صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۹۳۹۰۹۵
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۴

حشمت‌الله قنبری با تأکید بر ضرورت پیوند حسن سلوک مقامات با حسن ظن و اعتماد مردم، اظهار کرد: نورچشمی‌ها و خواص کم‌کار و پرخور کارآمدی نظام مدیریتی را با معضلی جدی مواجه می‌کنند. برخلاف کار، استعداد عجیبی در استفاده شخصی از بیت‌المال دارند. اینها خطرات اصلی و مبنایی برای شکستن اعتماد مردم و برانگیختن سوءظن مردم در مورد نظام دیوانی کشور هستند.

به گزارش ایکنا، حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 14 آذر، در برنامه تلویزیونی «هدی»، که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح فقراتی از نهج‌البلاغه پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

امیرمؤمنان(ع) تداوم حکومت مالک اشتر و گسترش جریان خدمت‌گزاری به مردم را متوقف بر دو موضوع اساسی دانستند؛ یکی از آنها جلب اعتماد مردم به قول و کردار مسئولان بود و دوم عبارت از حُسن سلوک مسئولان نظام اسلامی با مردم. چون اگر حسن ظن مردم برانگیخته نشود، اساساً توسعه و تعمیق جریان خدمت میسر نخواهد شد. مخاطب این حرف امام(ع) هرکسی است که در جایگاه مالک باشد؛ یعنی تا قیامت هرکسی که در چنین موضعی قرار بگیرد باید این پیغام امام(ع) را آویزه گوش کند. نمی‌شود با کشتن اعتماد مردم انتظار حمایت و مجاهدت مردم را داشته باشد.

خیرخواهی و نیک‌اندیشی؛ لازمه تحقق حسن ظن

لازمه به دست آوردن حسن ظن، خیرخواهی و نیک‌اندیشی است و مسئولان باید این مسئله حسن سلوک خود را تبدیل به یک باور قبلی در وجود مردم کنند. مردم حرف صاحب‌منصب را می‌شنوند، اما قبل از اینکه آثار آن حرف را ببینند باید بدانند که او راست می‌گوید. وقتی اعلان خدمت‌گزاری می‌کند، مردم باید اطمینان پیدا کنند که این فرد درست می‌گوید و اگر این اعتقاد ایجاد نشود، پذیرش مسئولیت در هر قاعده‌ای معطل کردن خود و مردم است، چون هر کاری کند با سوءظن نسبت به مردم همراه خواهد شد.

بنابراین تلاش در جهت شکستن اعتقاد مردم یک خیانت بزرگ است. حسن ظن مردم از همه دارایی‌های دولت ارزشمندتر است. اعتماد مردم و باز بودن قلب مردم به طرف مسئولان از تمام داشته‌های دولت‌ها برای اداره کردن مردم مهم‌تر و مؤثرتر است و باید از آن صیانت کرد و وقتی این حسن ظن به وجود آمد و دولت‌ها نیز با حسن سلوک و احسان و خدمت بی‌منت، خودشان را در گستره اجتماعشان به نمایش گذاشتند، رابطه مردم و مسئولان به صورت کاملاً صحیح اتفاق می‌افتد، اما اگر حقوق مردم نادیده گرفته شود، کار معیشت و جریان زندگی مردم با عسرت مواجه شود و مردم امید به فردا نخواهند داشت و این رویه موجب می‌شود که اعتماد از بین برود.

اصلی‌ترین خطرات برای اعتماد اجتماعی

در کنار این توصیه‌ها، در جهان‌بینی تجربی می‌بینید که یک سری عوامل در جریان کار مدیریت وجود دارد یا به وجود می‌آید که اساساً بذر نفرت و تنفر را در قلب مردم نسبت به مقامات ایجاد می‌کند و کارآمدی نظام مدیریتی را نیز با معضل جدی مواجه می‌کند. اینها نورچشمی‌ها و خواص کم‌کار و پرخورِ ناتوانی هستند که هنر اصلی‌شان بهره‌برداری شخصی از منابع است. وقتی زمینه بلعیدن برایشان به وجود می‌آید، استعداد عجیبی در استفاده شخصی دارند، اما در کار این طور نیستند، اینها خطرات اصلی و مبنایی برای شکستن اعتماد مردم و برانگیختن سوءظن مردم نسبت به نظام دیوانی کشور هستند. اینکه می‌گویم پرخور و پر هزینه، عین کلمات امام علی(ع) در معرفی این افراد است.

