۷ عنوان است.
کلباسی اشتری تأکید کرد که تاریخ فلسفههای موجود، ناخواسته تحت تأثیر دو جریان یا نگره فکری شکل گرفتهاند: ۱. نگرش موسوم به شرقشناسی و۲. نگرشی که از فلسفه تاریخ هگلی برآمده و بر ایده ترقی و حرکت تاریخ از شرق به غرب (ایستگاه نهایی غرب) استوار است.
وی این موضوع را فوقالعاده مهم دانست و بیان کرد که مورخ فلسفه ناخواسته در مداری قرار میگیرد که تحت تأثیر فلسفه تاریخ از نوع هگلی و تاریخانگارانه است.
وی در پایان، به میراث غنی و هنوز خواندهنشده ایرانی-اسلامی در زمینه عقیدهنگاری و تاریخ فلسفه اشاره کرد و آن را یک «سرمایه بسیار ارزشمند اما خام» خواند و گفت: تنها در قرن هفتم هجری، سه اثر مهم در باب سیر اندیشه فلسفی-کلامی نگاشته شده است، در حالی که در تاریخ فلسفه غرب، آثار عقیدهنگاری مانند حیات فیلسوفان دیوگنس لائرتیوس (قرن سوم میلادی) مبنا و پایه ارجاعات آثار مدرن هستند، این سنت غنی در جهان اسلام همچنان نیازمند مطالعه انتقادی است. در این زمینه اثر دکتر دینانی به دلیل نوسان در میان این سه طبقه از نوشتهها (تاریخنگاری، عقیدهنگاری و دفاعیه)، یک اثر ماندگار و سرمشقساز در این حوزه محسوب میشود.
«قواعد کلی فلسفی» دینانی، ماندگارترین و مرجعترین اثر حوزه حکمت اسلامی است
شهین اعوانی، استاد برجسته فلسفه و از شاگردان دیرین دینانی، در ادامه نشست به سخنرانی پرداخت و ضمن یادبود استاد دینانی به مناسبت آغاز نود و دومین سال حیات ایشان بر خصیصههای فکری و جایگاه ممتاز اثر ماندگار ، «قواعد کلی فلسفی»، تأکید کرد و آن را یکی از منابع اصلی برای دانشجویان فلسفه اسلامی دانست.
اعوانی با اشاره به سابقه شاگردی خود از سال ۱۳۶۲ در دانشگاه تهران، به ویژگیهای منحصر به فرد دکتر دینانی در تدریس و انتقال دانش اشاره کرد و گفت: دکتر دینانی دوستداران فراوانی در نسل جوان دارند. ایشان حدود ۱۵ سال بهطور مستمر در مؤسسه حکمت و فلسفه جلسات درسی داشتند که مخاطب آن هم دانشجویان فلسفه و هم دانشجویان رشتههای غیرفلسفه بودند و متوسط کلاسهای ایشان حدود صد نفر مستمع داشت.
اعوانی، توانایی ارتباطگیری دکتر دینانی با دو طیف مخاطب عام و خاص از ویژگیهای ممتاز ایشان دانست و افزود: ایشان در عین حال که عقلگرا هستند و در جلسات گفتوگو با خواص بر دیدگاههای خود اصرار دارند، تلاش میکنند پیام فلسفی خود را به مخاطب عام از طریق سخنرانیها و گفتگوهای صدا و سیما نیز منتقل کنند.
اعوانی در بخش دیگری از سخنانش، دکتر دینانی را یک فیلسوف عقلگرا به معنای خاص فلسفی معرفی کرد و تأکید کرد: علیرغم اینکه ایشان بسیار مؤمن هستند، این دو (عقل و ایمان) در مراتب فکری ایشان هیچ تضادی با هم ندارد.
وی همچنین به رویکرد تربیت دانشجوی دینانی اشاره کرد و گفت که ایشان در کنار استادان برجستهای چون استاد مهدوی و آشتیانی پرورش یافته و دارای دو رویکرد حوزوی و آکادمیک هستند و همواره تأکید کردند که دانشجویان فلسفه صرفاً به فلسفه غرب بسنده نکند، بلکه حتماً در کنار آن، فلسفه اسلامی را بخواند و مشترکات و تفاوتهای آن دو را بدانند.
اعوانی در پایان، ضمن اشاره به مراتب عقل (عقل مجرد، عقل انضمامی و عقل روزمرگی) در اندیشه دینانی، جای خالی یک دایرةالمعارف جدی و بینالمللی درباره مفهوم عقل در فلسفه اسلامی را مورد تأکید قرار داد؛ کاری که به گفته وی، دکتر دینانی توان انجامش را داشتند اما علاقهای به ورود به آن نشان ندادند.
