صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۰۹۰۷۱
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۶
تدبر در سوره‌های جزء سی‌ام؛ عادیات

هانی چیت‌چیان؛ کارشناس و مدرس تدبر در قرآن گفت: کنود، مرتبه فرد بی‌اعتقاد به توحید و معاد است. کفری که از فرط دلبستگی و وابستگی به دنیا حاصل می‌شود.

به گزارش ایکنا، نخستین جلسه از سلسله جلسات سیر تدبر در سوره‌های قرآن(سُوَر جزء سی‌ام) در سال تحصیلی جدید که از سوی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار می شود، شامگاه یکشنبه 13 مهرماه برگزار شد و طبق روال معمول، هانی چیت‌چیان؛ مدرس و کارشناس قرآنی در آن با تمرکز بر روی سوره «عادیات» به ایراد سخن پرداخت.

وی در ابتدای این جلسه با اشاره به اینکه در سال جاری، دوازدهمین سالی است که با تدبر در سوره های قرآن، این جلسات را در مسجد کوی دانشگاه برای عموم علاقه مندان و به ویژه قشر دانشجو و اساتید دانشگاه برگزار می‌کنیم، گفت: مراد از تدبر در قرآن، دقیق شدن در موارد و اشاراتی که شاید در حین قرائت آن متوجه آن نشویم؛ هر چند که خوانش قرآن نیز عین ثواب است اما در مرحله بعدی، باید به مفاهمه‌ای در مورد آنچه خداوند در جزء به جزء آیات قرآن به آن پرداخته است بپردازیم که در این صورت با عمل به قرآن زندگی سعادتمندی را هم برای خود و هم برای اطرافیان رقم بزنیم.

چیت‌چیان با اشاره به کتاب «مصباح‌الهدایه» امام راحل تصریح کرد: بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در آن کتاب به این نکته می‌پردازند که بزرگترین حجاب‌ها بر سر راه تفسیر و تدبر در قرآن، تفسیر به رأی است به این معنی که عده‌ای اعتقاد دارند، مخاطبان قرآن عوام‌الناس نیستند و فهم قرآن از سطح و دایر درکی آنها خارج است در حالیکه تأکید قرآن این است که کلام وحی برای عموم مردم نازل شده و «هدی للناس» است و اتفاقاً در صورت پرداخت درست همگن به قدر ظرفیت و گنجایش فکری و عقلان خود می‌توانند از آن در زندگی برداشت‌های مثبت و سازنده‌ای داشته باشند.

این کارشناس و مدرس قران پیش از آغاز بحث در مورد سوره «عادیات» گفت: اساس برگزاری این جلسات نیز همین است و ما قصد داشته و داریم تا با پرداختی اجمالی به آیات و سوره‌های قرآن و با گذر در معانی آنها به چند مرتبه بیشتر صعود کنیم و با دقیق شدن بر روی واژگان، عبارات و جملات، معانی تازه‌تری از آن که قطعاً کاربردی خواهد بود را به دست آوریم.

در ادامه به خلاصه‌ای از مباحث ارائه شده در جلسه شب گذشته اشاره می‌شود:

«عادیات» سوره‌ای مَکّی است و به سیاق بسیاری از سوره‌های مکی با قسم آغاز می‌شود و در آیات ابتدایی شاهد هستیم که مکرر به پدیده هایی اشاره کرده و به آنها قسم یاد می‌کند که نخسین آنها «عادیات» است؛ اسبان و یا مادیان‌هایی که در جریان جنگ، مجاهدان را سواری می‌دهند و همانند خط‌شکنان به قلب دشن می‌زنند و در آن کارزار، از فرط خستگی و خطیر بودن عرصه نبرد، اصطلاحاً نفس نفس می‌زنند.

وقتی از واژه عادیات در توصیف آنها استفاده شده است به این معناست که نفس نفس زدن‌های آنها به واسطه تقلای بیش از اندازه‌ای که داشته‌اند، بسیار تند و خارج از حد معمول است. واژه «عدو» نیز که در ادبیات عرب از آن به دشمن تعبیر می‌شود نیز از همین روی است چون فردی که با فرد دیگری سر جنگ و دشمنی دارد، پویایی و تقلایش در قالب‌های متفاوت همچون هجمه نظامی و یا توطئه و دسیسه‌چینی بیش از حد معمول است.