این نوع خواص و نورچشمی‌ها دلشان به صورت تام و تمام با نظام اسلامی نیست یا اگر کوچک‌ترین برخوردی بین آنها و منافع نظام اسلامی به وجود بیاید، قدرت ایستادن پای نظام را ندارند. اینها مسئله‌دار می‌شوند و غالباً هم به هیچ ارزشی وفادار نیستند. در بزنگاه حقیقت مشخص می‌شود که این وجود نه‌تنها رحمتی را ایجاد نمی‌کند، بلکه زحمت ایجاد می‌کند و اعتماد مردم را می‌شکند. بودن یکی از اینها برای از بین بردن اعتماد عمومی کافی است.

یک آدم ازبین‌برنده حسن ظن مردم، اثر تخریبی بسیار ویرانگری دارد. وقتی دوران ریاست امام علی(ع) را می‌بینید، این طور بود که ایشان وقتی با اقبال مردم مواجه شد، در همان اولین روز حکومت، یکی از استراتژی‌های مبنایی که داشتند بازگرداندن روح اعتماد نسبت به دولت اسلامی بود که این را به عنوان سیاست اعلامی خود بیان کرده و در اختیار دیگران قرار دادند. امام(ع) به دو مطلب اشاره می‌کند که یکی مبارزه با فساد اقتصادی و اصلاح نظام مالی دولت و دوم مبارزه با فساد اداری است که این کار به معنای بازگرداندن مردم به سنت نبوی است.

شیوه امام علی در مبارزه با فساد

از نگاه امام علی(ع) مبارزه با مظاهر فساد و از بین بردن تبعیض‌های ظالمانه با کوتاه کردن دست غارتگران بیت‌المال از صندوق مردم، اموال و دارایی‌ها و نوامیس مردم تحقق پیدا می‌کرد و اگر این کار انجام می‌شد، حسن ظن مردم به طرف دولت اسلامی برمی‌گشت و وقتی حسن عمل و حسن سلوک مقامات با حسن ظن و اعتماد مردم گره بخورد، مانعی در مسیر سعادت بشریت وجود ندارد؛ لذا امام(ع) اعلام کرد، اما تبعاتی هم داشت. نمی‌توانید با مظاهر فساد اعم از مادی، اداری و اقتصادی وارد مبارزه شوید و بعد هم دیگران شما را ترغیب و تشویق کنند، چون یک عده‌ای متضرر می‌شوند و اتفاقاً اینها کسانی هستند که بیشترین سهم را در همه منافع و مطامع داشته و دارند.

وقتی امام علی(ع) سیاست‌های خود را بیان و ابلاغ کرد، صاحب‌منصبان و مقامات دولت‌های گذشته که اهل رانت‌خواری بودند به سرعت دریافت کردند که آینده آنها در همراهی با دولت علوی تضمین نمی‌شود که اتفاقاً اینها آدم‌های شناسنامه‌داری هم بودند. اصلاح نظام مالی به معنای پرداختن به معیشت مردم است و این ساماندهی اقتصادی با قطع‌دست مفسدان محقق می‌شود. اگر قرار باشد نظام اقتصادی را سامان دهید، باید دست غارتگران را قطع کنید و اگر این طور شد؛ یعنی حرکت جامعه به سمت عدالت اجتماعی آغاز شده و این را نیز امام(ع) به اثبات رساند که عدالت منهای سامان بخشیدن به معیشت مردم یعنی پروار کردن رانت‌خوارها.

یک مطلب دیگر که از بیانات امام(ع) استخراج می‌شود این است که امام علی(ع) در تمام دوران 25 ساله غربت اسلام، علی‌رغم همه محدودیت‌ها با دقت مسائل امت و ریشه‌های فقر عمومی مسلمانان را واکاوی کردند. امام علی(ع) در متن حکومت نبود و در حاشیه کار نیز منهای حضور مردمی و منهای واکاوی و شناسایی معضلات مردم هیچ مسئولیت خاص دیگری هم نداشتند، اما اطلاعات امام علی(ع) دقیق و اصیل بود و وقتی اقبال مردم به طرف ایشان ایجاد شد و ایشان نیز لاجرم به قبول مسئولیت شدند، درباره زندگی مردم بی‌اطلاعی نداشتند.

انتهای پیام