پروژه فکری دینانی؛ جمع دین، فرهنگ و علم ذیل عقلانیت فلسفی
یوسف نوظهور، پژوهشگر فلسفه اسلامی و از شاگردان دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، در ابتدای سخنان خود به تبیین پروژه فکری دکتر دینانی در فلسفه معاصر ایران و نقد تحلیلی یکی از آثار شاخص او با عنوان «خواجه نصیرالدین طوسی؛ فیلسوف گفتوگو» پرداخت.
وی با طرح این پرسش محوری که «پروژه فکری دکتر دینانی در فلسفه معاصر ایران چیست؟» اظهار داشت: دکتر دینانی در پی آن است که تمام حوزهها از دین و فرهنگ تا علوم انسانی در ذیل یک عقلانیت فلسفی بازخوانی و تحلیل شوند. حتی در مواجهه با مباحث اشراقی نیز، اصالت عقل در اندیشه وی حفظ میشود.
نوظهور در ادامه به کتاب «خواجه نصیرالدین طوسی؛ فیلسوف گفتوگو» اشاره کرد و گفت: این اثر با مقدمه مبسوط آغاز میشود که در آن، گفتوگو به مثابه شرط شکوفایی عقل و تداوم تفکر فلسفی معرفی شده و خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان فیلسوفی گفتوگومحور در قرن هفتم هجری بازخوانی میشود. در تفسیر دینانی، خواجه نصیر با طیف گستردهای وارد گفتوگو میشود؛ از فیلسوفان و متکلمان اسلامی مانند ابنسینا و اشاعره گرفته تا نحویان، اسماعیلیه و حتی اصحاب قدرت سیاسی از جمله ایلخانان مغول.
وی تأکید کرد: در این روایت، خواجه نصیر نه به حمله مستقیم متوسل میشود و نه به سکوت و انزوا، بلکه با طمأنینه وارد گفتوگو میشود؛ ابتدا دیدگاه رقیب را شرح میدهد، سپس نقد بنیادین میکند و نهایتاً اندیشه مقابل را بازسازی میکند تا با عقلانیت فلسفی سازگار شود. این شیوه سهمرحلهای موجب حفظ و تداوم حیات تفکر فلسفی و رهایی آن از تکفیر، حذف و جمود فکری شده است.
یوسف نوظهور در بخش انتقادی سخنان خود اظهار داشت که نثر کتاب دینانی جذاب، خطابی و الهامبخش است و مخاطب را به مطالعه ادامهدار ترغیب میکند، اما از منظر پژوهش دانشگاهی، با کاستیهایی جدی مواجه است.
وی مهمترین نقد خود را معطوف به «بافتار و مخاطب اثر» دانست و تصریح کرد: اگر این کتاب بهعنوان یک تکنگاری دانشگاهی درباره خواجه نصیرالدین طوسی تلقی شود، انتظارات اصلی پژوهش علمی را برآورده نمیکند. از جمله این کاستیها میتوان به فقدان روششناسی پژوهشی مشخص، پرداخت گذرا به زندگی تاریخی و سیاسی خواجه نصیر بهویژه ارتباط او با مغولان، معرفی نکردن نظاممند و تاریخی آثار خواجه نصیر و سیر تحول فکری او، فقدان تحلیل دقیق از نوآوریها، منابع فکری و تأثیرگذاری تاریخی وی، بیتوجهی به منتقدان خواجه نصیر و ادبیات پژوهشی موجود و نبود فهرست جامع منابع در پایان کتاب اشاره کرد.
نوظهور با اشاره به اینکه ایده «گفتوگو» که از دغدغههای جدی اندیشه معاصر ایران است، بر کلیت کتاب سایه افکنده و در مواردی به متن تحمیل شده است تأکید کرد: کتاب خواجه نصیرالدین طوسی؛ فیلسوف گفتوگو برای مخاطبان عام و برای آشنایی با اهمیت گفتوگو در تداوم تفکر فلسفی، اثری مفید و تأملبرانگیزاست، اما بههیچوجه نمیتوان آن را یک اثر پژوهشی دانشگاهیِ کامل دانست. او همچنین در پایان از پژوهشگران حوزه فلسفه اسلامی خواست با تحقیقات روشمند و دانشگاهی، کاستیهای موجود در پژوهشهای مربوط به خواجه نصیرالدین طوسی و دیگر فیلسوفان بزرگ جهان اسلام را جبران کنند.
انتهای پیام