سم این اسبان در آن هیاهوی نبرد در برخورد با زمین سنگلاخی، جرقه‌هایی تولید می‌کند که در این سوره به آن نیز قسم یاد شده است؛ نکته جالب توجه اینکه در عرصه کارزار بیش از هر چیزی از جمله جنگ‌افزار و ادوات و تجهیزت نظامی، خود جنگجو و مجاهد است که اهمیت بیشتری دارد اما در این سوره به خود او قسم یاد نشده؛ تعبیری که می‌توان از این امر داشت آن است که وقتی قرآن ایچنین به جزء به جزء وسایل، تجهیزاتی که در اختیار یک جنگاور فی سبیل‌الله است توجه دارد و به آن قسم یاد می کند پس  باید دید که خود جنگجوی مجاهد در چه مقام و مرتبه‌ای قرار دارد!

مجاهد در قتال فی سبیل‌الله با استفاده از مدد الهی و با پشتوانه این ادوات و تجهیزات نظامی است که به قلب دشمن می‌تازد و چنان جرئت و جسارت پیدا می‌کند که قادر است در مواجهه با دشمن صف‌شکن باشد که در آیات بعدی نیز به این حالت اشتیاق مجاهد در رویارویی با سپاه دشمن قسم یاد شده است.

اما نکته ظریف در بررسی سوره‌هایی که با قسم آغاز می‌شوند آن است که در آیات بعدی شاهد پرداختن به عباراتی هستیم که جواب قسم است یعنی خداوند از چنین مدخلی منظوری داشته و در جهت اثبات و تأکید بر امری است که از نظر مضمونی شباهتی به موارد که به آنها قسم یاد شده دارد.

در ادامه این سوره، به موردی می‌پردازد که نشان از دلبستگی و علاقه‌مندی بی‌حد و حصر انسان به مظاهری دارد که او را از اصل قضیه یعنی رضایتمندی خداوند غافل می‌کند؛ چنین فردی را این سوره با عبارت «کنود» توصیف می‌کند. کنود مرتبه‌ای از کفر است ما نه کفری حاصل از بی‌اعتقادی به خدا، معاد و اصول دین بلکه کفری که حاصل دلبستگی و وابستگی شدید فرد به لذائذ و جلوه‌های دنیوی است.

سوره «عادیات» با این اشاره‌ای که دارد می‌خواهد مخاطب را متوجه این موضوع کند که اتفاقاً فرد ناسپاس در دل علاقه به خیر نیز دارد اما دلبستگی شدید او به دنیا و مال و مکنت آن موجب شده است که از پرداختن به خیر غافل شود البته تعبیر دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه آلوده شدن به دنیا و زرق و برق آن از ‌دیدگاه آن فرد، عین خیر است که او نسبت به آن این میزان میل و علاقه دارد.

مصادیق میدانی این امر را از آنجا که ابتدای این سوره اشاره به میدن کارزار شده است می توان در تاریخ مرور کرد؛ ماجرای جنگ احد و عده ای نیروی سواره که مسئول مراقبت از تنگه‌ای پشت کوه بودند اما میل و علاقه ایشان به جمع آوری غنائم آنها را از آنچه به آن مأمور شده بودند غافل کرد و یا از همه مهمتر جنگاورانی که در روز عاشورا مقابل امام حسین(ع) صف ارایی کردند؛ آنها می‌دانستند که حق با حسین(ع)است و اگر او رهبر مسلمین شود خیر و برکت دنیا و آخرت برایشان به ارمغان خواهد آورد اما جاه‌طلبی و وعده و وعیدی که به ایشان در مورد رسیدن به مال و مکنت داده شد علیرغم میل قلبی و باطنی، در برابر حق صف‌آرایی کنند.

در واقع عافیت‌طلبی و اینکه ترجیحشان بر آن است به خاطر حفظ منافع خود، از مواجهه با هر مخاطره‌ای برحذر باشند، امری است که با وجود آنکه قلباً به حقانیت انجام اعمال خیر و ثواب معترف هستند اما از تن دادن به چنین کاری شانه خالی کنند. وقتی هم که با آنها صحبت می‌شود، اینگونه نیست که منکر آن شوند اما هزاران بهانه و دلیل‌تراشی می‌کنند که موضع خود را در برابر آن توجیه کنند.امری که شاید در چنین روزگاری شاهد آن باشیم و در برابر فجایع انسانی که در غزه شاهدش هستیم اغلب کشورهای اسلامی تنها به محکومیت لفظی این اقدامات شنیع بسنده می‌کنند.

این در حالیست که آنها به عاقبتی هشدار داده می‌شوند که هنگای که در روزگار حشر برانگیخته ‌شوند، نسبت به آنچه در باطن و نیتشان وجود داشته، همگان آگاهی پیدا کرده که در این صورت در برابر کار و اقدامی که می‌توانستند انجام دهند اما از انجام آن سرباز زده اند ابراز ندامت و پشیمانی می‌کنند.  

   

انتهای پیام