متأسفانه دفتر ایران، هیچ نام و نشانی از ایرانیبودن نداشت، نه تابلویی، نه پرچمی و نه عکسی از امام و رهبری. در قدم اول، یک تابلوی کوچک سفارش دادم و گفتم که با زمینه پرچمِ سه رنگ و زیبای ایران اسلامی، جمله « sala do Irã» یعنی «دفتر ایران» را آماده کنند.
بعد که آماده شد، به دیوار بیرونی دفتر نصب کردم. بسیار چشمنواز و مورد توجه افراد بود. تازه خیلیها متوجه شدند که پرچم ایران، چه شکلی است.
گام بعدی، تهیه تصویر حضرت امام و مقام معظم رهبری بود. به سرعت از طریق اینترنت، به دنبال تصویری از رهبر عزیز انقلاب گشتم که هم با کیفیت باشد و هم در کنار ایشان، تصویر حضرت امام(ره)، گل و پرچم ایران باشد.
یک عکس بسیار زیبا دانلود کردم و روی فلش انتقال دادم. بعد، در شهر گشتم و سراغ مغازه لوازمالتحریر را گرفتم. از دور، تابلوی یک مغازه را دیدم، نوشته بود: «Papelaria»(لوازم التحریر).
وارد مغازه شدم. پیرمرد خوش اخلاقی از من استقبال کرد. بعد از سلام و احوالپرسی، گفتم پرینت رنگی میخواهم، وقتی فلش را دادم و فایل تصویر حضرت آقا را باز کرد، ناخداگاه، با همان لهجه برزیلی خودش گفت: آیتالله؟
گفتم بله، بعد سؤال کردم: شما ایشان رو میشناسید؟ گفت بله رهبر ایران هست.
برای خودم خیلی جالب بود که هزاران کیلومتر دورتر از ایران، در یکی از شهرهای کوچک برزیل به نام «گوارانتا» (Guarantã Do Norte) یک برزیلی مسیحی، تصویر رهبر انقلاب را میشناسد.
پوستر را پرینت گرفتم و قابی هم برای آن انتخاب کرده و خریدم و از مغازه بیرون آمدم.
از آن به بعد، قاب عکسی که تصویر زیبای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در آن بود، به اضافه تابلوی اسم اتاق ایران، آنجا را واقعاً ایران کرده بود.
انتهای پیام